صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش ویژه درباره : اقدامات روحانیون در 6 ماه اخیر

تاریخ سند: 14 آذر 1342


گزارش ویژه درباره : اقدامات روحانیون در 6 ماه اخیر


متن سند:

بعد از وقایع پانزدهم خرداد سال جاری عده ای از روحانیون طراز اول شهرستانهای مختلف کشور بتهران آمدند و علت این اقدام خود را ابراز پشتیبانی از آیات اللّه خمینی ـ قمی و محلاتی که بخاطر فعالیتهای تحریک آمیز دستگیر و بمرکز اعزام شده بودند اعلام کردند.
مخالفتهای بعضی از روحانیون از هنگام شروع اصلاحات ارضی در ایران آغاز شد و علت مخالفت آنها مغایرت برنامه اصلاحات ارضی با احکام دین اسلام قلمداد گردید ولی با وجود آنکه مالکین بزرگ بمنظور بهره برداری از نفوذ روحانیون* در مقاومت نسبت باقدامات اصلاحی ارضی دولت کوششهای فراوانی کردند آن عده از روحانیون متنفذ که واقعا در بین مردم محبوبیت داشتند و کمتر بکارهای سیاسی دخالت مینمودند از اقدامات آنها استقبال کافی نکردند.
اما عنوان شدن مسئله انتخابات انجمنهای ایالتی و ولایتی و دادن حق شرکت زنان در انجمنهای مزبور و حذف شرط (اسلام) از شرکت کنندگان و بکار بردن لفظ (کتاب آسمانی) بجای (قرآن) که شامل تورات و انجیل و امثال آن نیز میشود برای ادای سوگند همراه با تحریکات مالکین و سایر مخالفین دولت در روحانیون مزبور چنین توهمی ایجاد کرد که گویا دولت در صدد تضعیف روحانیت ایران و در نتیجه تضعیف دین اسلام و تقویت گروه های مخالف اسلام است و بهمین جهت چند نفر از مراجع تقلید شیعه مقیم عراق و ایران هم علنا طی صدور اعلامیه هائی ابراز نگرانی کردند و در تشویش افکار عمومی متعصبین مذهبی ایران موثر افتادند.
روحانیون مقیم شهرستانها که بتهران آمده بودند جلسات مختلفی تشکیل دادند و برای ادامه فعالیتهای خود مذاکراتی بعمل آوردند لکن بدون وحدت نظر و اتخاذ تصمیم نهائی بشهرستانهای خویش بازگشتند.
فقط رهبران و سران آنها از قبیل آیات اللّه شریعتمداری.
مرعشی نجفی و میلانی در مدت توقف خود در تهران اعلامیه های مختلفی بر ضد سیاست دولت منتشر کرده و در چند مورد تحریکاتی بمنظور تعطیل بازار بعمل آوردند که در تمام آن موارد با پیش بینی ها و اقداماتی که از طریق مراجع مربوط بعمل آمد با شکست روبرو گردیدند.
البته در همان موقع که روحانیون اشاره شده در تهران بفعالیتهای خود ادامه میدادند عده ای از روحانیون میانه رو و محتاط تهران و قم با روش آنان مخالف بودند و عقیده داشتند که برنامه های دولت آنطور که روحانیون افراطی میگویند مخالف احکام اسلام نیست و در هر حال صلاح جامعه روحانیت ایران در آن است که با اوضاع و احوال روز و مقامات عالیه کشور سازش نماید.
چنانچه آیت الله گلپایگانی در قم و آیت الله خوانساری در تهران و روحانیون منتسب به هیئت علمیه از قبیل آیت الله بهاءالدین نوری خود را کنار کشیدند و با روحانیون تندرو هماهنگی نکردند.
در شیراز پس از مراجعت آیت الله بهاءالدین محلاتی و عبدالحسین دستغیب و چند نفر دیگر از وعاظ که در وقایع 15 خرداد بازداشت شده بودند مجددا فعالیتهائی از طرف آنان آغاز گردید و عبدالحسین دستغیب ـ مجدالدین محلاتی و مجدالدین مصباحی در محافل مذهبی و بالای منابر شروع بایراد سخنان تحریک آمیز و فعالیتهای خلاف مصلحت نمودند که با اتخاذ سیاست مقتضی و تدابیر لازم از اقدامات آنان بمقدار زیادی جلوگیری بعمل آمد.
در مشهد بیشتر فعالیتها صرف پخش اوراق و عکسهای تبلیغاتی و اعلامیه های مختلف در تایید نظر روحانیون افراطی و علیه سیاست دولت میشد.
اقدامات مخالفت آمیز چند نفر از روحانیون مقیم آذربایجان شرقی بویژه روحانیون مقیم تبریز مانند آیت الله قاضی طباطبائی ـ سید احمد خسرو شاهی ـ میرزا محمد علی انگجی ـ دروازه ای ـ انزابی ـ و ناصرزاده در ماههای بعد از وقایع 15 خرداد همچنان ادامه داشت و با آنکه از طریق مراجع مربوطه بارها بآنان تذکرات لازم داده شد از روش خود منصرف نگردیدند تا سرانجام کمیته امنیت آن استان با تشکیل چند جلسه تصمیمات جدی در مورد آنان اتخاذ کرد و از روز 12 /9 /42 بمرحله عمل در آورد.
عده ای از روحانیون شیعه مذهب مقیم عراق نیز در مدت چند ماه اخیر در تایید روحانیون افراطی مقیم ایران و بر ضد روش دولت اقداماتی بعمل آورد و با صدور اعلامیه ها و نشریات مختلف تشکیل مجالس مذهبی و ایراد بیانات تحریک آمیز روی منابر کوشش کردند اذهان عمومی را نسبت بدولت و مقامات عالیه ایران مشوب نمایند و در بین آنها آیت الله خوئی و سید عبداللّه شیرازی بیش از دیگران فعالیت میکردند و تقریبا رهبری مخالفین را در دست داشتند و حتی آیت الله خوئی مخالفت خود را با دولت شاهنشاهی بجائی رساند که طی فتوائی هر گونه کمک و مساعدت بدولت ایران را تحریم کرد.
