صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: روابط ایران و افغانستان

تاریخ سند: 8 خرداد 1346


موضوع: روابط ایران و افغانستان


متن سند:

طبقه بندی حفاظتی

به: ۸۲۲ شماره: ۸۹۱- 20 /7/م
از: 20 /7/م تاریخ گزارش: 8 /3 /46

موضوع: روابط ایران و افغانستان
به مناسبت روز استقلال افغانستان از ساعت ۱۸۳۰ روز 6 /3 /46 الى ساعت ۲۰۳۰ طبق دعوت سرلشکر سراج سفیر افغانستان و بانو مجلس ضیافتی در منزل ایشان واقع در زعفرانیه خیابان پیراسته تشکیل گردیده بود و عده‌ای در حدود ۳۰۰ نفر از شخصیت‌ها و رجال به اتفاق بانوان خود در آن شرکت کردند و اشخاص زیر شناخته شدند. آقایان هویدا نخست وزیر – دکتر جمشید آموزگار وزیر دارائی - دکتر هادی هدایتی وزیر آموزش و پرورش - عبدالرضا انصاری1 وزیر کشور - تیمسار سپهبد صنیعی وزیر جنگ - مهندس شالچیان - جواد منصور وزیر اطلاعات - مهندس ریاضی رئیس مجلس شورای ملی2 - سناتور عباس مسعودی3 - سناتور خزیمه علم - امیرانی مدیر مجله خواندنی‌ها - سپهر مدیر روزنامه دیپلمات5 - اسعد رزم‌آرا مدیر مرد مبارز۶ – پوروالی7 مدیر بامشاد - مهندس والا مدیر تهران مصور8 ۔ اسمعیل رائین خبرنگار تهران مصور9 - عادل خلعتبری - مدرسی عضو هیئت مدیره بانک رهنی - یوسف مازندی۱۰ خبرنگار یونایتدپرس - صدری رئیس تشریفات وزارت خارجه - سپهبد محمد نخجوان - دکتر مقتدر عضو وزارت خارجه - دکتر هدایتی رئیس دانشکده حقوق - دکتر وحیدنیا نماینده مجلس شورای ملی - سفیر کبیر فرانسه - سفیرکبیر شوروی - سفیر کبیر انگلیس - سفیر لهستان - سفیر عراق - سفیر یونان - سفیر یوگسلاوی - سفیر مراکش - سفیر عربستان سعودی - وابسته نظامی شوروی - وابسته نظامی عراق - وابسته اردن هاشمی - دکتر منوچهر اقبال - دکتر حسین خطیبی۱۱- دکتر فریدون معتمد وزیری – تهرانیان12 مدیر روزنامه خراسان - خطاطان وزیر سابق گمرکات و سرلشکر بازنشسته قیائی. آقای نخست وزیر چند دقیقه با سفیر شوروی به مذاکره پرداخت و پس از آن دانشجویان افغانی وسیله سفیر افغانستان به آقای هویدا معرفی شدند و آقای نخست وزیر پیرامون وضع تحصیلی آنان در ایران و رشته‌هائی را که انتخاب کرده‌اند سئوالاتی نمود و چون اکثر دانشجویان افغانی رشته ادبیات را برای ادامه تحصیل انتخاب کرده‌اند آقای نخست وزیر از آنها سؤال نمودند چرا در رشته‌های صنعت و کشاورزی به تحصیل نپرداخته‌اید. ضمناً آقای نخست وزیر ضمن سخنان خود شوخی‌هائی با دانشجویان افغانی نمود و یکی از آنها در اطراف قوانین مربوط به آزادی زنان در ایران از ایشان سئوال کرد و آقای نخست وزیر در جواب آن دانشجو گفت ما در کشور خود به زنان آزادی کامل داده‌ایم و قانون رفاه خانواده نیز امروز از تصویب مجلس سنا گذشت و در پایان آقای نخست وزیر به دانشجویان افغانی گفت من همیشه آماده برای ملاقات با شما هستم و هرگونه خواسته‌ای داشته باشید دستور انجام آن را می‌دهم و آنها نیز از نخست وزیر تشکر کردند.
مقارن ساعت 2.100 این مجلس به پایان رسید ولی دکتر خطیبی و چند نفر از بانوان برای صرف شام در منزل سفیر ماندند.
رونوشت برابر اصل است.

