صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

دستور فرمایید گزارش‌های ذیل را سریعاً به عرض جناب آقای نخست‌وزیر رسانده و چنانچه اوامری صادر فرمودند به مرکز اعلام نمایند:

تاریخ سند: 5 فروردین 1342


دستور فرمایید گزارش‌های ذیل را سریعاً به عرض جناب آقای نخست‌وزیر رسانده و چنانچه اوامری صادر فرمودند به مرکز اعلام نمایند:


متن سند:

از: ساواک ـ مرکز تاریخ: 5 /1 /1342
به: ساواک ـ خوزستان (آبادان) شماره: 1018 /332
تلگرافات وارده
رمز شود
دستور فرمایید گزارش‌های ذیل را سریعاً به عرض جناب آقای نخست‌وزیر رسانده و چنانچه اوامری صادر فرمودند به مرکز اعلام نمایند:
1. پیش از ظهر یکشنبه (4 /1 /42) اجتماع بزرگ و باشکوهی با شرکت 12 هزار نفر از کارگران و کشاورزان و سایر طبقات در میدان آستانه شهرستان قم تشکیل و طی آن سخنرانی‌های مهیجی در تأیید منویات اقدس ملوکانه و لوایح شش‌گانه1 ایراد شده که با استقبال مردم مواجه گردیده است.
2. بعدازظهر روز یکشنبه از طرف احمد طباطبایی قمی2 جلسه‌ای با شرکت مقامات مسئول دولتی در قم تشکیل و ضمن این جلسه نامبرده اظهار داشته چون علما تعهد نموده‌اند در آینده به انتشار اعلامیه مبادرت نورزند، برگزاری تظاهرات خاتمه یابد. مقامات مذکور با این پیشنهاد موافقت ولی به نامبرده خاطرنشان ساخته‌اند چنانچه مجدداً از طرف افراد مذکور اعلامیه‌ای منتشر شود مسلماً عکس‌العمل بسیار شدید خواهد بود.
3. روز 4 /1 /42 در حدود 200 نفر از طلاب مشهد در منزل آیت‌الله قمی اجتماع و قصد داشته‌اند دسته‌جمعی به کلانتری مراجعه و تقاضای آزادی 16 نفر افراد بازداشتی را بنمایند ولی قمی با این اقدام مخالفت و نتیجتاً طلاب مزبور متفرق شده‌اند.
1035 ـ 5 /1 /42 سرلشکر پاکروان
متمنی است مخابره فرمایند. از طرف مدیرکل اداره سوم- امجدی 5 /1 /42

توضیحات سند:

