تاریخ سند: 5 اردیبهشت 1344
موضوع: افکار عمومى
متن سند:
شماره: 9037 /322 تاریخ: 5 /2 /44 13440205
موضوع: افکار عمومى
پس از وقوع حادثه روز 21 /1 /44 کاخ مرمر بعضى از شخصیتهاى سیاسى کشور از جمله مهندس شریف امامى، ابوالحسن ابتهاج1، سید جلالالدین تهرانى2 و امام جمعه تهران3 و دکتر خداداد فرمانفرمائیان4 اظهار نظر کردهاند راه چاره و جلب رضایت عمومى و اراده صحیح کشور و بقاء شاهنشاه و حفظ استقلال و تمامیت کشور ایجاب مىکند که تمام رجال پیشین و فعلى و مطلعین بامور سیاسى اختلافات و دشمنىها را کنار گذاشته و با همکارى هر چه بیشتر چرخهاى مختلف اجتماع را که بعهده آنان محول است بگردش درآورده و مردم را راضى نگهدارند والا اگر به همین نحو فعالیتهاى ایران بجلو برود دیر یا زود براى آنها نگرانیهائى تولید خواهد شد.5
اداره یکم عملیات بخش 313 جهت استحضار
اداره یکم عملیات بخش 314 جهت استحضار
6 /2
توضیحات سند:
1 - ابوالحسن ابتهاج فرزند ابراهیم؛ نامبرده بازرس دولت شاه در بانک کشاورزى رئیس بانک رهنى، رئیس هیئت مدیره، و مدیرعامل بانک ملى، نماینده ایران در کنفرانس کمیته تدارکات خاورمیانه در مصر، نماینده ایران در صندوق بینالمللى پول، مدیرعامل سازمان برنامه و بودجه، مدیرعامل و سهامدار بانک ایرانیان، رئیس انجمن تربیت بدنى، خزانهدار انجمنهاى روابط ایران و آمریکا بوده است. برابر گزارشات موجود یاد شده پس از اتمام تحصیلاتش در بیروت و پاریس به ایران مراجعت نموده و ورود او همزمان با وقایع جنگل و جنگ بین قواى انگلیس و ملیون گیلان بوده لذا نامبرده از طرف مقامات انگلیسى مأمور دستگیرى ملیون گیلان گردیده و سپس بنا به توصیه انگلیسیها وارد خدمت صنایع و بعد به استخدام بانک شاهنشاهى درآمده و از عوامل تصویب، آئیننامه بانکهاى خارجى در دولت و مجلس بوده (که به موجب این آئیننامه بانکهاى خارجى موظف به پرداخت صدى 50 ودیعه به بانک ملى بودند) و در سال 28 به منظور شرکت در جلسه عمومى بانک بینالمللى به آمریکا مسافرت نموده و پس از بازگشت به ایران قرارداد مالى با انگلیسها منعقد نموده که در آن متهم به وارد نمودن خسارات فراوانى به ایران شده و مبلغ خسارات را 700 میلیون ریال برآورد نمودهاند، و ضمناً یکى از عوامل تثبیت مشارالیه در رأس سازمان برنامه پشتیبانى معاون انگلیسى بانک بینالمللى از وى ذکر شده و در گزارشات موجود آمده است که برکنارى یاد شده در سال 1338 از مدیریت سازمان برنامه به توصیه و پافشارى مقامات انگلیسى صورت گرفته زیرا نامبرده حاضر به انجام نظریات اقتصادى دولت انگلیس در ایران نبود و اکثر مستشاران سازمان مذکور را برخلاف نظر مقامات انگلیسى از مهندسین و مشاورین کشورهاى اروپایى و آمریکایى انتخاب مىنموده و در همان سال مشارالیه مبلغى معادل 35 میلیون تومان از وجوه سازمان را بدون سند و مدرک مالى به مصرف رسانیده و اقدام به ترتیب میهمانیهایى با حضور سفرا و نمایندگان سیاسى کشورهاى خارجى نموده است. نامبرده در سال 41 به اتهام تصرّف غیرقانونى مبالغى پول بازداشت گردیده. و در گزارشى آمده است که وى در موقع بازداشت به بازپرس گفته، مدارک پولهایى که آمریکایىها در سازمان برنامه سوء