توضیحات سند:

___
١- عبدالرضا انصاری: عبدالرضا انصاری فرزند حسین در سال ۱۳۰۴ ش در تهران بدنیا آمد و تحصیلات خود را تا لیسانس کشاورزی و حقوق ادامه داد. سمت‌های منجمله: و معاون اداره کل اصل 4 ترومن، معاون وزیر دارائی و خزانه‌دار کل، قائم مقام رئیس ایرانی صندوق مشترک ایران و آمریکا، وزیر کار ، وزیر کشور و سرپرست سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی را عهده‌دار بود. نامبرده یکی از مهره‌های آمریکا و پایه‌گذار حزب ملیون عضو حزب ایران نوین و عضو فراماسونری اهواز وابسته به اسکاتلند می‌باشد. مشارالیه در زمان تصدی پست معاونت مدیر کل اصل ۴ ترومن چنان اعتماد آمریکائی‌ها را جلب کرد که در فعالیت‌های سیاسی (وارن) در زمان حکومت مصدق شرکت نمود. در طول سال‌های متمادی اشتغال وی در مشاغل حساس مختلف نامه‌های ماشین شده بدون امضای زیادی برای مقامات مختلف ارسال شده که در آنها موارد بسیاری از سوء استفاده‌ها و مفاسد اخلاقی وی و همچنین وابستگی نامبرده به آمریکا ذکر شده است انصاری به همراه اردشیر زاهدی وسائل عیش و نوش و عیاشی رئیس اصل ۴ ترومن را فراهم می‌کردند. «اسناد ساواک پرونده‌های انفرادی»
۲- دکتر عبدالله ریاضی: عبدالله ریاضی در سال ۱۲۹۵ هجری شمسی متولد شد پس از پایان تحصیلات ابتدائی و متوسط جزو نخستین گروه محصلین اعزامی به اروپا بود. او از سال ۱۳۰۷ در فرانسه مشغول تحصیل گردید در رشته هیدرولیک و الکتریسته از دانشگاه پاریس دانشنامه گرفت. پس از بازگشت به ایران از سال ۱۳۱۵ در دانشکده فنی به مدت ۲۷ سال به تدریس پرداخت و رئیس دانشکده فنی دانشگاه تهران شد. در سال ۱۳۴۲ کنگره آزاد زنان و آزاد مردان او را کاندیدای نمایندگی از تهران کرد و بدین طریق ریاضی به مجلس راه یافت و به عنوان رئیس مجلس شورای ملی انتخاب شد. او در دوره‌های ۲۱ و ۲۲ و ۲۳ و ۲۴ نیز نماینده بود و مدت پانزده سال ریاست مجلس را به عهده داشت. او در تحکیم دیکتاتوری محمدرضا شاه و تصویب لوایحی چون کاپیتولاسیون (مصونیت مستشاران و نظامیان آمریکایی) جدایی بحرین از ایران و صدها قانون دیگر تأئید کننده فساد و سوء استفاده رژیم شاه، نقش بسزایی داشت. ریاضی فقط اوامر دولت‌های منتخب شاه را به تصویب نمایندگان می‌رساند و قانونی می‌کرد او فراماسونر و عضو انجمن رازی بود. در زمان اوج‌گیری انقلاب به اروپا رفت و در بهمن ۵۷ به کشور بازگشت. پس از پیروزی انقلاب دستگیر و محاکمه و به اعدام محکوم شد. «شبه خاطرات على بهزادی»
۳- عباس مسعودی: عباس مسعودی فرزند حاج محمدعلی در سال ۱۲۸۰ هـ.