1. لوایح شش‌گانه: محمدرضا پهلوی به دستور آمریکایی‌ها در سال‌های 1341 ـ 1340 در ایران حرکتی به نام انقلاب سفید شاه و مردم را آغاز کرد اما بلافاصله پس ‌از آنکه در جریان تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی شکست خورد، طرح به رفراندوم گذاشتن مواد شش‌گانه‌ی موسوم به اصلاحات ارضی را در 19 دی‌ماه سال 1341 اعلام کرد و نخست‌وزیر روز 6 بهمن 1341 را روز رفراندوم اعلام کرد و چنین گفت که لوایح شش‌گانه شاه به آراى عمومى گذاشته خواهد شد. عناوین این برنامه‌ها را اصلاحات ارضی، ملّی کردن منابع طبیعی و جنگل‌ها در سراسر کشور، واگذاری سهام کارخانه‌های دولتی به مالکین بزرگی که طی اصلاحات ارضی، زمین خود را به دولت می‌فروختند و اعطای حق رأی به زنان تشکیل می‌داد. لکن در کنار آن قوانین شرع هم پایمال می‌شد. مجموعه این حرکت به تعمیم زندگی غربی می‌انجامید و بنا بود که ایرانی به اروپایی و آمریکایی تبدیل شود. انقلاب سفید در کاخ سفید آمریکا طراحی، و مأموریت اجرای آن به دکتر علی امینی ـ عاقد قرارداد کنسرسیوم نفتی پس از کودتای 28 مرداد 1332 و نخست‌وزیر وقت ـ داده شده بود. امّا شاه پس از مدّت کوتاهی اربابان آمریکایی خود را راضی کرد که خود عهده‌دار آن شود. امینی استعفا داد و شاه، اسدالله علم را که اجدادش به نوکری انگلیس شهرت داشتند، به نخست‌وزیری منصوب و موظف به انجام آن کرد. اما روحانیت و مراجع تقلید در برابر آن ایستادند و با آن مخالفت کردند. به دنبال آن عده‌اى از مردم تهران، شرکت در این رفراندوم را از امام خمینى«ره» استفتاء و حضرت امام، رفراندوم را تحریم کردند. وقتی‌که اعلامیه امام خمینى«ره» مبنى بر تحریم رفراندوم در تهران و شهرهاى دیگر پخش گردید، تظاهرات گسترده‌اى در سراسر ایران شروع شد. در شهر تهران، بازار و اصناف، مغازه‌ها را تعطیل نموده و به خیابان‌ها رفته و شعار دادند و زدوخورد شدیدى بین مردم و پلیس درگرفت. در شهرستان قم نیز بین تظاهرکنندگان و پلیس درگیرى‌هایى به وقوع پیوست، به‌طورى‌که معاون شهربانى قم و عده‌اى از افراد پلیس توسط مردم به‌شدت مجروح شدند و در بیشتر شهرهاى ایران تظاهرات مردم با گلوله‌های پلیس روبه‌رو شد. در جریان این حرکت جدید رژیم، امام خمینی در دیداری که در اواخر دی ماه 1341 با مرحوم آیت‌الله کمالوند و برخی از علماء قم داشت، خطاب به آنان گفت:
«آقایان توجه داشته باشند که با وضعى که پیش آمده، آینده تاریک و مسئولیت ما سنگین و دشوار مى‌باشد. حوادثى که اکنون در جریان است، اساس اسلام را به خطر نابودى تهدید مى‌کند. توطئه حساب‌شده‌ای علیه اسلام و ملت اسلام و استقلال ایران تنظیم شده است. باید توجه داشت که این حادثه را نمى‌توان با غائله «تصویب‌نامه» [لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی] مقایسه کرد و به همان ملاک، نسبت به این ماجرا برخورد نمود. در اینجا، آن که روبروى ما قرار دارد و طرف خطاب و حساب ما مى‌باشد، شخص شاه است که در مرز مرگ و زندگى قرار گرفته و چنانکه خود اظهار داشته، عقب‌نشینى او در این مورد به قیمت سقوط و نابودى او تمام خواهد شد. بنابراین او مأمور است که این برنامه را به هر قیمتى است به مرحله اجرا بگذارد و نه‌تنها عقب‌نشینى نمى‌کند و دست از کار نمى‌کشد، بلکه با تمام قدرت و با کمال درندگى با هرگونه مخالفتى مقابله خواهد کرد. بنابراین نباید مثل غائله گذشته، عقب‌نشینى دستگاه را انتظار داشت و درعین‌حال، مخالفت و مبارزه با آن از وظایف حتمیه و ضروریه ما مى‌باشد، زیرا خطرى که اکنون عموم مردم را تهدید مى‌کند بزرگ‌تر از آن است که بتوان از آن چشم پوشید و در قبال آن بى‌تفاوت ماند. دستگاه حاکمه