صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش1 برای ضبط در پرونده

گزارش1 برای ضبط در پرونده


متن سند:

در ساعت 0910 صبح روز دوشنبه 15 دیماه 1354 با آقای صدام حسین نایب رئیس شورای فرماندهی انقلاب عراق ملاقات نمودم.
خلاصه مذاکرات از این قرار است.
در بدو ملاقات از آقای صدام حسین نسبت به دعوتی که از اینجانب و مادرم برای دیدار از عراق و زیارت عتبات مقدسه بعمل آوردند اظهار تشکر نمودم.
سپس در مورد اهمیت روابط دو کشور نظریات دولت شاهنشاهی را ابراز داشتم و درباره مسائل زیر صحبت بعمل آمد: 1ـ موضوع تحدید حدود فلات قاره ایران و عراق و لزوم بحث این موضوع و امضای موافقتنامه تحدید حدود فلات قاره دو کشور در خلیج فارس و اهمیت این توافق در استوار کردن روابط همسایگی و دوستی دو کشور.
2ـ اتصال راه آهن ایران به راه آهن عراق.
3ـ ترانزیت کالاهای ایرانی از طریق عراق و سوریه به دریای مدیترانه و ترانزیت کالاهای شوروی ـ پاکستان و کشورهای دیگر از طریق ایران به عراق و کالاهای عراق و سوریه به آن کشورها به وسیله راه های زمینی و قطار.
4ـ اکراد عراقی باقیمانده در ایران که در حدود 34 هزار نفر هستند و تعدادی از آنان که مایل به مراجعت به عراق هستند.
5ـ رویه بعضی مطبوعات عراق نسبت به ایران و درج مطالبی علیه ایران.
6ـ موضوع کشتیرانی و همکاری بندری.
7ـ موضوع استرداد سه نفر فراری ایرانی به عراق.
8ـ موضوع نام خلیج فارس و مسئله محیط زیست و کنفرانسی که قرار بود در کویت منعقد گردد و اصرار آنها به نامگذاری غلط خلیج فارس.
9ـ فعالیتهای کمونیستی در بین اکراد خارج از عراق.
10ـ وضع ایرانیان معاود و لزوم دادن اطلاع به دولت شاهنشاهی قبل از مسافرت آنان، زیرا عده ای پاکستانی و افغانی به نام ایرانی تبعید می شوند و در ایران توقف می کنند.
11ـ صدور دستورات لازم به مرزبانان دو کشور و لزوم همکاری بیشتر و رسیدگی به مسائل و حل اختلافات منطقه ای.
12ـ لبنان و بحران فعلی آن و اهمیت آن برای سلامتی و آرامش منطقه.
بعد از اظهارات این جانب آقای صدام حسین چنین اظهار داشت: خیلی خوشوقتم که بار دیگر با شما در بغداد ملاقات می کنم و درباره مسائلی که مورد علاقه ما و شما است چه در سطح دو کشور یا در سطح منطقه ای که در آن هستیم مذاکره کنیم.
با شما کاملاً هم عقیده هستم که کشورهای بزرگ بر اساس منافعی که دارند با ما عمل می کنند و عموما این منافع با منافع ما وفق نمی دهد.
کشورهای مذکور تصورات خاصی را دارند که به منافعشان بستگی دارد در حالی که اکثرا تصورات و حسابهای ما مخالف تصورات و توقعات آنان است.
لذا رابطه یا علایق هر کدام از ما با یکی یا بیشتر از آن کشورها از گوشه دید مخصوصی است.
در این قسمت از کره زمین که ما در آن هستیم مراقب اوضاع و احوال جهان هستیم و نسبت به اوضاع جهانی احساس ناراحتی می کنیم زیرا همان طور که می دانید شعله ور شدن جنگهای جهانی علت و سبب بزرگ و مهمی را نمی خواهد، چه بسا یک حادثه کوچک و بی اهمیت آتش چنین جنگی را برافروزد.
چنانچه با در نظر گرفتن این حقیقت نگاه مجددی به نقشه جهان افکنیم روی منطقه خود علامت سرخی خواهیم گذاشت زیرا این منطقه یک منطقه استراتژیکی و مرکز کشمکش های بین المللی است و در سیاست های بین المللی روی آن حساب می شود.
این دید برای ما که به میهن و ملت خود علاقمندیم ناراحت کننده است.