آیت الله حکیم و شاهرودی نیز در آغاز اعلامیه هائی بنفع روحانیون مخالف صادر و تلگرافهائی مخابره کردند ولی بتدریج روش ملایم در پیش گرفتند و مخصوصا آیت الله حکیم با وجود آنکه تحت فشار مخالفین دولت ایران و عده ای از طلاب جوان حوزه های علمیه قم و عراق قرار گرفته بود از ابراز عکس العمل حاد و اقدامات افراطی که مورد نظر افراد مذکور بود خودداری کرد و روش متانت آمیز خویش را از دست نداد.
دولت عراق هم در عین حالی که علاقه ای نسبت به فعالیتهای ضد ایرانی روحانیون شیعه مذهب مقیم آن کشور نداشت در برابر آنان سیاست محتاطانه ای در پیش گرفته بود و در حالی که بنا بر تقاضای مکرر نمایندگان سیاسی ایران تا اندازه ای از فعالیتهای روحانیون مورد بحث میکاست در عین حال آنطور که انتظار میرفت بطور قاطع از اقدامات تحریک آمیز آنان جلوگیری بعمل نمی آورد و مقامات دولتی آن کشور در چند مورد صریحا بنمایندگان رسمی شاهنشاهی اظهار داشتند که با توجه باوضاع و احوال داخلی خود فعلاً صلاح نمیدانند که روحانیون آن کشور را علیه خود برانگیزد.
معذالک با مرور زمان و عملی شدن هدف های اصلاحی دولت و روشن شدن حقایق امور برای عده ای از روحانیون عراق و توجه باین موضوع که دولت شاهنشاهی نه تنها مخالف دین مبین اسلام نیست بلکه حامی و مروج آن هم میباشد تا حدود قابل توجهی از فعالیتهای آنان کاسته شده است.
بطور کلی در حال حاضر روحانیون مخالف دولت که از اقدامات چند ماه اخیر خود نتیجه ای نگرفته اند بتدریج حرارت اولیه خود را از دست داده اند و طرفداران آنها نیز با گذشت زمان و عملی شدن برنامه های اصلاحی دولت و شکست های پی در پی آن احساسات و علاقه ای را که نسبت بروحانیون مزبور داشتند ندارند و از افکار و اعمال آنان استقبال کامل نمی نمایند و باعلامیه هائی که باز هم کم و بیش درباره ای از نقاط کشور بطرفداری از روحانیون مخالف و علیه سیاست دولت منتشر میشود چندان اهمیتی نمیدهند و تا اندازه ای وضعی پیش آمده که روحانیون مترقی و روشنفکر میتوانند بدون ترس از عناصر ارتجاعی مذهبی افکار و عقاید خویش را پیرامون مسائل مورد اختلاف دولت و معممین تندرو ابراز دارند و بطرفداری از سیاست دولت1 اقداماتی بمنظور جلب نظر محافل مذهبی و علماء دینی بعمل آورند و در اجرای این هدف روحانیون منتسب به هیات علمیه تهران تصمیم گرفته اند ملاقاتهائی با مقامات عالیه مملکتی بنمایند و در رفع اختلافات موجود کوشش کنند و فعلاً قرار است که آیت الله شیخ بهاءالدین نوری2 در آینده نزدیک از طرف روحانیون مزبور با کسب اجازه قبلی به پیشگاه اعلیحضرت همایون شاهنشاه بار یافته و از جانب روحانیون معتدل تهران که پس از در گذشت آیت الله بهبهانی تقریبا بیشتر آنان در اطراف وی جمع شده اند بشرف عرض برساند که روحانیون در اجرای نظرات شاهنشاه متدین و محبوب خود حاضر بهمکاری میباشند و سپس با جلب نظر مقامات عالیه کشور بعراق مسافرت نماید و حقایق اوضاع را با مراجع مذهبی حوزه های علمیه نجف و کربلا از قبیل آیات اله حکیم.
شاهرودی و خوئی در میان گذارد و به آنان اطلاع دهد که اختلافات حاصله در ایران بیشتر روی یک سلسله تبلیغات سوء و اعمال تند بعضی از روحانیون متعصب بوده و اکثریت علماء مذهبی ایران با اقدامات و فعالیتهائی که از طرف آنان صورت گرفته موافقت نداشته اند ولی تا کنون بر اثر فشار متعصبین مرتجع اجبارا سکوت اختیار نموده اند.
بموازات فعالیتهای عده ای از روحانیون روشنفکر بمنظور بهبود مناسبات فیمابین دولت و طبقه روحانی در چند شهرستان ایران هنوز هم از طرف جناح افراطی و ناراحت روحانیون اقدامات مخالفت آمیزی صورت میگیرد که از طرف مراجع صلاحیت دار بطرق مقتضی در اسکات و خنثی نمودن اثر فعالیتهای آنان اقداماتی بعمل میآید.
مثلاً در شهرستان مشهد اعلامیه ها و عکسهای مختلفی در معابر و مجالس دینی بطور پنهانی توزیع میگردد در شیراز دار و دسته شیخ بهاءالدین محلاتی و سید عبدالحسین دستغیب بفعالیتهای ضد دولتی خود ادامه میدهند که البته در نتیجه اقدامات معموله فعالیتهای آنان فعلاً تخفیف یافته است.
در مشهد با آیت الله میلانی ملاقات هائی بعمل آمده و پس از ملاقاتهای مزبور فعالیت نامبرده رو بکاهش رفته است.
در عین حال با وجود آنکه هم اکنون اختلاف نظرهائی بین روحانیون ایران بوجود آمده و فکر سازش و هماهنگی با برنامه های دولت در میان آنان کم کم توسعه میباید قرابتی موجود است که جناح تندرو آنان با نزدیک شدن ماه رمضان و تشکیل مجالس و محافل دینی از اجتماعات مذهبی و آمادگی روحیه مذهبی مردم در ماه مذکور و استفاده و در صورتی که امکان داشته باشد بیاناتی بر ضد روش دولت ایراد خواهند کرد و حتی المقدور تحریکاتی خواهند نمود.