ش در تهران بدنیا آمد پس از خاتمه تحصیلات مقدماتی و متوسطه در تهران چون قادر به ادامه تحصیل نبود و از جهت زندگی و معاش در زحمت بود ابتدا به شغل حروف‌چینی و کارگر ساده مطبعه در مطابع تهران مشغول به کار شد. پس از چهار سال به تدریج مصحح روزنامه «اقدام» و «شفق» و خبرنگار روزنامه‌های «ایران» و «کوشش» گردید. در سال و ۱۳0۰ ش ابتدا مرکز کوچکی که فقط یک اتاق داشت در تهران دایر کرد که مرکز اطلاعات نامیده می‌شد. و اخبار خبرگزاری‌ها رویتر و هاواس را از دوایر مطبوعاتی سفارتخانه‌های می‌گرفت و با دادن مبلغ مختصری اجازه ترجمه و نشر آن را در تهران گرفت. مسعودی در تیرماه ۱۳۰۴ امتیاز روزنامه اطلاعات را گرفت و در واقع امتیاز روزنامه که متعلق به فردی به نام علی‌اکبر سلیمی بود با نیرنگ و فشار پلیس وقت اخذ کرد. بعدها اطلاعات دارای مؤسسات فنی و نشریات دیگری مانند اطلاعات کودکان، مجله اطلاعات هفتگی، اطلاعات ماهانه، مجله بانوان، جوانان، تهران ژورنال، و اطلاعات هوائی شد. مشاغل دولتی مسعودی از سال ۱۳۱۴ شروع شد و در آن سال به وکالت دوره دهم مجلس شورای ملی از حوزه انتخابیه تهران رسید و تا پایان دوره پانزدهم شش دوره متوالی همچنان وکیل بود. و در سال ۱۳۲۸ به سمت سناتوری تهران انتخاب گردید و تا سال ۱۳۵۱ در این سمت باقی ماند وی به زبان انگلیسی و فرانسه آشنا بود. ساواک در سند بیوگرافی او آورده است: او فردی متخصص در فن، اهل زدو بند، خوش مشرب، محافظه‌کار، حقه‌باز، هنرهای هزار رنگ، جاسوس صفت، علاقه‌مند به افزایش ثروت، غیرقابل اعتماد، و مورد تنفر عامه مردم می‌باشد. نامبرده با تمام حوادث بعد از دهه ۲۰ سازش داشته و نوکر رضاشاه بود و با مخالفین او نیز نزدیک بود در سال ۱۳۲۰ پس از حادثه سوم شهریور سلسله مقالاتی بر علیه رضاشاه نوشت. در سال ۱۳۲۱ در ماجرای ۱۷ آذر علیه قوام‌السلطنه شرکت کرد و پس از ۱۷ سال برای اولین بار روزنامه او توقیف شد و به زندان افتاد. از اواسط سال ۱۳۲۰ روزنامه او طرفدار مصدق شد در ۲۵ مرداد سال ۱۳۳۲ شدیدترین حملات علیه شاه و حکومت را انجام داد. با حزب توده، حزب اراده ملی و هر سیاست و گروهی نزدیک بود و سازش می‌کرد. بعد از وارد شدن به امور روزنامه‌نگاری به سیاست انگلستان نزدیک شد و ترقی کرد و به حزب ملیون نزدیک شد مسعودی عضو جمعیت فراماسونری لژ ایران و از افراد موثر در تشکیل کلوپ روتاری و عضو کلوپ روتاری ایران بود. «اسناد ساواک – پرونده‌های انفرادی»
۴- علی‌اصغر امیرانی: علی‌اصغر امیرانی در سال ۱۲۹۴ متولد شد. وی پس از اتمام تحصیلات قبل از شهریور ۱۳۲۰ خبرنگار روزنامه اطلاعات بود. او اولین شماره مجله خواندنی‌ها را در همان زمان که در روزنامه اطلاعات کار می‌کرد در قطع کوچک جیبی به سبک «مجله انتخاب و تلخیص» آمریکایی چاپ کرد بعد از شهریور ۱۳۲۰ که تعداد روزنامه‌ها و مجلات به سرعت رو به افزایش نهاد کار خواندنی‌ها هم رونق گرفت و مجله در قطع بزرگتری در آغاز هفته‌ای یک شماره و سپس هفته‌ای دو شماره منتشر می‌شد و مردم که دسترسی به همه روزنامه‌ها و مجلات را نداشتند از آن استقبال می‌کردند. پس از چندی امیرانی از اطلاعات جدا شد و تشکیلات مستقلی برای خود به وجود آورد و بتدریج ثروتی به هم زد و با دربار ارتباط برقرار نمود به طوری که بعضی از درباریان و برادران