لذا سعی می نمائیم راهی برای نجات از خطر بیابیم.
با مطالعه و بررسی به این نتیجه رسیده ایم که برای نجات مطلق از خطر جنگ راهی نیست، ولی راه نجات ممکن این است که در صف کشورهای غیرمتعهد باشیم.
و میهن خود را در چهارچوب ملی استوار سازیم و سعی کنیم مشکلات خود را به نحوی حل نمائیم که به استعمار و کشورهای بیگانه بزرگ اجازه نفوذ ندهیم.
زیرا آن کشورها با بودن چنین اختلافی می توانند رخنه کنند.
مشکلات هر چند که ناچیز باشد برای ما حائز اهمیت است و باید در سطح بالا بررسی گردد زیرا دید مسئولان اصولاً وسیع تر است.
و بدین جهت با همین دید به تمام مسائلی که جنابعالی به آن اشاره فرمودند می نگریم.
از توسعه روابط بین دو کشور خیلی خوشوقتم و به خاطر دارم که در الجزیره هنگام ملاقات با اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر و شاید هم در حین سوار شدن اتومبیل بود که خدمتشان عرض کردم که پس از امضاء توافق ما شاهد آن خواهیم بود که مسائل به طور خیلی سریع و خارج از هرگونه اشکالی پیش خواهد رفت.
اکنون در تایید این نظر وضع روابط خود را با ایران و عربستان سعودی مثال می زنم.
بعد از توافق الجزیره دیگر رهبران دو کشور احتیاجی پیدا نکردند که در موضوع عقد پیمان و امضای قراردادهای دیگر دخالتی داشته باشند.
در مورد عربستان سعودی نیز به محض اینکه سازمان رهبری کشور ما اراده کرد که مشکلات فیمابین حل شود دستورات لازمه را صادر نمود و مسائل بدون دخالت دیگران حل شد.
تمام این مطالب از نظر ما و نظر اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر دور نبود.
سپس آقای صدام حسین درباره مسائلی دیگر که مطرح کرده بودم صحبت کرده و اظهار داشت: 1ـ موافقت داریم که موضوع ترانزیت کالا بین سه کشور عراق و ایران و سوریه مورد مطالعه و بررسی کارشناسان سه کشور قرار گیرد گرچه ما به سوریه اطمینان و اعتماد نداریم زیرا آنان در حساسترین موقع مانع از حمل کالاهای ما از بنادر سوریه شده اند در حالی که احتیاج به همکاری آنان داشتیم.
2ـ تا آنجایی که اطلاع دارم وزیران کشور ایران و عراق در مذاکرات اخیر خود درباره همکاری مأموران مرزی دو کشور تصمیماتی اتخاذ نموده اند و دستوراتی صادر کرده بودند.
وزیر کشور ما از نحوه پیشرفت کار اظهار خرسندی می نمود البته این موضوع بار دیگر تاکید خواهد شد.
3ـ درباره مندرجات بعضی مطبوعات عراق شاید منظور روزنامه التاخی باشد.
ما از رفتار این روزنامه زیاد راضی نیستیم برخی عناصر در این روزنامه نفوذ کرده اند مخصوصا عناصر کمونیستی ولی ما مراقب هستیم.
البته آنها نمی توانند صراحتا چیزی بنویسند ولی عبارات را در لفافه و فشرده می گویند.
مخالفین خوب می دانند که مسئله روابط ایران و عراق مورد علاقه زیاد ما است و نمی توان کوچکترین خدشه ای به آن وارد آورد ولی در لفافه چیزی را نوشتن بعید نمی بینم.
ما به حزب کمونیست عراق یک روزنامه داده ایم ولی به آنها اجازه نمی دهیم که با ما بازی کنند و در روزنامه های دیگر نفوذ کنند.
توصیه می کنم که وابسته مطبوعاتی سفارت شاهنشاهی ایران در بغداد در این قبیل موارد با وزارت اطلاعات در تماس باشد.
وزیر اطلاعات ما شخص وارد و مورد اعتماد ما است و به این مسائل به خوبی می تواند رسیدگی کند.
اهمیت توافق و روابط جدید ما و شما از آنجا است که بدون دخالت کشورهای دیگر صورت گرفته است و ما احتیاج به کیسینجرها و غیره نداشته ایم و این خود موجب عدم رضایت کشورهای بزرگ شده است.
