صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش

تاریخ سند: 3 مرداد 1336


گزارش


متن سند:

[شماره:] الف ـ 1625
مورخ 3 مردادماه 36[13] 13360503
گزارش

هنگام تصدی آقای علم1 ضمن تصویبنامه‌ای به وزارت کشور اجازه داده شده که بدون پرداخت عوارض گمرکی اتومبیل سواری برای فرمانداران خریداری شود پس از خرید چند دستگاه از اتومبیل در اختیار اشخاصی خارج از کادر اداری وزارت کشور از جمله سرلشگر فرزانه2 ـ مصطفی الموتی سردبیر سابق روزنامه داد ـ دکتر ملک‌زاده و اسداله سپهری پیشخدمت و پیشکار شخصی علم گذارده شده است.
مخالفین آقای علم درنظر دارند مدارک این امر را جمع‌آوری و برای استفاده در اختیار نمایندگان مخالف ایشان در مجلس شورای ‌ملی بگذارند. ـ
منبع ـ موثق
ارزش خبر ـ تأیید شده
بایگانی 29 /5

توضیحات سند:

1. اسدالله علم: در سال 1298 ﻫ ش در بیرجند متولد شد. پدرش محمد ابراهیم علم معروف به شوکت‌الملک بود که این لقب و امیرى قائنات را در زمان سلطنت مظفرالدین شاه، از برادر بزرگترش امیراسماعیل خان علم به ارث برده بود. امیر شوکت‌الملک علم مانند برادر ارشد و اجدادش با انگلیسی‌ها، که نسبت به ثبات و امنیت منطقه سیستان و بلوچستان در مجاورت افغانستان و هندوستان حساسیت زیادى نشان مى‌دادند، روابط نزدیک داشت و در جریان جنگ جهانى نیز با نیروهاى انگلیسى که بخش مهمى از خاک ایران را تحت اشغال خود داشتند همکارى مى‌کرد. امیر اسدالله علم به توصیه پدرش، در سال 1318، در سن 20 سالگى با ملک تاج دومین دختر قوام‌الملک شیرازى که در جنوب با انگلستان مرتبط بودند، ازدواج نمود و از این ازدواج پسرى متولد نشد که بر مسند پدر جاى گیرد و علم تنها داراى دو دختر شد. اسدالله علم در سال 1321 از دانشکده کشاورزى کرج فارغ‌التحصیل شد و چون وضع تهران آشفته و تحت اشغال نیروهاى بیگانه بود، عازم بیرجند شد. شوکت‌الملک که قبل از پسرش به بیرجند رفته بود، در سال 1323 در همانجا درگذشت و علم اداره امور املاک وسیع پدرش را به‌عهده گرفت. در اواخر سال 1324 علم ضمن مسافرتى به تهران به ملاقات قوام‌السلطنه نخست‌وزیر رفت، که تازه از سفر مسکو به تهران بازگشته بود. قوام‌السلطنه این جوان 26 ساله را ظاهرا به واسطه سابقه دوستى و آشنایى با شوکت‌الملک و شاید هم به توصیه انگلیسی‌ها که در آن زمان نقش حساسى در سیاست ایران داشتند، براى فرماندارى کل سیستان و بلوچستان در نظر گرفت. در اواسط دهه 1330 حزب مردم را تأسیس کرد(1336) که در حقیقت یک جریان انگلیسی و تشکل جدید بود. اسدالله علم که در سى‌ام تیر ماه سال 1341 به نخست‌وزیرى برگزیده شد، اول کارى که کرد یاران گرمابه و گلستان خویش از قبیل «دکتر محمد باهرى»، «پرویز ناتل خانلرى»، «امیر متقى» و «رسول پرویزى» ... را گرد خود جمع کرد. او نه کارى به احزاب موافق و مخالف و گروه‌هاى سیاسى داشت و نه آدمى بود که به طور حاد در کارهاى سیاسى دخالت مستقیم نماید فقط و فقط مجرى اوامر ملوکانه بود. اسدالله علم بسیار زود به وزارت رسید و نخستین بار در سن 29 سالگى در کابینه دوم ساعد (آبان 1327 ـ فروردین 1329) وزیر کشاورزى شد. او در کابینه على منصور (فروردین ـ تیر 1329) نیز این سمت را