تاریخ سند: 17 فروردین 1357
موضوع: روحانیون فعال منطقه
متن سند:
از: 2ﻫ ب تاریخ: 17 /1 /37 13570117
به: 2ﻫ 1 و 312 شماره: 3113 /2ﻫ ب
موضوع: روحانیون فعال منطقه
پیرو: 1697 /2ﻫ ب - 13 /9 /36
از جمله شخصیتهای برجسته مذهبی بانفوذ مقتدرانه روحی و اعمال خیرخواهانه فراوان (ساختمان یک پل در کلّهبست جاده بابلسر و شرکت در انجمنهای نیکوکاری) میتوان روحانی را نام برد.
او از طرفداران پروپاقرص خمینی است و غالب وجوه را نیز به جیب او سرازیر میکند و به واسطهی زندگی محقّرانه و پرتقوایش و اندیشههای صریح مخالف حکومتش توانسته نظر همه اقشار مردم را به خود معطوف دارد ولی آنچنان نیست که بتواند اندیشه نوگرایانه جوانان را به طرف خود جذب بکند، اما محبوب بودنش امری تردیدناپذیر است. دیگر چهرهای که همانند روحانی از نفوذ معنوی برخوردار نیست و به وسیلهی مایهی علمی و انعطاف و انتقادپذیری کمنظیرش در بین روحانیون و نقد و بررسی اندیشههای نوین اسلامی (شریعتی) 1و مطالعهی کتب علمای خارجی در زمینهی اسلام توانسته است طبقهی خاص مذهبی (دانشجویان و محصّلین) را به سوی خود جذب کند. او از علمائی است که در نجف تحصیل کرده و هم اکنون به عنوان جانشین پدرش در مسجد کاظم بیک امام جماعت است2 و به علّت داشتن کتابخانه ملاقات چهرههای مذهبی ... نطفه غالب شورشها در اینجا بسته میشود. دیگر رجال روحانی برادران محامدی3 و برادران قائمی4 (به جز دکتر جامعهشناس علی قائمی) و روحانیونی از این دست به علّت گرایشهای سنتی قوی و نفی اندیشههای نو نتوانستهاند در گروههای روشنفکر مذهبی نفوذ بکنند و غالب حواریونشان را عوام تشکیل میدهند.
روحانی بهشتی به وسیلهی جاذبهی علمی و تدریس علوم دینی در مدرسهی صدر بابل توانسته است طلّاب را به پای درس خود بکشاند و اندیشههای روشن سیاسی از او شنیده نشده و از دیگر مدرّسین مدرسهی صدر روحانی و محمّدی است که غالب فعالیّتهای او متمرکز در روستاهای اطراف بابل است.
از وعاظ و خطبایی که بر روی منابر با بیان فرازهای افتخارآمیز صدر اسلام میخواهد در ضمیر ناخودآگاه مستمعین مقایسهی تاریخی بوجود بیاورند (و این تاکتیک غالب خطبا است) و گاه گاه نیز برای شیرفهم کردن عوام عقاید ضدحکومتی را به وضوح و صراحت بیان میکنند میتوان روحانی و حجتی و فیروزجائیان5 را نام برد.
نظریهی شنبه: خبر صحت دارد. روحانیونی که به واسطهی مایهی علمی نفوذ معنوی و انجام اعمال نیکوکارانه هر یک میتوانند قشری از مردم را به طرف خود جلب کنند پیشنهاد میگردد برای شناسایی چهرهها و روابط آنان مسجد را تحت مراقبت کامل گرفته شود.
نظریهی یکشنبه: نظریهی شنبه موردتأیید است. روحانی از چهرههای فعال روحانیون طرفدار خمینی میباشد.
نظریه دوشنبه: نظریهی یکشنبه مورد تأیید است نامبردگان در متن خبر به نحوی از انحا در قشرهای مختلف نفوذ دارند به خصوص طبقهی جوان که پذیرش بیشتری در آنان مشاهده شده ضمناً روحانی در چهلّمین روز کشتهشدگان قم و تبریز در مسجد جامع سخنرانی ایراد نموده و مطالبی برله خمینی عنوان نموده است.
نظریهی 2ﻫ ب: نظریهی دوشنبه مورد تأیید است فعلاً میدان عرض اندام و تاخت و تاز برای روحانیون هموار است و شاید اقتضاء کند که تصمیمات حادّی نسبت به آنان گرفته شده لکن طرح تضییقی جهت هر یک از آنان اعمال گردد.