ما احساس کردیم که روسها از این توافق چندان راضی نیستند به آنان گفتم شما چه می خواهید به نظر ما عدم موافقت شما با این توافق مفهوم و علتی ندارد شاید شما نظر خاصی به موضوع دارید که ناراحت هستید که البته این نظر برخلاف نظر ما است و ما دخالت در امور داخلی خود را به کسی اجازه نمی دهیم.
در مصاحبه با مجله الدستور لبنانی گفته بودم که ما دست دوست یا دشمن که به کشورمان دراز شود قطع خواهیم کرد.
ولی دولت سوریه از این اظهارات ناراضی بود و نمی دانم چرا.
اهمیت توافق الجزایر در پیاده کردن آن است برخی تصور می کردند که ما در این راه موفق نخواهیم شد ولی موفق شدیم.
ما باید به هم اعتماد و اطمینان داشته باشیم توسعه روابط احتیاج به اعتماد دارد.
5ـ آقای صدام حسین درباره مراجعت ایرانیان مقیم عراق گفت نظر شما صحیح است باید صورت این افراد قبل از خروج به شما داده شود تا مطالعه لازم در فرصتی کافی بعمل آید.
6ـ درباره استرداد سه نفر ایرانی که دو نفر آنها به عراق فرار کرده اند آقای صدام حسین گفت که این اشخاص تقاضای پناهندگی سیاسی نموده اند و این تقاضا مورد مطالعه شورای فرماندهی است و تاکنون تصمیمی اتخاذ نشده من به شما اطمینان می دهم که نظر این نیست که با تقاضای پناهندگی آنها موافقت شود و اکثرا به آنان دستور داده خواهد شد که از کشور عراق خارج شوند و اگر در نظر بود که پناهندگی آنان را بپذیریم می توانستیم این کار را بکنیم و به صراحت علت آن را به شما اطلاع بدهیم ولی این نظر در بین نیست.
7ـ درباره اتصال راه آهن ایران به راه آهن عراق آقای صدام حسین گفت با این عمل موافقت داریم و قرار است کمیته مخصوصی به این موضوع رسیدگی کند.
8ـ درباره آبهای فلات قاره دو کشور آقای صدام حسین با بحث این موضوع موافقت نمود و آن را گامی دیگر به سوی استوار نمودن روابط دو کشور خواند.
درباره نام خلیج فارس آقای صدام حسین اظهار داشت که عقل انسان برای مشکلات بزرگ راه حل هایی ارائه داده و می دهد، البته برای این مسئله نیز می توان و باید راهی یافت.
[*] در مذاکرات بعدی که قبل از حرکت از بغداد با آقای صدام حسین بعمل آمد مجددا درباره اکراد فراری که در ایران هستند صحبت بعمل آمد و مشارالیه اظهار داشت که ما رسما نظری اعلام نخواهیم کرد ولی آماده هستیم تمام آنها را قبول کنیم و در مرز تحویل بگیریم.
راجع به 2 نفر فراری اطلاعات بیشتری که تلفنا توسط جناب وزیر امور خارجه به اینجانب داده شده بود در اختیار مشارالیه گذاشتم و قرار شد آن اطلاعات کتبا به مشارالیه داده شود.
درباره پیشنهاد خبرگزاری خلیج فارس که اسم غلطی پیشنهاد شده بود به مشارالیه گفتم که هنوز چند ساعتی از مذاکرات ما نمی گذرد که باز هم دسته گل جدیدی به آب داده شده است و این بار عکس العمل دولت ایران سخت خواهد بود و باید کشورهای عربی وضع خود را در این باب روشن کنند.
دوستی و همکاری نمی تواند یک طرفه باشد.
مشارالیه از این موضوع مطلع نبود.
[*]2 9ـ درباره نفوذ کمونیستی بین اکراد در اروپا، آقای صدام حسین توضیح داد که از فعالیت کمونیستها در صفوف دانشجویان کرد در اروپا مدتها است اطلاع داریم.
محصلین مزبور سازمانی تحت نام محصلین اکراد در اروپا تشکیل داده اند قبل از توافق الجزیره ما با این سازمان رابطه داشتیم و با آن مخالف نبودیم ولی بعد از توافق الجزایر آن را تحریم نمودیم و در این راه گامهایی برداشتیم، خطر این سازمان که خود را نماینده تمام اکراد معرفی می نماید زیاد است، ما هنوز عقیده داریم که باید در این زمینه اطلاعات خود را مبادله نمائیم و در مقابل چنین سازمانی همکاری خود را منظم سازیم زیرا فعالیت آن سازمان علیه حاکمیت ما و شما است در هماهنگی و همکاری با شما در این زمینه مردد نیستیم.