استفاده کردهاند را در اختیار دارد. در هنگام بازداشت مشارالیه جراید خارجى از جمله نیویورک تایمز درباره خدمات (!!) وى در مدت تصدى مدیریت سازمان برنامه مطالبى نوشتهاند، و سرانجام نامبرده پس از 3 ماه از زندان آزاد گردید و برابر گزارشى آزادى وى توسط شاه و مقامات آمریکایى انجام گرفته است. در سال 42 از طرف بانک بینالمللى از یاد شده دعوت به عمل آمده که جهت سر و سامان دادن به وضع اقتصادى الجزایر به آن کشور مسافرت نماید (که از چگونگى آن اطلاع در دست نیست). در گزارشى در سال 44 آمده که وى پاسخ این سئوال که آیا ریاست بانک آسیایى را قبول مىنماید یا خیر، اظهار داشته از طرف هویدا و همچنین مقامات دولتى چندینبار به من مراجعه کردهاند که این سمت را قبول نمایم وعلاوه بر این اوجین بلاک مشاور عالى رئیس جمهورى آمریکا با من خیلى دوست است و از من تقاضا نموده که این سمت را قبول نمایم. یاد شده همچنین مىافزاید «مقامات ایرانى وقتى دیدند که من مورد تمایل آمریکایىها هستم به سراغم آمدهاند و اضافه نموده که باعث کمال تأسف است که روزبهروز روابط ما (دولت ایران) با آمریکاییها تیره مىگردد.» نامبرده در سال 51 به منظور شرکت در کنفرانس بانک جهانى و صندوق بینالمللى پول به آمریکا و آفریقا مسافرت نموده و ساواک در سال 54 با خرید ویلا در جزیره کیش توسط وى موافقت نموده و در ضمن على امینى از دوستان نزدیک وى معرفى شده است، ضمناً همسر یاد شده به نام (آذر) مدیر و صاحب کلوپ بولینگ بوده است.
پرونده ابوالحسن ابتهاج در ساواک ش 20010.
2 - سیدجلالالدین تهرانى فرزند حاج میرزا سیدعلى شیخالاسلام داراى تحصیلات عالى از بلژیک در سال 1277 در تهران متولد شد. در سال 1325 مشاور و معاون نخستوزیر و در سال 28 و 27 وزیر مشاور، در سال 29 وزیر پست و تلگراف، 30 تا 31 نایب التولیه مقدس رضوى - وزیر مختار ایران در بلژیک ـ سناتور بود.
نامبرده در دوران جوانى مدتى طلبه علوم دینى بوده تا این که به کمک یکى از اقوام متمول خود به بلژیک رفته و چندین سال در آن کشور به مطالعه و تحقیق مىپردازد. وى یکى از رجال سرشناس و معمر کشور بوده و در سال 1330 به سمت نیابت تولیت آستان قدس رضوى منصوب و در سال 1331 به مدت قریب دو ماه استاندارى خراسان به وى محول مىگردد. سپس به مقاماتى از جمله سفیر ایران در بلژیک و سناتور مجلس سنا منصوب مىگردد، وى طرفدار سیاست انگلیس بوده و بنا به گفته خودش از روى صداقت و شجاعت شاه را دوست داشته است. گزارشات موجود حکایت از نزدیکى و عشق ورزیدن وى به شاه مىکنند. برابر سوابق موجود از سال 1337 جلسات هفتگى در منزل وى تشکیل مىشده و عدهاى از دوستان و طرفدارانش در آن شرکت مىنمودهاند. و در این جلسات مشارالیه از شاه و انگلیسىها و غربیها بسیار تمجید مىکرده و از آمریکا انتقاد مىکرده و در سال 39 از برگزارى جشنهاى 2500 ساله شاهنشاهى حمایت مىنماید. نامبرده در جستجوى مقام نخستوزیرى بوده و طرفداران سیاست انگلیس نیز مىخواستند وى را به وزارت دربار برسانند و بعد از آنکه از سناتورى خلع مىشود گفته مىشد در اثر حمایت دکتر امینى از کار برکنار شده است. پرونده سیدجلالالدین تهرانى در ساواک، ش 50205، جلد دوم.