شاه نیز از جمله دوستان او به شمار می‌آمدند. او یکی از نزدیکان و محارم زاهدی نخست وزیر بود و در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ از زاهدی در مقابل دکتر مصدق دفاع می‌کرد. امیرانی در اواخر اسفند ۱۳۵۷ بازداشت شد و پس از چند ماه از زندان آزاد شد و در ایران ماند تا اینکه در سال ۱۳۵۹ مجدداً بازداشت شد و پس از محاکمه به جرم ارتباط مستمر با دربار و انتشار مقالاتی در دفاع از رژیم و همچنین حمایت از زاهدی نخست وزیر کودتا و مخفی کردن او در منزل خود در سال ۱۳۳۲، مجرم شناخته شد و به اعدام محکوم گردید. «بازیگران عصر پهلوی، محمود طلوعی جلد دوم ص۸۷۵»
۵- علی سپهر: وی در رشته روزنامه‌نگاری لیسانس گرفت و کار مطبوعاتی را از سال ۱۳۲۵ هجری شمسی آغاز کرد و صاحب امتیازی روزنامه دیپلمات را اخذ کرد. او به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شد در طول کار مطبوعاتی، دبیر انجمن مطبوعات ایران، خزانه‌دار انجمن روزنامه‌نگاران، رئیس کمیته انتشارات روتاری و نماینده و سخنگوی انجمن شهر تهران بود. علی سپهر نشان‌های تاج، اصلاحات ارضی و تاجگذاری را دریافت کرد. ولی اغلب به کشورهای اروپائی سفر می‌کرد. «چهره مطبوعات معاصر - غلامحسین صالحیار»
۶- خلیل اسعد رزم‌آرا: وی در سال ۱۳۰۰ متولد شد و تحصیلات خود را در رشته تعلیم و تربیت به پایان رساند. در سال ۱۳۳۰ کار مطبوعاتی را شروع کرد و روزنامه «مرد مبارز» را منتشر ساخت. او به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شد و به پاس خدمات خود به رژیم نشان‌های اصلاحات ارضی، تاجگذاری و سپاس را دریافت کرد. «چهره مطبوعات معاصر غلامحسین صالحیار»
۷- اسماعیل پوروالی: اسماعیل پوروالی در سال ۱۳۰۱ متولد شد و در رشته تاریخ و جغرافیا لیسانس گرفت از سال ۱۳۱۹ هـ.ش کار مطبوعاتی را شروع کرد. وی با بسیاری از نشریات کشور همکاری می‌کرد. او در سال ۱۳۴۵ مجله «بامشاد» را که مدت‌ها به صورت روزنامه منتشر می‌شد انتشار داد او سپس به فرانسه رفت ولی همکاری خود را با مطبوعات ایران قطع نکرد و در پاریس کار خبرنگاری سازمان رادیو تلویزیون را انجام می‌داد. «چهره مطبوعات ایران، غلامحسین صالیحار»
۸- مهندس عبدالله والا: عبدالله والا در سال ۱۳۰۱ متولد شد پس از پایان تحصیلات عمومی لیسانس حقوق گرفت و در رشته شیمی نیز از هنرسرای عالی عنوان مهندسی دارد. کار مطبوعاتی را از سال ۱۳۲۱ هجری شمسی در زمان احمد دهقان با عنوان مدیر داخلی تهران مصور آغاز کرد. در پنجم تیرماه ۱۳۲۹ احمد دهقان به قتل رسید و عبدالله والا معاون احمد دهقان مدیر مجله تهران مصور گردید. مجله تهران مصور یکی از پر تیراژترین مجلات بود. والا یک روزنامه‌نگار حرفه‌ای بنام محمود رجاء را سردبیر مجله نمود و مانند گذشته ارتباط خود را با دربار حفظ کرد وی در عین حال از دکتر مصدق طرفداری می‌کرد. تا ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ در مجله تهران مصور توانست تا اندازه‌ای تعادل برقرار کند. عبدالله والا در دوره ۲۰ و ۲۱ مجلس شورای ملی از خلخال به وکالت رسید. «مطبوعات سیاسی ایران، عبدالرحیم ذاکر حسین» مجله تهران مصور به روایت اسناد ساواک / تهران مرکز بررسی‌های تاریخی / ۱۳۷۹