10ـ لبنان ـ درباره بحران لبنان آقای صدام حسین اظهار داشت که لبنان یکی از کشورهای منطقه است خیر و شر آن برای همه است.
توجه و اهمیتی را که برای لبنان و وضع آن ابراز می دارید همان توجه و احساسی است که ما نسبت به آن کشور عربی داریم.
ما طرفدار لبنان با وضع کنونی یعنی کشور واحد و دارای حاکمیت کامل بر تمام زمینهای خود هستیم با برادرکشی و خونریزی در آن مخالفیم.
ادامه خونریزی و آدمکشی با دست های بیگانه بی ارتباط نیست.
به نظر ما مسئله لبنان باید از طریق قانون حل گردد.
باید از تعصب و افراط دوری کرد.
مسیحیان لبنان معتقدند که نجات و سلامتی آنان در چارچوب حقوق اساسی کشور تضمین می گردد لذا مسلمانان نباید تقاضاهای تند و افراطی داشته باشند که مسیحیان را بترساند.
ما معتقدیم باید دو طرف را توجیه و نصیحت کرد و به آنان فشار آورد که با یکدیگر سازش کنند.
از پیش قدمی شاهنشاه آریامهر قدردانی می کنیم که خواستار بحث مسئله لبنان در کنگره اسلامی شدند ولی ممکن است بحث این مسئله در یک کنگره اسلامی بهانه خوبی برای دیگران در تشکیل کنگره های مسیحی در اروپا گردد و عاقبت مسئله لبنان شکل بین المللی بخود گیرد.
دولت ایران می تواند کوششهای خاصی نزد دولت لبنان و نیز نرد برخی مقامات دیگر که مؤثرند داشته باشد.
آقای صدام حسین اضافه نمود.
ما در نظر داشتیم موضوع لبنان را در جامعه عرب مطرح کنیم ولی آقای محمود ریاض دبیرکل جامعه عرب این کار را کرد و آقای سلیمان فرنجیه رئیس جمهوری لبنان با آن موافقت کرد.
به نظر ما جامعه عرب با وضعی که دارد نمی تواند اقدام مؤثری داشته باشد ولی بعضی کشورها می توانند رل مفیدی را داشته باشند.
مانند کشورهای کویت ـ عربستان سعودی ـ عراق ـ مصر و شاید الجزیره که می توانند خیرخواهانه پیشنهاداتی را ارائه دهند به شرط آنکه اول جنگ متوقف گردد سپس زمینه را برای حل سیاسی از طریق مشورت و دادن نصیحت های برادرانه آماده سازند و کشور لبنان را از دخالت های بیگانه دور بدارند.
آقای صدام حسین در پاسخ اینجانب در مورد لزوم همکاری اقتصادی و توسعه آن بین دو کشور و برپا کردن طرحهای مشترک در عراق و ایران اظهار داشت، توسعه روابط دو کشور مورد علاقه همگی ما است.
ما باید به فکر خود و آینده خود باشیم، باید همکاری پایه و اساس کار ما و شما باشد، حتی اختلافات باید با روح همکاری برطرف گردد.
امروز کشورهای شرق و غرب با هم همکاری مشترک دارند و طرحهای اقتصادی را با کمک یکدیگر پیاده می کنند.
چرا ما در منطقه کوچک خود و در جهان سوم این همکاری را نداشته باشیم.
اینجانب به وضع کشورهای صادرکننده نفت حوزه خلیج فارس و نحوه استفاده از عایدات نفت اشاره نمودم که توزیع این عایدات بین مردم به طور رایگان بدون انجام دادن کاری خطراتی را دربردارد آیا عاقبت این کار به کجا خواهد رسید.
آقای صدام حسین در پاسخ گفت.
شکی نیست که این رفتار در سالهای آینده برای ما و منطقه مشکلاتی را تولید خواهد کرد.
زیرا نفت دوام ندارد و چاههای نفت در ظرف 10 الی 15 سال یا حداکثر سی سال دیگر خشک خواهد شد.
