متن سند:
نام: عباس
نام خانوادگی: مسعودی
نام پدر: محمدعلی
شغل فعلی: مدیر روزنامه اطلاعات و سناتور
تاریخ تولد: 1280
فرزند یک کاسب عادی و در تهران متولد شده است.
پس از خاتمه تحصیلات مقدماتی ابتدا به صورت حروفچین و کارگر ساده مطبعه مشغول کار و پس از چهار سال به تدریج مصحح روزنامه اقدام و شفق و خبرنگار روزنامه ایران و کوشش و شش سال در روزنامههای فوقالذکر خبرنگار و نویسنده بوده.
در 1300 شمسی ابتدا مرکز کوچکی که (مرکز اطلاعات) نامیده میشد دایر و اخبار خبرگزاریهای رویترز انگلستان و هاواس فرانسه را از دوایر مطبوعاتی این دو سفارتخانه اخذ و با کمک یک مترجم آن را ترجمه و میفروخت.
در سال 1304 امتیاز روزنامه اطلاعات را که متعلق به علیاکبر سلیمی بود با نیرنگ و فشار پلیس وقت از او گرفت.
زندگی سیاسی:
در دوره دهم برای اولین بار نماینده مجلس شورای ملی و تا دوره 15 در مجلس بود در اولین دوره سنا از تهران انتخاب و تاکنون در این سمت باقیست.
در چندین مأموریتهای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و دولتی و ملی شرکت کرده.
به زبانهای انگلیسی و فرانسه آشناست.
حوادث سیاسی:
در 1320 پس از سه شهریور مقالاتی برعلیه شاه فقید نوشت.
در 1321 در ماجرای 17 آذر برعلیه قوام شرکت و پس از 17 سال برای اولین بار روزنامه او توقیف و خودش به زندان افتاد.
در دوران اشغال آذربایجان برعلیه فرقه دموکرات1 فعالیت داشت.
از اواسط سال 31 روزنامه او طرفدار دکتر مصدق شد.
روز 25 مرداد 32 شدیدترین جملات را برعلیه شاه و دستگیرشدگان کرد و نامبرده متهم است که کارگران روزنامه اطلاعات در هنگام انتخابات سنا برعلیه او اعلامیهای منتشر و مدعی شدند که اراضی تهراننو را از ورثه وثوقالدوله2 مجانا گرفت و در مقابل برای ورثه از بانکها وام اخذ و زمین را متری 18 ریال به کارگران اطلاعات فروخت.
توضیحات سند:
1 .
فرقهی دموکرات آذربایجان: موقعیت استراتژیک ایران به عنوان شریان حیاتی منطقه و «پل پیروزی» در جنگ جهانی دوم، نزد شورویها زمانی اهمیت یافت که ارتش سرخ ثمرۀ شیرین آن را عملاً در بخشی از خاک ایران تجربه کرد، ازاین رو الحاق بخش شمالی ایران به آذربایجان شوروی در دستور کار «باقروف» قرار گرفت.
طرح «شرکت مختلط نفت شوروی» در مجلس شورای ملی، سناریوی از پیش ساختهای بود که امکان عملی شدن آن نهتنها برای دولت ایران محال مینمود، بلکه این مسأله برای شورویها به روشنی از پیش معلوم بود.
خب، چه میتوان کرد؟ باید زمینه را فراهم ساخت! هر چه باشد شوروی در ایران تعهداتی دارد.
ایران نه تنها کشور دوست و همسایه است، بلکه تمام شیرهی حیاتی خود را برای کمک به شوروی در جنگ جهانی دوم نثار نموده است.
پس باید از راهی دیگر بر سر سفره نشست و نمکدان را نشکست! در نتیجه طرح و اجرای نقشه بدین شکل بود که ابتدا بایستی نهضتی ملی در آذربایجان تحقق پذیرد و بدین ترتیب قدرتی در شمال ایران پدید آید که بتواند «تهران» را تحت تأثیر و نفوذ خود قرار دهد.
از این رو برای رهبری نهضت، باید چهرهای آشنا و عنصری کارکشته و حرفهای نامزد شود! این شخص کسی جز «سید جعفر پیشه وری» کمونیست شناخته شدهی قدیمی نبود که برای نخستین بار در باکو جذب افکار کمونیستی و انقلاب بلشویکی شده بود.
