متن سند:
از ساعت 2120 الی2121 لیله 10 /3 /42 آقای هاشمی نژاد واعظ در
مسجد مـروی با وجودیـکه قبلاً بوی و بانی مجلس آقای ناظم زاده (رئیس
صنف خیاط) تذکرات لازم داده شده بود معهذا نسبت به دولت حمله نموده و
اظهار داشت ما امنیت نداریم نسبت بکار یهودیها و بهائیها رسیدگی میشود ولی
راجع بمدرسه فیضیه قم1 رسیدگی نمیکنند مأمورین دولت عده ای از طلاب را
کشته و مضروب کرده اند ولی دستگاه دادگستری میگوید ما آنها را نمی شناسیم
درست است زیرا مأمور خودشان هستند چرا دولت نمیرود تا دولت دیگر که
بدرد مردم برسد جای او را
بگیرد دستگاه ظالم یزید هم
زیاد خود مختاری کرد ولی
یکروز سرنگون شد چرا
تیشه بریشه اسلام میزنید؟
چرا مجله مذهبی2 قم را
سانسور و تعطیل نموده اید
ما روحانیون از هیچ چیز
نمیترسیم و حاضریم در این
راه جان خود را فدا کنیم.
گیرندگان: ریاست ساواک تهران
جهت اطلاع 10183
توضیحات سند:
* در گزارش دیگری از این
مجلس ساواک چنین آورده
است:
شماره: 361 س ت /2
تاریخ: 11 /3 /42
از ساعت 20 لیله 11 /3 /42
آقای هاشمی نژاد در مسجد
مروی بمنبر رفت و در ابتدای
سخنان خود اظهار داشت خدایا
دشمنان اسلام را خوار و ذلیل
کن .
خدایا دشمنان روحانیت را
که نمی خواهند روحانیت را
ببینند نابود کن.
در این موقع
بانی مسجد بنامبرده ابلاغ نمود
که مجلس را ترک کند و او را
اجبارا از منبر پائین آورد.
بایگانی شود.
14 /3 /42
گیرندگان: ریاست ساواک
تهران جهت اطلاع 10183
1ـ حادثه فیضیه : سالهای
1341 و 1342 سالهایی است
که روز به روز آن با حادثه و
تحوّلی همراه بود.
شاه پس از
تصویب لوایح ششگانه و
هیاهوی انقلاب سفید! با
مخالفت مردم بویژه روحانیون
مواجه شد.
دوّم فروردین سال
1342، با 25 شوال سالروز
شهادت حضرت امام صادق
علیه السّلام مصادف بود.
مجلس
عزاداری در مدرسه فیضیه قم
برپا شد.
افراد مشکوک و
نظامیان با لباس شخصی و
عده ای چماق دار با فرستادن
صلوات های نابجا، مجلس را بر
هم زدند و در برابر اعتراض
طلاّب، شروع به ضرب و شتم و
ایجاد رعب و وحشت کردند.
صدای رگبار مسلسل ها در
فیضیه و کشتار طلبه ها و مردم
در این مدرسه، چنان مردم را متوحش کرد که به خانه
مراجع مذهبی پناه بردند.
درگیری تا غروب آن روز در
مدرسه فیضیه ادامه یافت و
مأموران رژیم شاه، جنایتهای
بیشماری را مرتکب شدند.
کماندوها دهها طلبه را از
حجره ها بیرون کشیدند و از
طبقه دوم به زیر انداختند.
دود و
گرد و خاک و بوی خون و
باروت فضای مدرسه را فرا
گرفت.
لباسهای روحانیون و
کتب علمی و دینی در میان
شعله های آتش سوخت و صحن
حجره های فیضیه از خون طلّاب
رنگین شد و این تراژدی
غم انگیز که دهها کشته و صدها
زخمی به همراه داشت، حدود
ساعت 7 بعد از ظهر پایان یافت.
با حمله گارد به مدرسه فیضیه،
حوزه های علمیه سراسر کشور
به اعتراض برخاستند، بازارها
بسته شد و جلسات درس
روحانیون تعطیل گردید.
علماء
و مراجع با ارسال تلگرافها و
سخنرانی ها، علیه رفتار
مأموران موضع گرفتند.
امام
خمینی (سلام اللّه علیه) با چندین
سخنرانی داغ و آتشین این
خاطره را در اذهان زنده نگه
داشت و جهت مبارزه علیه رژیم
پهلوی، با مهاجرت علما به
عراق مخالفت نمود.
شهید
هاشمی نژاد نیز به فاصله یک
هفته، ضمن سخنرانی در مدرسه
مروی، حادثه تلخ مدرسه فیضیه
قم را محکوم کرد.
ر.ک: نهضت امام خمینی، سید
حمید روحانی، ج 1،
شاهنشاهی پهلوی در ایران،
عبدالامیر فولاد زاده، ج 3، ص
158
2ـ منظور نشریه «مکتب
اسلام» است.
منبع:
کتاب
شهید حجتالاسلام سید عبدالکریم هاشمی نژاد به روایت اسناد ساواک صفحه 4