9- اسماعیل رائین: رائین در سال ۱۲۹۸ در بوشهر متولد شد. او پس از پایان تحصیلات عمومی دوره روزنامه‌نگاری ۴ ساله دانشگاه تهران را دید و علاوه بر آن دیپلم ادبی گرفت. فعالیت مطبوعاتی را از سال ۱۳۱۸ با نوشتن مقاله در روزنامه خلیج ایران در بوشهر آغاز کرد و از سال ۱۳۲۰ به طور تمام وقت در نشریات تهران کار می‌کرد. او با ساواک ارتباط داشت و از همکاران اداره نهم ساواک که محل تجمع اندیشمندان و نخبگان وابسته به ساواک بود محسوب می‌شد. اسناد و مدارک منحصر به فرد شاپورجی دستمایه تألیف رائین قرار گرفت. وی کتاب سه جلدی فراموشخانه و فراماسونری در ایران را تدوین کرد و در تاریخ 2 /11 /47 با اجازه مهرداد پهلبد وزیر فرهنگ و هنر که خود نیز ماسون بود مجلدات اول و دوم را منتشر کرد و پیش از انتشار، مراتب، به اطلاع جعفر شریف امامی استاد اعظم فراماسونری رسید. ولی در تاریخ 24 /11 /47 امیر عباس هویدا نخست وزیر طی نامه‌ای به ساواک خواستار جلوگیری از انتشار جلد سوم شد معهذا جلد سوم بطور غیر رسمی و در تیراژ پایین توزیع گردید و ساواک ممانعت جدی در راه پخش آن به عمل نیاورد. هر چند که در این مجموعه سه جلدی مهمترین بخش تاریخ فراماسونری ایران مانند نقش اردشیر جی حذف گردید و نام چهره‌های مرموزی چون میرزا کریم رشتی اصلا مطرح نشد. اما تاکنون مهمترین مأخذ منتشر شده در زمینه شناخت فراماسونری ایران می‌باشد. «ظهور و سقوط پهلوی - مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی جلد ۲»
۱۰ - یوسف مازندی: مازندی در بیان شرح حال خود می‌گوید «... من متولد شیراز هستم. پدربزرگ من امام جمعه بارفروش (بابل) مازندران بود وی مردی بود بسیار مقتدر در جامعه و بسیار متعصب در امور دینی تعصب و اعتقاد مذهبی خود را با قدرت در جامعه و مخصوصاً در خانواده اعمال می‌کرد پدرم که آگاه و روشن بود نمی‌توانست چنین تعصب خشک را همیشه بپذیرد. این شد که در جوانی ناگزیر از زندگی در مازندران چشم پوشید و به شیراز رفت...» «ایران ابر قدرت قرن - یوسف مازندی - ۱۳۷۳» وی در سال ۱۲۹۸ متولد شد و فارغ‌التحصیل دانشگاه کمبریج انگلستان است کار مطبوعاتی را از سال ۱۳۲۵ آغاز کرده و مدیر مجله «ایران تریبون» و رئیس خبرگزاری یونایتدپرس در ایران شد. علاوه بر این در طول کار مطبوعاتی خود برای روزنامه‌های دیلی اکسپرس و سندی تایمز انگلستان خبرنگاری کرده است. وی یکی از اعضای فعال چندین لژ فراماسونی و یکی از بنیان‌گذاران لژ کوروش بود. فردی به نام دکتر احمد - الف از فرانسه طی مقاله‌ای بنام وقتی دوست فراماسون من تاریخ می‌نگارد در روزنامه کیهان درباره وی چنین می‌نویسد: «... تا