آقای هودی: درصورت تصویب به مرکز ارسال شود.
شیخ روحانی در روز چهلّم حادثه تبریز در مسجد جامع به منبر رفته است.
دستور مراقبت بیشتر به سازمان بابل داده شود.
ارسال شود. بیگدلی20 /1 /37
توضیحات سند:
1ـ دکتر علی شریعتی، فرزند محمدتقی، در سال 1312 ﻫ ش در روستایی از توابع شهرستان سبزوار متولد شد. تحصیلات متوسطه را در دبیرستانهای مشهد به پایان برد و پس از گذراندن دورهای در دانشسرای تربیت معلم، آموزگار یکی از روستاهای خراسان شد. چندی بعد با ورود به دانشگاه مشهد در رشته ادبیات و زبان فارسی فارغالتحصیل شد. شریعتی برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و در آنجا دکترا گرفت. آشنایی وی با لوئی ماسینیون، ژانپل سارتر، ژان برگ، جورج گورویچ و فرانتس فانون بر عمق یافتههای علمی او افزود. تلاشهای سیاسی دکتر شریعتی در خارج از کشور بهطور جدی ادامه یافت تا جایی که وقتی در سال 1343 به ایران بازگشت، در مرز ترکیه دستگیر شد و شش ماه به زندان افتاد.
پس از آزادی سخنرانیهای او در دانشگاه مشهد و حسینیه ارشاد تهران توانست جوانان فراوانی را به پای افکار و آرای او بنشاند. همین توجه به همراه افشاگریهای او علیه رژیم باعث شد که بار دیگر دستگیر و حبس شود. دکتر شریعتی پس از آزادی از زندان تصمیم به هجرت گرفت و راهی انگلستان شد، اما در 29 خرداد سال 1356، در عین ناباوری درگذشت و پس از انتقال به سوریه در زینبیه دمشق دفن شد.
2ـ آیتالله شیخ محمّد(محمّدتقی) فاضل استرآبادی، فرزند آیتالله شیخ نجفعلی، در سال 1314 ش در نجف اشرف به دنیا آمد. دروس مقدماتی را نزد پدرش و مدرّسان بزرگ حوزهی علمیّهی بابل همچون سید محمّد محقّق بهشتی و حاج شیخ محمّدعلی طبرستانی فرا گرفت. سپس راهی کوهستان بهشهر نزد آیتالله شیخ محمّد کوهستانی فقیه گرانقدر و عارف زاهد شد و با بهرهگیری از دانش این عالم ربانی عازم نجف اشرف گردید و نزد علمای بزرگ نجف همچون محمّدتقی ایروانی، مجتبی لنکرانی، صافی، میرزا باقر زنجانی، حاج سید محسن حکیم، حاج سیدمحمود شاهرودی، خویی و امام خمینی تلمذ نموده (1) ایشان گرچه متولد نجف اشرف است و موطن خانوادگی او هم شهر "نوکنده" میباشد، اما به دلیل وجود روحانیت دینی و مذهبی مردم شهرستان بابل، بعد از خروج از عتبات عالیات در سال 1354 و در پی اخراج ایرانیان از عراق، مانند پدر عالم خود در این شهر رحل اقامت افکند. و در شهر بابل در مسجد مرحوم پدرشان یعنی مسجد کاظم بیک به اقامه ی جماعت پرداخت و با ارشاد و تبلیغ خود مردم را هدایت کرد(2) در دوران درگیری و تظاهرات علیه رژیم گذشته و پیروزی انقلاب اسلامی این مسجد محل تجمّع مردم مسلمان و مبارز این شهرستان بود که کلّیه راهپیماییها از این مسجد شکل میگرفت. آقای فاضل در شکلگیری این مبارزات نقش عمدهای داشت (3) در سال 1357 که انقلاب اسلامی به اوج خود رسید ایشان ملجاء وپناهگاه بسیاری از انقلابیون گردید و به همین سبب از سوی ساواک بازداشت و مورد بازجوئی قرار گرفت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز همواره در خط حضرت امام بوده و همیشه نه تنها از جریانات انحرافی دینی و غیردینی دوری کرد، بلکه تذکرات جدی نیز به آنان میداده است. تقدیم یک فرزند در راه