توضیحات سند:

* در این باره گفتنی است که مبارزه روحانیون پس از یک سال و اندی از جریان اصلاحات ارضی آغاز شد.
چنانچه تهیه کننده گزارش نیز خود به آن معترف است.
1ـ دوران پس از این مرحله ثابت کرد که این ادعا چقدر دور از واقعیت است.
2ـ حاج شیخ بهاءالدین نبوی نوری فرزند حاج شیخ عبدالنبی در سال 1303 هجری قمری در تهران متولد شد.
پس ازطی دوران تحصیل در نجف اشرف به تهران مراجعت و امامت جماعت مسجد مرحوم حاج شیخ عبدالنبی در سرچشمه تهران را عهده دار گردید.
بعدها جامعه روحانی تهران معروف به هیئت علمیه را پایه گذاری نمود.
در سال 1343 طی نامه ای به ملک فیصل پادشاه سعودی تقاضای تجدید بنای قبور ائمه بقیع را نمود.
در گزارش ساواک آمده است که او در جلسات علمای تهران برای جلوگیری از اعدام قاتلین منصور (نخست وزیر وقت) شرکت می نمود.
در مهر ماه سال1349 ساواک برای وی درخواست تهیه بیوگرافی کرد.
او در جریان جشنهای 2500 ساله شاهنشاهی در جلسه ای گفته بود: «این تعزیه چه بود که درست کردند.
خواستند جشنها بهتر بشود خراب ترش کردند.
تازه چه نتیجه ای از این جشن گرفتند؟» پیشینه سیاسی او از ارتباطش با دستگاه پهلوی جهت حل مشکلات زندانیان و مردم خبر می دهد و خود در سندی به تاریخ 14 /1 /1339 می گوید: «اصولاً روحانیون و شخص ایشان کاری با دستگاههای دولتی ندارند و اگر گاهی اوقات برای رفع گرفتاری مردم و مراجعه کنندگان به دستگاههای دولتی توصیه ای می کنند دلیل بر این نیست که احتیاجی به این دستگاهها دارند.
» * همراهی نکردن آیات عظام چون مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی و سایرین در ماجرای قیام 15 خرداد که در سند ذکر شده، واقعیت ندارد.
مجموعه عملکرد روحانیت در این دوره خلاف ادعای سند را ثابت می کند.
* در سند آمده است که روحانیون از اقدامات خود نتیجه نگرفتند که این قضیه با توجه به انتخابات دوره 21مجلس اجابت خواست روحانیت از سوی دولت، وقایع بعد از آن، پی گیری مبارزات توسط حضرت امام که به تبعید ایشان انجامید، همه بیانگر اثبات خلاف ادعای سند است.

منبع:

کتاب قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک - جلد 4 صفحه 255









صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.