آنجا که به یاد دارم آقای یوسف مازندی که در خانواده‌ای غیر مذهبی بزرگ شده بود. پس از اتمام تحصیلاتش در هند، انگلیس و آمریکا هنوز به اتفاق زن آمریکایی‌اش در ایران کاملاً مستقر نشده بود که امتیاز خبرنگاری و نمایندگی خبرگزاری یونایتدپرس در تهران را از آمریکا دریافت کرد. علت رفتن و در واقع فرار آنها از ایران تبلیغ و جانبداری شدید پدر مازندی از فرقه بهائیت و عضویت در سازمان تبلیغات انگلیس‌ها در ایران موسوم به «ویکتور هاوس» بود. (روزنامه کیهان، ش15181-20 /7 /1373ص 18)
۱۱- حسین خطیبی: حسین خطیبی در سال ۱۲۹۴ ش در تهران متولد شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران به پایان رسانید. وی لیسانس خود را از دانشسرای عالی به سال ۱۳۱۶ اخذ نمود و در سال ۱۳۲۱ از دانشگاه تهران به درجه دکترای ادبیات فارسی نائل آمد. به زبان‌های فرانسه، انگلیسی و عربی آشنایی داشت. نامبرده از سال ۱۳۱۶ وارد خدمت دولتی شد و از دبیری دبیرستان‌های تهران شروع نمود تا به درجه استادی دانشگاه رسید. عضویت در جمعیت فراماسونری (لژ دانش) و همکاری و ارتباط نزدیکش با ساواک و بخصوص ریاست آن (نصیری) موجب شد که مورد توجه رژیم پهلوی و شخص شاه قرار گیرد و با نظر وی به سمت‌های مختلفی من‌جمله: ریاست سازمان شیر و خورشید سرخ ایران، نماینده مجلس و نایب رئیس مجلس شورای ملی، رئیس کل دفتر نخست وزیری در سال ۱۳۳۲ و عضو شورای مرکزی حزب ایران نوین در سال ۱۳۴۵ دست یابد. ساواک در سند بیوگرافی او آورده است. وی فردی پرکار، فعال، عجول، عصبانی، متظاهر، ملون المزاج، در مقابل زن ضعیف، علاقمند به پول، و مقام، صحت و درستی عمل ندارد و بی قید است. گزارشات دیگری در خصوص ارتباط او با سفارت شوروی وجود دارد و از سوی این وزارتخانه به جلسات و مناسبت‌های مختلفی دعوت شده است. خطیبی در سال ۱۳۴۵ از سوی شاه مأمور می‌شود تا نمایندگان مستقل و منفرد مجلس را به عضویت اجباری حزب ایران نوین و مردم در بیاورد. مشارالیه به خاطر وفاداری به خاندان سلطنت و اطاعت پذیری محض و نظر خاص شاه نسبت به او به اخذ نشان درجه ۲ همایون مفتخر گردید. وی در جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی جزو میهمانان داخلی جشن حضور یافته و پس از آن نیز به رژیم شاهنشاهی وفادار مانده و تلگرام‌های متعددی به مناسبت‌های مختلف برای خانواده سلطنت ارسال می‌نماید. - اسناد ساواک – پرونده‌های انفرادی
۱۲- محمد صادق تهرانیان: وی در مشهد متولد شد و لیسانس ادبیات گرفت کار مطبوعاتی خود را از سال ۱۳۲۰ آغاز کرد و بانام مستعار صادق مطالب خود را در روزنامه ها منتشر می‌کرد. سپس روزنامه آفتاب شرق و خراسان را منتشر کرد. تهرانیان همواره مدافع سلطنت و دربار بود و نشان‌های تاج، اصلاحات ارضی و تاجگذاری دریافت کرد.» چ

منبع:

کتاب دکتر منوچهر اقبال به روایت اسناد ساواک صفحه 344

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.