این شخص در دوران انقلاب نیز عضو و رییس شوراى سلطنت شد و لذا به فرانسه رفت تا با امام ملاقات و مذاکره کند لیکن امام پذیرفتن او را مشروط به استعفا از ریاست شوراى سلطنت کرد.
3 - حسن امامى، امامجمعه تهران (امام جمعه یک عنوان حکومتى بود براى کسى که در مساجد عمده شهرها مراسم نماز را اجرا مىکرد. حدود 40 امام جمعه در این کشور وجود داشتند و بیشتر مقصود حسن امامى است) مهمترین چهره مذهبى موجود در میان ملازمین شاه بود. به خاطر موقعیتش او از مقدارى نفوذ مذهبى و سیاسى برخوردار بود لیکن به خاطر حمایتش از شاه اکثر روحانیون حرف او را خریدار نبودند. او از رابطههاى سیاسى بسیار وسیعى برخوردار بود و شاه نیز در همین زمینه از او بهره مىگرفت. امامى از خانواده سلطنتى قاجار بود و پدر بزرگش هر دو امام جمعه بودهاند. امامى در زمینه علوم الهیات تحصیل کرد ولى هیچ کس او را یک عالم واقعى در زمینه الهیات اسلامى نمىدانست.
از کتاب از ظهور تا سقوط، جلد 1، مجموعه اسناد لانه جاسوسى آمریکا، ص 56.
4 - خداداد فرمانفرمائیان فرزند عبدالحسین در سال 1307 در تهران به دنیا آمد. نامبرده استاد در رشته اقتصاد و در دانشگاههاى آمریکا، رئیس دفتر اقتصادى معاون مالى و اقتصادى سازمان برنامه، قائم مقام بانک مرکزى، رئیس کل بانک مرکزى، رئیس هیئت مدیره بانک صنایع ایران، مدیرعامل سازمان برنامه، عضو باشگاه شاهنشاهى، عضو شورایعالى اقتصاد (از سال 38 تا انحلال آن) عضو شوراى پول و اعتبار از بدو تأسیس بانک مرکزى تا انتصاب به سمت قائم مقام بانک مرکزى بوده است.
در سال 1341 مشارالیه طرفدار جدى سیاست آمریکا و از جمله ایرانیان نادرى معرفى شده که اجازه توقف دائم در ایالات متحده آمریکا داشته و روابط و واسطه خصوصى دکتر امینى نخستوزیر (وقت) با آمریکاییها بوده، مضافا بر این که وى داراى همسر آمریکایى نیز بوده است.
برابر گزارشى در سال 43 شخصى به نام محمد ضرغامى با عوامل انگلیسیها ارتباط داشته که مشارالیه واسطه این ارتباط معرفى شده. در سال 37 و 49 نصیرى معدوم انتصاب وى به سمتهاى ریاست بانک مرکزى و مدیریت عامل سازمان برنامه را به نامبرده تبریک گرفته بود. نامبرده چندین بار به عنوان رئیس هیئت مدیره بانک مرکزى و نماینده نخستوزیر (وقت) و... جهت شرکت در کمیسیونهاى پیمان منطقهاى و جهت مذاکرات اقتصادى به ترکیه، آمریکا، آلمان، تایلند، اروپا و آفریقا، ژاپن و شوروى... مسافرت نموده است. ضمناً مشارالیه داراى مدال 4 همایون و مدال از دولت بلژیک بوده است.
پرونده خداداد فرمانفرمائیان در ساواک، ش 32185
5 - به زعم اینها کنار گذاشتن اختلافات در درون نیروهاى وفادار به حاکمیت خواهد توانست مانع خروش و خشم انقلابیون گردد در حالى که موضوع فراتر از این مسائل است.
منبع:
کتاب
ترور شاه / حادثه کاخ مرمر به روایت اسناد ساواک صفحه 192