انقلاب مقدس اسلامی که در جبهههای حق علیه باطل به شهادت رسید خود گواه حمایت همهجانبهی ایشان از امام و انقلاب است (4) ایشان هم چنین پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان اولین نمایندهی مردم بابل در نخستین دوره ی مجلس شورای اسلامی انتخاب شد و مدّت 4 سال نمایندگی مردم این شهرستان را در مجلس مذکور بر عهده داشت (5) ایشان تاکنون منشأ خدمات علمی و مذهبی بسیاری بوده که یکی از مهمّترین آنها، تاسیس حوزهی علمیّهی مازندران در روستای سلطانمحمّدطاهر بابل (3 کیلومتری شمال شرقی بابل) است که هم اکنون با تربیت صدها طلبه، یکی از مدارس مطلوب و خوب حوزوی در سطح کشور میباشد. حاج آقا فاضل که در سطح شهرستان در نزد عموم مردم و مسئولان استان به آیتالله فاضل نیز مشهور است، هم اکنون با زندگی طلبگی خود و با کولهباری از علم و تقوا و تدین و تجربه، محل رجوع مردم مؤمن شهرستان و بلکه استان مازندران است. برخورد صمیمی و آموزندهی ایشان با مردم، بیتوجهی به تجمل و زندگی بسیار ساده و زاهدانه و عدم گرایش به احزاب و جریانات مختلف، از ایشان شخصیتی دوست داشتنی ساخته است. (6)
1- بابل سرزمین طلای سبز، صمدصالح طبری(تهران: فکر روز، 1387)، ص 292
2- خاطرات حجتالاسلام شیخ محمّد فاضل استرآبادی، تدوین: محمّدرضا احمدی (تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1387) ص 19و20.
3- صمدصالح طبری، پیشین
4- خاطرات شیخ محمّدفاضل استرآبادی، پیشین
5- صمدصالح طبری، پیشین
6- خاطرات شیخ فاضل استرآبادی، پیشین
3ـ منظور حجتالاسلام محمّدکاظم و محمّدجواد محامدی است که زندگینامه آنان در سندهای قبلی آمده است.
4ـ منظور حجتالاسلام محمّدحسن قائمی امیری و محمّدحسین قائمی امیری است که زندگینامه آنان در سندهای قبلی آمده است.
5ـ شیخ محمود(باباجان) فیروزجائیان معروف به باباجانی، فرزند علی، در سال 1317 ش در روستای گلوگاه بندپی بابل بدنیا آمد. بنابه اظهار خود وی:«در مکتبخانه و حوزهی علمیّهی بندپی بابل شروع به تحصیل علوم دینی کردم و در سال 1334 وارد حوزهی علمیّهی قم شدم و در سال 1345 ش وارد حوزهی علمیّهی نجف اشرف شدم مجدداً به قم بازگشتم و تا سال 1350 در قم مشغول تحصیل علوم دینی بودم و از سال 1350 در بابل در مسجد بحر ارم غربی به امامت جماعت پرداخته و بیشترین کار من وعظ و خطابه بود و در حوزهی علمیّهی بابل به تدریس طلّاب پرداختم و به سهم خود در پیروزی انقلاب سهم داشتم و بعد از پیروزی انقلاب در سال 1359 در دادگاه انقلاب اسلامی بابل مشغول به کار قضاوت شدم.» براساس تقسیمبندی ساواک بابل در 9 /6 /57 از روحانیون مخالف و موافق رژیم در بابل وی جزء مخالفین درجهی یک رژیم در این شهر محسوب میشد. وی بعد از انقلاب به عنوان رئیس شعبهی اول دادگاه کیفری 2 بابل، رئیس آزمایشی شعبهی ششم محاکمه عمومی(کیفری2) بابل، دادرس علیالبدل محاکم عمومی(مدنی خاص) بهشهر، رئیس شعبهی یازده محاکم عمومی (کیفری2) ساری، دادرس علیالبدل محاکم عمومی (کیفری 2) قائمشهر و رئیس شعبهی 5 دادگستری ساری و مستشار دادگاه تجدیدنظر استان مازندران بود. اسناد بعد از انقلاب، پروندههای انفرادی
منبع:
کتاب
آیتالله حاج شیخ هادی روحانی به روایت اسناد ساواک صفحه 114