تاریخ سند: 14 آبان 1343
گزارش اطلاعات داخلی موضوع: تغییر وزیر فرهنگ
متن سند:
شماره: 1262 /322 تاریخ:14 /8 /1343
گزارش اطلاعات داخلی موضوع: تغییر وزیر فرهنگ
ظرف چند روز اخیر بین کارمندان عالیرتبه وزارت فرهنگ شایع شده که دکتر جهانشاهی1 وزیر فرهنگ به زودی استعفاء و کنارهگیری میکند و از هماکنون دکتر نراقی و عبدالله گرجی2 به شدت برای تصدی پست وزارت فرهنگ فعالیت مینماید[یند].
طرفداران دکتر سام3 در وزارت فرهنگ شایع نمودهاند که در صورت کنارهگیری دکتر جهانشاهی دکتر سام وزیر فرهنگ خواهد شد.
اصل در پرونده ک – 73 جلد 20 این نسخه در پرونده دکتر احسان نراقی ن – ر – 1 ضمیمه بایگانی شود. رئیس بخش 322. قهرمانی
توضیحات سند:
1. عبدالعلى جهانشاهى: فرزند میرزا شفیع، در سال 1303ش در تهران متولد شد. در مدارس اقدسیه، انتصاریه، دبیرستان صنعتی و دارالفنون تهران تحصیل کرد. در سال 1321ش دیپلم گرفت و به ترکیه رفت و مدت شش ماه در دبیرستان گالاتسرای استانبول تحصیل نمود و سپس به ایران بازگشت. در سال 1323ش به دانشکده حقوق و علوم سیاسى تهران راه یافت و لیسانس گرفت.
در دوران دانشجویی در سال 1325 به حزب ایران پیوست و در همین ایام مجدداً به ترکیه رفت و به مدت شش ماه در داتشکده اقتصاد استانبول تحصیل کرد و در همین سال در وزارت دادگستری استخدام شد. وی در سال 1327ش، راهی پاریس شد و پس از چهار سال اقامت و اخذ دکترای حقوق و اقتصاد از دانشکده پاریس به ایران بازگشت.
در سال 1334ش، با لی لی امیرخسروی ازدواج نمود و در سال 1336ش، به دانشگاه تهران منتقل شد. در سال 1338 به آمریکا رفت و به مدت یک سال در واشنگتن، دورهی حسابداری و اقتصاد ملی و آمار اقتصادی دید و پس از بازگشت، به بانک مرکزی تازه تأسیس منتقل و عهدهدار مشاورت حقوقی و سرپرست اداره حقوقی گردید و در شهریور 1341ش، معاون بانک مرکزی شد.
در خردادماه سال 1342ش، پیشنهاد عضویت او در انجمن رازی، از انجمنهای وابسته به تشکیلات فراماسونری، مطرح شد و در اسفندماه همان سال، در اقدامی غیرمتعارف، وزیر فرهنگ(آموزش و پرورش) شد و در اسفندماه همان سال، با فرمان محمدرضا پهلوی، به عضویت شورای فرهنگی سلطنتی منصوب گردید.
پس از چندی، به علت مشکلات فراوانی که به علت عدم شناخت وی نسبت به مسائل وزارت آموزش و پرورش وجود داشت، از کار برکنار و وزیر مشاور شد که این سمت را در کابینهی امیر عباس هویدا نیز دارا بود.
در سال 1344ش، از کابینه کنار گذاشته شد و به عضویت شورای مرکزی دانشگاهها منصوب گردید. سپس به واشنگتن رفت و مدتی در بانک بینالمللی ترمیم و توسعه کار کرد و پس از بازگشت به ایران، رئیس بانک مرکزی شد؛ که این ریاست به مدت دوسال بود و پس از آن، به عنوان سفیر سیار اقتصادی به اروپا فرستاد شده و شش ماه بعد نیز به عنوان سفیر اقتصادی به اتحادیه اقتصادی اروپا رفت. در جریان انقلاب اسلامی و تغییر مکرر کابینهها، در دولت شریف امامی، به ریاست دانشگاه ملی رسید و پس از پیروی انقلاب اسلامی به خارج کشور رفت و در سال 1367ش در آمریکا درگذشت.
کابینه حسنعلی منصور به روایت اسناد ساواک، ج 2.
2. محمد عبدالله گرجی: فرزند عبدالحمید، در سال 1296 ش در تهران متولد شد. پدرش از بازاریان و کسبه تهران بود. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در دبستان ثریا و دبیرستان ایرانشهر سپری نمود و پس از آن، به دانشسرای عالی رفت و در رشته تعلیم و تربیت و باستان شناسی لیسانس گرفت. اولین شغل او، مترجمی مسیو گدار، رئیس اداره کل باستانشناسی بود و بعد در وزارت فرهنگ به تدریس مشغول شد.