وی در سال 1918 شمسی، پس از برگزاری اولین کنگرهی «حزب کمونیست ایران» در بندر انزلی، به عنوان عضو کمیتهی مرکزی و یکی از چهار سخنگو و رهبر اصلی حزب انتخاب شده بود.
پیشهوری در سال 1304 رابط «حزب کمونیست ایران» و کمینترن بود و در سال 1306 در کنگرهی دوم حزب کمونیست، معروف به کنگرهی ارومیه که در شهر «رستوف» برگزار شد مجدداً به عنوان دبیر کمیتهی مرکزی و مسئول تشکیلات حزب در تهران انتخاب شد.
پیشهوری در مهر ماه 1320 در اجلاسیهی هیات مؤسسان حزب توده شرکت و به اتفاق «ایرج اسکندری» اولین مرامنامهی حزب را تنظیم کرد، اما طولی نکشید که به علت اختلافات درون تشکیلاتی از حزب کنارهگیری کرد.
پیشهوری در خرداد ماه 1322 روزنامهی «آژیر» را در تهران انتشار داد.
به دنبال توقیف روزنامهی «آژیر» در مرداد ماه 1324 پیشهوری به آذربایجان رفت و یک ماه بعد در شهریور ماه 1324 «فرقهی دمکرات آذربایجان» را تأسیس کرد و در آذرماه همان سال با حمایت «ارتش سرخ» و گروه «فدائیان فرقه» تحت فرماندهی «دانشیان» و افسران متواری حزب توده حکومت خودمختار فرقه را در سرتاسر آذربایجان اعلام نمود.
پس از روی کار آمدن دولت «قوام» و خروج قوای نظامی شوروی از مناطق اشغالی، فرقهی دمکرات در مقابل قوای نظامی دولت تاب مقاومت نیاورد و در آذر ماه 1325 «فرقهی دمکرات» در داخل کشور به کلی متلاشی و سران فرقه به آذربایجان شوروی متواری شدند.
2 .
حسن وثوقالدوله، فرزند میرزا ابراهیم متحد السلطنه و برادر بزرگ احمد قوام السلطنه در سال 1292 ه ق در تهران به دنیا آمد.
وثوق الدوله از رجال سیاسی ایران بود که چندین بار به وزارت، صدارت و ریاست مجلس رسید.
وی در دومین دورهی ریاست وزرائیاش در سال 1919 میلادی برابر با سال 1298 شمسی، قرارداد ننگینی را با دولت انگلستان منعقد کرد که با مخالفت شدید مردم ایران و مجلس شورای ملی رو به رو شد.
وثوق الدوله قبل از مشروطیت، حکمرانی آذربایجان را به عهده داشت و به جای پدر که در آنجا والی بود، نشست.
وثوقالدوله بعد از خلع محمدعلی میرزا از سلطنت در اولین کابینه مستوفی الممالک وزیر مالیه شد و در سال 1314 ریاست فرهنگستان ایران را به عهده گرفت.
او در دورهی اول مجلس به نمایندگی انتخاب شد و در همان دوره نیز ریاست مجلس را به عهده گرفت.
در کابینههای «سپهدار اعظم» در سالهای 1289 تا 1290، عهده دار وزارت مالیه و وزارت داخله بود.
در کابینهی «صمصام السلطنه» وزارت امور خارجه را به عهده گرفت.
در سال 1295 شمسی مامور تشکیل کابینه شد، اما کابینهاش دوامی نیاورد و «علاءالسلطنه» به جای او کابینه را تشکیل داد.
در سال 1297 نیز مامور تشکیل کابینه شد و در همین زمان بود که قرارداد ننگین 1919 را منعقد کرد.
در سال 1297 «عین الدوله» به تشکیل کابینه ماموریت یافت که در این کابینه وثوقالدوله وزارت علوم و معارف را به عهده گرفت.
درحقیقت باید گفت که وثوقالدوله پس از انعقاد قرارداد 1919 از صحنهی سیاسی ایران حذف شد و دیگر نتوانست موقعیت سابق خود را پیدا کند.
وثوق الدوله در بهمن ماه سال 1329 شمسی در تهران درگذشت.
منبع:
کتاب
مسعودیها به روایت اسناد ساواک صفحه 31