تاریخ سند: 26 مرداد 1337
موضوع: جلسات (منزل رشیدیان)
متن سند:
شماره: 2 ـ 3 ـ 1988
قبل از ظهر روز مزبور جلسه منزل اسداله رشیدیان دایره بوده و عده ای در
حدود 70 نفر از طبقات مختلف از جمله ثقفی ـ ارباب جلیل خانلو ـ سرهنگ
سره افسر ارتش ـ سرتیپ خلعتبری رئیس اداره مستشاری شهربانی ـ سرهنگ
بازنشسته یمنی ـ حسین رمضان یخی ـ حسن ورندلی ـ باباخانی از مربیان
آموزشگاه حرفه ای کرج شایان کارمند دخانیات غفوری آشتیانی متصدی اداره
آمار بنگاه راه آهن عباس فرات شاعر به اتفاق چند نفر ـ کوزه کنانی کارمند
وزارت دارایی ـ منجم حسن یزدانی افسر سابق شهربانی به اتفاق 6 نفر به تدریج
در آن حضور یافته اند.
در این جلسه چند نفر از حضار که کارگر یکی از کارخانجات تهران بوده از
رشیدیان درخواست نموده اند نسبت به اضافه حقوق کارگران اقدام نماید و
اضافه نموده اند که به آنها گفته شده چنانچه در حزب مردم نام نویسی و قبول
عضویت نمایند اضافه حقوق آنها تأمین خواهد شد و رشیدیان در پاسخ کارگران
فوق اظهار داشته هر کاری داشته باشند برای آنها انجام خواهد داد ولی اگر از وی
حرف شنوایی دارند در احزاب داخل نشوند زیرا گردانندگان احزاب فعلی
(منظور احزاب ملیون و مردم بوده است) دلشان به حال مردم نسوخته و برای
اشغال مقامات حساس و حفظ موقعیت خود به دور یکدیگر جمع شده اند و
کارگران و سایرین را هم آلت دست خود قرار داده اند
رشیدیان اضافه نموده از یک نفر اعضای مؤثر و با نفوذ حزب مردم شنیده تاکنون
1700 نفر در حزب مردم نام نویسی نموده ولی در جلسات عمومی حزب
حداکثر 300 نفر عضو بیشتر شرکت نداشته و در صورتی که آقای علم قصد
خدمت به مردم و مملکت را داشت چند مرتبه ای که وزیر شده بود عملی را انجام
می داد و یا آقای دکتر اقبال نخست وزیر که در رأس حزب ملیون قرار دارد منتظر
چه تحول و پوانی برای خدمت کردن می باشد و آیا بایستی فعالیت نماید که
مجددا از طرف حزب به نخست وزیری انتخاب شود و او از خدا می خواهد که اگر
یکی از این احزاب به نفع مردم بود در آن عضو شده و آن را تقویت نماید و این
چگونه حزبی است (منظور حزب مردم) که کار اعضای آن را دیگری بایستی
انجام دهد و ظرف چند روزه گذشته چند نفر از گردن کلفت های حزب مانند
شیبانی1 نماینده مجلس شورای ملی روی کاغذ مارک دار حزب مردم از وی
خواسته تا کار فلان شخص را انجام دهد.
آقای ابراهیمی
1ـ در پرونده آقای اسداله رشیدیان ضمیمه
2ـ به استحضار ریاست بخش 3 می رسد
3ـ بهره برداری فرمایید.
2 /6
377 ـ 1 /6 /37
26 /5بخش 4
رونوشت برداشته شد
توضیحات سند:
* تاریخ: 24 /5 /37
شماره: 2009
اسداله رشیدیان می گفت بین
احزاب ملیون و مردم رقابت
شدیدی بر سر تظاهرات روز 28
مرداد در گرفته و کارگران هر
یک از احزاب مزبور سعی
دارند نفرات بیشتری را برای
شرکت در مراسم این جشن
تجهیز کنند و روی همین اصل
صبح روز پنج شنبه 23 /5 /37
آقای دکتر اقبال رهبر حزب
ملیون مدت یک ساعت در منزل
با او ملاقات و در این مورد
مذاکره و از ایشان استمداد کرده
است که طرفداران خود را که
اکثرا از افراد جنوب شهر و
سردمداران می باشند برای
شرکت در مراسم 28 مرداد
تجهیز و به حزب ملیون بیاورند
و رشیدیان هم با آقای دکتر اقبال
وعده مساعدت داده است.
رونوشت برابر اصل است اصل
در پرونده حزب ملیون کلاسه 7ح
318 بخش 2 بایگانی است.
شهسواری
به پرونده اسداله رشیدیان
ضمیمه و بایگانی شود.
1ـ مهدی شیبانی فرزند محمود
محاسب الملک در سال 1294 ه
ش در تهران متولد شد.
وی پس
از گذراندن تحصیلات ابتدایی و
متوسطه در تهران جهت ادامه
تحصیل عازم آمریکا شد و پس از
اخذ لیسانس کشاورزی به کشور
بازگشت و در سال 1324 به
خدمت دولت درآمد و مشاغلی از
جمله: رئیس اداره ماشینهای
کشاورزی، مدیر کل دفع آفات،
نماینده مجلس شورا از کاشان،
معاون نخست وزیر و سرپرست
سازمان جلب سیاحان، پنج سال
استاندار مازندران و...
.
را
عهده دار بود ساواک در سند
بیوگرافی او آورده است: «فردی
متواضع و مردمدار ولی ناوارد به
کار و رفیق باز و قمارباز و هماره
در پی تأمین منافع شخصی بوده
است.
گزارشاتی خبری مبنی بر
فساد جنسی وی نیز واصل
گردیده است.
در ضمن در شمال
کشور سرگرم خرید و فروش
اراضی بوده و با استفاده از
موقعیت خود از سازمانها و
مؤسسات دولتی زمینهائی را به
نام خود و فرزندانش خریداری
کرده و در مازندران به عنوان
استاندار (متری) مشهور بوده و
جهت کارهای خرید و فروش
زمین واسطه هایی هم داشته است.
در سیاست طرفدار سیاست غرب
به ویژه آمریکا و از دوستان
نزدیک علم، هویدا و ایادی و
مورد توجه آنان بود.
نامبرده سابقا
عضو حزب مردم نیز بوده است.
»
مهدی شیبانی پس از
بازنشستگی به آمریکا رفت،
همسر وی مهین دخت نمازی نام
داشته و دارای 3 فرزند به نام های
محمود، محمد و ملک میترا است.
ر ک، اسناد ساواک، پرونده های
انفرادی
منبع:
کتاب
رشیدیانها به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 144