در دوران فریدون کشاورز، به علت مبارزه با حزب توده از کار برکنار شد و مدتی در زندان بود؛ ولی پس از سقوط کابینه و برکناری وزرای تودهای، بازرس نخستوزیری شد.
در سال 1326ش، مدتی روزنامهای به نام « دلاور » را منتشر نمود که به علت مشکلات مالی آن را تعطیل کرد. مشارالیه در سال 1339ش، به حزب ملیون پیوست و از این طریق به مجلس شورای ملی رفت. در جریانات سیاسی آن روز، پس از سقوط کابینهی شریف امامی و صدارت علی امینی و انحلال مجلس، عبدالله گرجی نیز منتظر خدمت شد و در این زمان برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و در رشتهی ادبیات از دانشگاه سوربن فارغ التحصیل شد.
برخی از مشاغل او به شرح زیر است:
«رئیس دفتر وزارت فرهنگ، رئیس معلمین تهران، رئیس ادارات مختلف فرهنگ، مدیر تعلیمات عالیه، مدیر کل بازرسی وزارت فرهنگ و مدیر کل فرهنگ استان، معاون نخستوزیری و ریاست سازمان رهبری جوانان»
باقر عاقلی، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج 3، ص 1311.
3. محمد سام: فرزند محمدباقر، در سال 1303 ش در کرمان متولد شد. پس از تحصیلات ابتدایى و متوسطه در کرمان، به تهران آمد و از دانشکده ادبیات، لیسانس زبان و از دانشسراى عالى دانشگاه تهران، لیسانس علوم تربیتى گرفت. سپس به آمریکا رفت و از دانشگاه نبراسکا، فوقلیسانس تعلیمات روستایى و از دانشگاه کالیفرنیاى جنوبى، دکتراى علوم ادارى و اداره مؤسسات تربیتى دریافت نمود.
دکتر محمد سام، از سال 1321ش و پس از اخذ دیپلم، به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و با سمتهایى چون: معلمی، مدیر دبستان، دبیرستان، بازپرس تعلیماتى، ریاست فرهنگ گرمسار، معاون اداره کل کارگزینى وزارت فرهنگ، نماینده وزارت فرهنگ در بنگاه خاور نزدیک، رئیس حوزه عمرانى، استاد و معاون موسسه علوم ادارى و بازرگانى دانشگاه تهران، مشاور عالى و ادارى بانک مرکزى ایران فعالیتهاى خود را ادامه داد. او از اعضاء مؤثر کانون مترقى، به رهبرى حسنعلى منصور و عضو هیئت اجرائیه حزب ایران نوین بود و به همین علت، در دوره بیست و یکم، به عنوان نماینده گرمسار و ورامین، به مجلس شوراى ملى فرستاده شد. در دولت حسنعلی منصور، معاون وزارت آموزش و پرورش بود. در اسفند 1344 استاندار گیلان شد و تا 1349 در این سمت بود. در ابتدای این انتصاب گزارشی از وی به ساواک رسید که نشانگر، میزان فساد و بیبندوباری او بود: « طبق اطلاع، نامبرده بالا ضمن سوءاستفاده، اخیراً به اتفاق مهدی قریب، مدیرکل آموزش و پرورش گیلان، به همسر شخصی در باغ آستانه واقع در صومعهسرا تجاوز و به منظور جلب رضایت، دکتر مزبور مبلغ چهل هزار تومان به او پرداخت میکند. با این حال همسر بانوی مذکور، عیال خود را طلاق میدهد. » سند شماره: 51992 /322 - 1 /12 /44
علی رغم اینگونه اعمال، او به مدت چهار سال استاندار گیلان بود و پس از آن، به استانداری اصفهان منصوب شد. مشارالیه که مدتی هم وزیر اطلاعات بود، در فروردین 1350 وزارت کشور را به عهده گرفت که این سمت، در اردیبهشت سال 1353 به جمشید آموزگار سپرده شد.
دکتر محمد سام از عناصر مؤثر و فعال تشکیلات فراماسونرى بود و در طول مدت استاندارى اصفهان، از بودجه استاندارى، خدمات قابل توجهى مانند واگذارى زمین، روکش آسفالت محوطه ساختمان لژ اصفهان و... را انجام داد.
(اسناد ساواک ـ پرونده انفرادى)
منبع:
کتاب
احسان نراقی به روایت اسناد ساواک صفحه 107