متن سند:
اینجانب سید علی اکبر ابوترابی فرد متعهد و ملزم می شوم که راجع به
دستگیری خود با احدی صحبت ننموده و تعهد می نمایم نهایت همکاری را با
سازمان امنیت قم نموده و چنانچه به مواردی برخورد نموده و یا از افراد متواری
و خرابکار خبری کسب نمودم موضوع را سریعا به مراجع امنیتی اطلاع دهم
سید علی اکبر ابوترابی1
توضیحات سند:
1ـ حجت الاسلام سیدعلی اکبر
ابوترابی در این رابطه چنین
می گوید:
«چون گزارش شده بود که ما هم
با شیخ عباس ارتباط داریم،
آمدند و ریختند و ما را توی
خیابان گرفتند ...
ما فهمیدیم
جریان شیخ عباس است ...
شخصی به نام شیخ عباس
مینایی را که در نجف می شناختم
معرفی کردم ...
عکس او [شهید
اندرزگو] را آوردند.
از خانه
پدرش عکس گیر آورده بودند.
چهار جور عکس ایشان را
داشتند.
ما هم گفتیم : «بابا این که
مثل جنایتکارها است!! من
خودم حاضرم در این رابطه با
شما همکاری کنم.
اصلاً ما لباس
به تن کرده ایم برای همین.
» آنها
گفتند : «همکاری می کنی؟»
گفتم : «صددرصد! البته نه در
رابطه با ساواک، فقط در رابطه
با این جریان» 3 تا امضا کردیم،
در رابطه با همکاری یا
دستگیری شیخ عباس.
وقتی به
آنها گفتم : کار شما کار مقدسی
است و ما در این رابطه حاضریم
با شما همکاری کنیم.
» بعد از
انقلاب پرونده قم بیرون آمد که
چه کسی ما را لو داد.
الحمداللّه
آن جریان گذشت و ما هم در
حدود 25 روز یا بیشتر طولی
نکشید که عذرخواهی کردند ...
از تربت کربلا ـ ص 246
منبع:
کتاب
حجتالاسلام حاج سید علی اکبر ابوترابی به روایت اسناد ساواک صفحه 197