تاریخ سند: 1 فروردین 1342
موضوع: درباره شیخ احمد کافی
متن سند:
تاریخ:1 /1 /1342
موضوع: درباره شیخ احمد کافی
صبح پنجشنبه در منزل آقای قمی شیخ احمد کافی منبر رفت و در اول سخنانش این آیه را خواند (و لا تحسبن الله غافلا عما یعمل الظالمون)1 و سپس خلافت منصور2 را به میان آورد و کشتار سادات و از بین بردن قانون اسلام و کوبیدن احکام به دست منصور را بیان کرد و گفت امروز ما عید نداریم3 چرا که ناموس ما درخطر است و دولت حاکمه میخواهد، با مجلس قمار و فساد و رقص با شرکت دخترهای عفیف، مردم را جنایتکار به بار آورد و آن طوری که آنها میخواهند ما عمل کنیم در این صورت ما بسیار خوب آدمی هستیم. و سپس اعلامیه میلانی را خواند.
توضیحات سند:
1. سوره ابراهیم، آیه 42. و خدا را از آنچه ستمکاران مىکنند غافل مپندار، [جز این نیست که کیفر آنان را براى روزى به تأخیر مىاندازد که چشمها در آن خیره مىشود.]
2. منصور دوانیقی دومین خلیفه عباسی فردی ستمکار و خونریز بود. پس از واقعه عاشورا مردم همواره منتظر قیام یکی از علویان بودند. عباسیان که نوادگان عباس عموی پیامبر بودند، از این فرصت استفاده کرده و تخت خلافت را پس از بنیامیه غصب نمودند اما ازآنجاکه علویان همواره خود را برای خلافت شایستهتر از عباسیان میدیدند، پیدرپی قیام میکردند و منصور و پیش از او برادرش سفاح را تهدید مینمودند. از سوی دیگر امام صادق علیهالسلام به عنوان بزرگ آل علی(ع) مورداحترام تمام بزرگان فرق اسلامی و سران عرب بود و اکابر علما به درس ایشان حاضر میشدند. این مسئله منصور را به هراس وامیداشت. قبل از سقوط امویان، محمد بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی علیهمالسلام، مشهور به نفس زکیه، توسط برخی از بنیهاشم کاندیدای خلافت بود و حتی پدرش او را مهدی آل محمد (علیهالسلام) میخواند. او و تعداد زیادی از نوادگان امام حسن علیهالسلام بر ضد منصور شوریدند و کار بر منصور سخت شد. هنگامیکه محمد قیام کرد بسیاری از علمای مدینه با او همداستان شدند و امام مالک بن انس فقیه بزرگ اهل سنت به جواز قیام او فتوی داد و گویا ابوحنیفه نیز دل با علویان داشت. منصور قیام او را سرکوب کرد و پسازآن کمر به قتل علویان بست و عده زیادی از علویان به ویژه فرزندان امام حسن علیهالسلام را زندانی کرد و با زجر و شکنجه فراوان کشت. او سرانجام پس از مدتها احضار و اذیت امام صادق علیهالسلام، او را نیز مسموم کرد و به شهادت رسانید. منصور به خسّت و سختگیری مشهور بود و توانست خلافت عباسیان را محکم کند. عبدالرحمن سیوطی در تاریخالخلافه نوشته است تا زمان منصور، عباسیان و علویان یکی بودند و منصور اولین کسی بود که بین این دو خاندان فتنه انداخت. منصور چنان ظالم و خونریز بود که شاعر عرب در هجو او سرود: کاش ظلم و جور بنی مروان به ما بازمیگشت و عدل بنیعباس در آتش میسوخت. (سیوطی، عبدالرحمن، تاریخ الخلفاء، بیروت، دارالمعرفه، 1416ق، ص1-230؛ اصفهانی، ابوالفرج، علی بن الحسین، الاغانی، دارالاحیاء التراث العربی، 1415ق، ج17، ص212)
3. امام خمینی و برخی دیگر از مراجع در این سال با صدور اطلاعیههایی به مناسبت تصویب احکام ضد اسلامی از سوی دولت، اعلام کرده بودند امسال عید نداریم که در صفحات پیشین گذشت.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 01 صفحه 318