آنگاه قسمت عمده این بار بر دوش ما خواهد بود.
خوب به خاطر دارم که تقریبا سه سال قبل این سؤال را مطرح کردم که اگر نفت تمام شود چه خواهید کرد.
گفتند برنامه هایی داریم سه سال می گذرد و برنامه ای در بین نیست.
باید از هم اکنون درصدد تهیه برنامه و طرحهایی باشند.
آقای صدام حسین به مسئله حضور نیروهای ایران در ظفار اشاره کرده گفت انتظار داریم که مسئله حضور نیروهای ایران در ظفار را همان دیدی که به روابط و لزوم عدم به جای گذاشتن رخنه نفوذ می نگرید ببینید.
پاسخ دادم که ما نمی خواهیم در ظفار باشیم ما مایل نیستیم فرزندان خود را به کشتن دهیم یا متحمل هزینه های سنگین نظامی شویم شما برای جابجا کردن یک لشکر به مقصد انجام مانورهای نظامی مبلغی هزینه متحمل می شوید تا چه برسد به فرستادن نیرو به خارج از کشور، این منطقه برای ما و شما و همه کشورهای منطقه اهمیت حیاتی دارد.
سپس اینجانب به فعالیت های شوروی در عدن و چین در ظفار و فعالیت کشورهای بزرگ جهت نفوذ در منطقه اشاره نموده که اگر در این منطقه هر کدام ما به طور دسته جمعی برای یک قسمت مسئولیت داشته باشیم و این مسئولیت مشترک باشد امنیت این منطقه بیشتر تضمین می گردد.
البته حضور هر کشور خارجی در عمان ما را ناراحت می کند ولی این سؤال پیش می آید که چگونه می شود به قابوس نصیحت کرد که هیچ یک از کشورهای آمریکا ـ شوروی یا چین را به کشور راه ندهد.
اگر ایران دست به اصلاحات اقتصادی در روستاها و اصلاحات اجتماعی نمی زد آیا اکنون در روستاهای ایران لانه های کمونیستی دیده نمی شد.
با کمال صراحت به شما بگویم که ما در سابق آرزو داشتیم در ایران تحولات سیاسی صورت گیرد ولی پس از توافق الجزیره آرزوی ما این است که رژیم و وضع سیاسی فعلی در ایران پابرجا باشد چون با این رژیم تفاهم و توافق داریم و اگر تغییری در وضع ایران صورت گیرد نمی دانیم وضع بر چه منوال خواهد بود.
این یک دید واقعی است و باید شامل تمام منطقه باشد.
و این منافع ملی را در عراق و ایران و عمان با هر کشور دیگر در منطقه پیوند می دهد.
می شود گفت که برخی زعما شر را برای کشور خود می آورند.
با وجود آنکه ما در جبهه ملی خود حزب کمونیست داریم ولی ما سعی کرده ایم که آن حزب را به صورت یک عده نویسنده درآوریم.
سازمان جوانان، سازمان کارگری حزب را بستیم.
ورود مرام کمونیستی در آرتش ممنوع است.
نظامیان کمونیست به مرگ محکوم می شوند و عده ای نیز به این جرم اعدام شده اند و هم اکنون صورتی از اسامی نظامیان کمونیست در دست است که اعدام خواهند شد.
بعضی رهبران در منطقه آتش را به کشور خود سوق می دهند.
باید به آنها نصیحت کرد تا متوجه خطر شوند.
اینجانب درباره امنیت منطقه و دور داشتن آن از نفوذ خارجی از هر طرف که باشد و اینکه فقط سه کشور در این منطقه می توانند قوی و مسئولیت اساسی امنیت این منطقه را به دوش گیرند، عبارتند از ایران ـ عراق و عربستان سعودی، و می توانند به کشورهای دیگر منطقه کمک کنند صحبت نمودم.
آقای صدام حسین در پاسخ اینجانب گفت با شما هم عقیده هستیم و اختلاف نظر نداریم باید در تمام مسائل بین ما و شما تفاهم باشد.
سپس آقای صدام حسین گفت.
بعد از بازگشت از الجزیره از من این سؤال شد آیا تصور می کنی که شاهنشاه به توافق الجزیره عمل خواهند کرد؟ نحوه کار شاهنشاه و فیصله مسائل از جانب ایشان چطور بود آیا شخصا و مستقیما تصمیم می گرفتند یا از اطراف به ایشان نصیحت هایی می شد.