حفظ کرد و پس از آن در دولت رزم‌آرا (تیر ـ اسفند 1329) وزیر کار شد. در همین زمان بود که هنگامى که به اتفاق رزم‌آرا وارد مسجد شاه مى‌شد، نخست‌وزیر مقتدر و چهره آینده‌دار استعمار غرب، مورد اصابت گلوله استاد خلیل طهماسبى قرار گرفت و معدوم شد. در سال‌هاى 1329 تا 1339، علم از نزدیک‌ترین یاران محمدرضا پهلوى بود و در ماجراى 25ـ 28 مرداد 1332 نقش فعالى ایفا کرد. علم وسیع‌ترین باند را در کشور داشت و در همه استان‌ها داراى مهره‌ها و عوامل خود بود که آنها را به وکالت و یا مقامات عالى مى‌رساند. مهم‌ترین پایگاه علم در خراسان و شرق کشور فارس بود؛ در خراسان و سیستان و بلوچستان به علت این که پایگاه اصلى خانواده‌اش بود و در فارس به‌علت وصلت با خانواده قوام شیرازى. علم پیش از انقلاب در 15 فروردین 1357 به مرض سرطان درگذشت.
2. سیروس فرزانه: فرزند حسن، در سال 1306 ﻫ ش در تهران به دنیا آمد. تحصیلات خود را تا دیپلم فنى مخابرات ادامه داد و سمت‌هایى از جمله: مدیر کل فرودگاه مهرآباد، معاون وزارت راه، معاون تشریفات دربار شاهنشاهى، آجودان کشورى شاه و... را عهده دار و از عناصر وفادار به رژیم پهلوى و شخص شاه بود. طبق گزارش ساواک، فرزانه در اکثر سفرهاى خارج از کشور همراه وى بوده و به دریافت نشان‌هاى متعددى (حدود 30 عدد) مفتخر شد.! در طول خدمت در سمت سرپرست سازمان جلب سیاحان مواردى از سوءاستفاده مالى وجود داشته که طبق گزارش ساواک: «سیروس فرزانه معاون پیشین نخست وزیر و سرپرست سازمان جلب سیاحان در بین مردم فردى نادرست شناخته مى‌شود و در جریان تجهیز و آماده کردن هتل‌ها در جشن دو هزار و پانصدمین سال بنیانگذارى شاهنشاهى ایران بحث‌هاى زیادى مبنى بر سوءاستفاده‌هاى وى وجود داشته است....موردى که براى تعقیب وى مدرک موجود است مربوط به جریان پرداخت مبلغ دو میلیون و دویست هزار ریال از طرف دفتر فرح به سازمان جلب سیاحان مى‌باشد...دفتر فرح طى نامه‌اى چکى به مبلغ 000 /200 /2 ریال به سازمان جلب سیاحان ارسال و درخواست مى‌نمایند وصول آن را اعلام دارند. مقارن این امر سازمان جلب سیاحان در وزارت اطلاعات ادغام و سیروس کنار گذارده مى‌شود پس از چندى دفتر فرح وصول چک را از وزارت اطلاعات درخواست مى‌کند. در بررسى معلوم مى‌شود که سابقه‌اى از نامه و چک موجود نیست، بعد که تحقیق مى‌شود روشن مى‌گردد سیروس فرزانه نامه را از بین برده و چک را نیز بوسیله شخصى به نام الیاس که صراف است وصول کرده و بعد که از وى تحقیق شده گفته است وجه را دریافت و به مهدى بهره‌مند معاون وقت جلب سیاحان داده است. در حالیکه چنین نبوده و مشخص نگردیده که پول مذکور چه شده است. از ماجراى اخیر کریم پاشا بهادرى رئیس دفتر فرح، غلامرضا کیان پور، وزیر وقت اطلاعات و جهانگردى کاملاً اطلاع دارند و باید از آنها سئوال و پرونده تشکیل شود.» اما اتفاقى نمى‌افتد و پیگیرى جدى هم به عمل نمى‌آید و فرزانه به چپاول‌هاى خود ادامه مى‌دهد تا سال 1355 که به علت بیمارى قلبى با بازنشستگى وى موافقت مى‌شود.
(اسناد ساواک ـ پرونده‌ انفرادى)


منبع:

کتاب مصطفی الموتی‌نیا به روایت اسناد ساواک صفحه 18

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.