براى اغوا و اغفال ملت، دام وسیعى گسترده و به یک سلسله اعمال ظاهرفریب و گمراه‌کننده دست زده است و ما اگر در مقابل به بیدار کردن و متوجه ساختن توده مردم اقدام نکنیم و از افتادن آن‌ها به دام استعمارى که براى آنان گسترده‌اند جلوگیرى ننماییم، ملت اسلام در معرض فنا و نیستى قرار خواهد گرفت، فریب خواهد خورد و منحرف خواهد شد و در آن صورت علماى اسلام و جامعه روحانیت علاوه بر آنکه خواه‌ناخواه خود نیز راه نیستى و انحراف را خواهد پیمود و خدای‌نخواسته از میان خواهد رفت، پیش خداوند تبارک‌وتعالی نیز مسئول و مؤاخذ خواهد بود که چاه را دیده و نابینایان را از افتادن در آن برحذر نداشته است. ما اگر بتوانیم در مقابل این دسیسه و توطئه‌هاى شاه، فقط مردم را بیدار و آگاه سازیم و نگذاریم که گول بخورند و تحت تأثیر برنامه فریبنده او قرار بگیرند، حتماً او را با شکست مواجه خواهیم ساخت و درمانده خواهیم کرد. ما که نمى‌خواهیم به جنگ توپ و تانک برویم که مى‌گویید از ما ساخته نیست، چه‌کار مى‌توانیم بکنیم و مشت با درفش مناسبت ندارد؛ بزرگ‌ترین کارى که از ما ساخته است بیدار کردن و متوجه ساختن مردم است. آن وقت خواهید دید که داراى چه نیروى عظیمى خواهیم بود که زوال ناپذیر است و توپ و تانک هم حریف آن نمى‌شود. در عین حال، چنانکه گفتم راه دشوار و خطرناکى در پیش داریم و آنها که وظیفه خود را مقابله مى‌دانند، باید جوانب امور را بسنجند؛ عواقب امور را ملاحظه کنند و ببینند که در برابر شداید و مصایبى که ممکن است در این راه به آنان وارد آید تا چه درجه تاب مقاومت و استقامت دارند.» (صحیفه امام، ج 1، ص4-132)
علی‌رغم اینکه علما این رفراندوم را تحریم کردند، اما چنانکه حضرت امام پیش‌بینی کرده بودند، شاه و دولت عقب‌نشینی نکردند و در روز ششم بهمن 1341 طی یک همه‌پرسی فرمایشی، لایحه شش ماده‌ای فوق را به تصویب رساندند و بسیاری از علما و گویندگان و مردم انقلابی مخالف این ماجرا را دستگیر و مضروب کردند. سرانجام دستگاه تبلیغاتی رژیم اعلام کرد که اصول پیشنهادی شاهنشاه با استقبال پرشور و بی‌نظیر مردم روبرو گردیده و با پنج میلیون و ششصد هزار رأی موافق در مقابل چهار هزار و صد و پنجاه رأی مخالف، به تصویب ملت رسید. با این همه، شاه به شش اصل لایحه مذکور اکتفا نکرد و در طی سال‌های بعد در چند مرحله این اصول را افزایش داد، به‌طوری‌که تا انقلاب اسلامی، تعداد این اصول به عدد 21 رسید. (مدنی، دکتر سید جلال‌الدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، دفتر انتشارات اسلامی قم، چاپ سوم، بی‌تا، ج 2، صص 9، 10 و 19)
2. احمد طباطبایی قمی فرزند سید علی صدیق متولد 1282ش. است که پس از تحصیلات مقدماتی در سال 1305 به تهران آمد و پس از مدتی اشتغال به تحصیلات عالیه، در عدلیه عهده‌دار مشاغل قضایی شد و در سال 1313 شغل وکالت را انتخاب کرد. وی در دوره نوزدهم به نمایندگی از قم به مجلس شورای ملی قدم نهاد. وی همچنین در دوره بیستم مجلس شورای ملی جزء کاندیداهای منفرد بود. وی با تیمور بختیار، اولین رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) مرتبط بوده و از ایادی او محسوب می‌شده است. وی همچنین تلاش داشت تا در بیت امام راحل (ره) نفوذ کند اما امام با شناخت چهره واقعی او، وی را دفع نمود. (درباره ارتباط او با تیمور بختیار بنگرید به: روحانی، سید حمید، نهضت امام خمینی، نشر بنیاد تاریخ بنیاد پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی، دفتر اول، چاپ نوزدهم، بی‌تا، ص 5-603)

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 02 صفحه 3

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.