پاسخ دادم عمیقا معتقدم که اعلیحضرت شاهنشاه آنچه را می فرمودند همان را می خواستند.
و آنچه را که متعهد می شدند از روی اطمینان کامل و اعتماد می فرمودند و آن را اجرا خواهند کرد.
من معتقدم که منافع ایران و منافع شخص اعلیحضرت در چهارچوب منافع ایران در توافق الجزیره موجود بود.
هر سه مقام در الجزیره بدون نگریستن به عقب تصمیمات خود را می گرفتیم و آنچه را که باید قبول کنیم می کردیم و آنچه را باید رد کنیم رد می کردیم.

توضیحات سند:

1ـ این گزارش، توسط سفارت ایران در بغداد، تهیه شده است که امیرعباس هویدا با تغییراتی، آنرا به گزارشی از زبان خود جهت ارائه به محمدرضا پهلوی، تغییر داده است.
تغییرات انجام شده به این شرح است : ـ برای ضبط در پرونده (اضافه) ـ جناب آقای نخست وزیر ایران (حذف) ـ جناب آقای نخست وزیر و مسائل مطرح شده به شرح زیر به استحضار می رسد = از این قرار است ـ جناب آقای نخست وزیر (حذف) ـ ایشان و سرکار علیه والده محترمشان = اینجانب و مادرم ـ نمودند = نمودند ـ فرمودند که با استفاده از فرصت این ملاقات مطالبی (حذف) ـ که این مورد اهمیت دو کشور است...
= در مورد اهمیت روابط دو کشور نظریات دولت شاهنشاهی را ابراز داشتم.
ـ مطالب مزبور که جناب آقای نخست وزیر راجع به هر کدام شرح وافی دادند بطور خلاصه به قرار ذیل می باشد = درباره مسائل زیر صحبت به عمل آمد.
ـ 3 ـ ترانزیت کالاهای...
.
و ترانزیت کالاهای عراق از طریق ایران به شوروی و پاکستان به وسیله = 3ـ ترانزیت کالاهای...
ترانزیت کالاهای شوروی ـ پاکستان و کشورهای دیگر از طریق ایران و کالاهای عراق و سوریه به آن کشور به وسیله ـ اغلب = تعدادی از ـ اصرار بنامگذاری = اصرار آنها بنامگذاری ـ قبل از تبعید = قبل از مسافرت ـ جناب آقای نخست وزیر ایران = اینجانب ـ شما جناب آقای نخست وزیر = شما ـ در ملاقات سابق خود با آقای وزیر کشور شما گفتم = میدانید ـ رهبران = مسئولان ـ جناب آقای نخست وزیر = جنابعالی ـ اعلیحضرت شاهنشاه = اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر ـ رهبری کشور اراده کرد = رهبری کشور ما اراده کرد.
ـ از نظر ما و نظر رهبران ایران که در رأس آنها اعلیحضرت شاهنشاه آریامهر هستند دور نبود = از نظر ما و نظر اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر دور نبود.
ـ مسائلی که جناب آقای نخست وزیر مطرح فرمودند صحبت کرده گفتند = مسائلی دیگر که مطرح کرده بودم صحبت کرده و اظهار داشت ـ مواقعی = موقع ـ سفارت شاهنشاهی = سفارت شاهنشاهی ایران ـ ما دستی را که = ما دست دوست یا دشمن که ـ ولی دولت سوریه از این اظهارات ناراضی بود و نمیدانم چرا (اضافه) ـ اهمیت این قرارداد = اهمیت توافق الجزایر ـ تبعید ایرانیان مقیم = مراجعت ایرانیان مقیم عراق ـ تبعید = خروج ـ استرداد سه نفر ایرانی که به عراق فرار کرده اند = استرداد سه نفر ایرانی که دو نفر آنها به عراق فرار کرده اند ـ از کشور خارج و به کشور دیگر بروند = از کشور عراق خارج شوند ـ صدام حسین اظهار داشتند = صدام حسین اظهار داشت ـ میتوان راهی یافت = میتوان و باید راهی یافت.
2ـ از ابتدای کلمه «در مذاکرات بعدی» تا کلمه «مطلع نبود» به خط هویدا به گزارش اصلی اضافه شده است.

منبع:

کتاب امیر عباس هویدا به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 383
صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.