صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: اجتماع افراد جبهه ملی

تاریخ سند: 24 دی 1342


موضوع: اجتماع افراد جبهه ملی


متن سند:

شماره: 24274/س ت تاریخ:24 /10 /1342
موضوع: اجتماع افراد جبهه ملی

در اجتماع عده‌ای از عناصر جبهه ملی که در بین آنها آقایان اللهیار صالح. مهندس احمد زیرک‌زاده. دکتر برومند. جمال حسین‌زاده اسکوئی. خسرو سعیدی. بنانی. حسین بهاور. داود ایوز محمدی. بهمن مشفقی. مهرداد ارفع زاده، شناخته شده‌اند موارد زیر مورد بحث قرار گرفته است.
حسین بهاور دبیر دبیرستان جلوه و عضو حزب ایران اظهار داشته که مرا سازمان امنیت واقع در خیابان کاخ احضار نموده، البته بنده در تهران پرونده‌ای ندارم ولی در تبریز با ده هزار تومان وجه ضمان آزاد شدم.
سپس درباره فرخ قالیچیان که در زندان قصر می‌باشد صحبت شد و اظهار گردید که همه خیال می‌کردند که او پلیس است و حتی در زندان نیز هیچ کس با وی ملاقات نمی‌کرد. ارفع زاده گفت ما تصور باطل درباره او می‌کردیم در صورتی که حالا می‌خواهند بیچاره را محاکمه کنند.
جمال اسکوئی1 گفت او گاهی خود را عضو حزب ایران و زمانی عضو حزب ملت ایران می‌دانست و هر دفعه خود را دانشجوی یکی از دانشکده‌ها معرفی می‌کرد.
آقای صالح گفت نامبرده همیشه به منزل من می‌آمد و هر تازه واردی که می‌آمد سعی می‌کرد خود را به او نزدیک کند و اسم او را یاد بگیرد و معمولاً از غیبت من در اطاق استفاده می‌نمود. مثلاً یکی از روحانیون کاشان به نام آقای فقیهی به تهران آمده بود و گاهی به منزل من می‌آمد. این شخص با او هم صحبت شد و آن بیچاره هم خیال کرد خوب جوانی است و با او به درد دل پرداخت. چندی بعد یکی از مأمورین سازمان امنیت به طور خصوصی به منزل آقای فقیهی رفته و به او گفته شما هر نظری دارید چرا برای دیگران صحبت می‌کنید؟
دکتر برومند گفت در سال 39 سازمان امنیت مرا به اتفاق دکتر دبیری دستگیر کرده بود. پس از اینکه آزاد شدم یکی از مأمورین که مرا دستگیر کرده بود نزد من آمده گفت نام من منصوری است و آن نامی که قبلاً به شما گفتم نبوده. گفتم منظورت چیست؟ گفت چندی قبل عروسی کرده و زن زیبائی داشتم. زنم را از من گرفتند و مرا وادار به همکاری با سازمان کردند و حالا آمده‌ام نزد شما و احتیاج به سه هزار تومان پول دارم اگر شما به من بدهید عده‌ای از دانشجویان و بازاریان را که برای سازمان امنیت کار می‌کنند، به شما معرفی خواهم کرد. بالاخره قرار شد سه هزار تومان را قسطی ماهی صد تومان به او بدهم و او هم چند نفر که کارمند سازمان نبودند ولی خبرها را به سازمان می‌فروختند، با عکس و مدارک به ما داد، در نتیجه در انتخابات بیستم ما نقشه‌های دروغی به آن افراد نشان می‌دادیم و آنها به سازمان گزارش می‌دادند ولی ما برعکس عمل می‌کردیم و سازمان امنیت متعجب می‌شد.
سپس درباره جبهه ملی و حزب ایران صحبت شد و از مهندس زیرک‌زاده سئوال شد که چرا از مبارزه در حزب و جبهه ملی دست کشیده است. بهمن مشفقی اظهار داشت ایشان وقتی از خارج آمده بودند محیط ایران را آزاد تصور می‌کردند ولی حالا که وضع را اینطور دیدند کناره‌گیری نمودند.
در مورد گردش دستجمعی افراد حزب ایران، بنائی گفت گردش‌ها به اتفاق افراد گلچین شده ادامه دارد.
در این موقع بهمن مشفقی ضمن اشاره به عکس دکتر مصدق که در محل تجمع نصب بود کرده و گفت علاقه من به این مرد خیلی کم شده، این شخص حاضر نشده در مورد روز 15 خرداد که چند هزار نفر کشته شدند اظهار تأسفی بکند.
اصل در ک. 1050. به پرونده اللهیار صالح ضمیمه و بایگانی فرمایید.

توضیحات سند:

1. در اصل: جمل ایکوئی

منبع:

کتاب اللهیار صالح به روایت اسناد ساواک-جلد دوم صفحه 110

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.