تاریخ سند: 14 خرداد 1342
موضوع: درباره آیتالله قمی
متن سند:
تاریخ:14 /3 /1342
موضوع: درباره آیتالله قمی
ساعت 7 صبح در منزل آیتالله قمی مجلس روضهای منعقد و عدهای از وعاظ منبر رفته و در مورد گفتار زیر سخنرانی مفصلی ایراد شد:
1. شیخ غروی و طبسی گفتارشان بهقدری مهیج بود که در روحیه و افکار مردم تأثیر بسزایی داشت و گویا امکان هرگونه پیشآمدی را در آتیه دربر خواهد داشت.
2. آقای غروی وقایع شهریور 1320 را شرح داد و طرز رفتار و گفتار سربازان روسی را با مردم [و] کسبه و جمله حساس آن فقط عدم تجاوز آنها به نوامیس ما خراسانیها و این هم از برکت حضرت حجت و حضرت رضا (ع) بود که از هرگونه تعدی نسبت به شما جلوگیری شد. مگر امکان نداشت آنها خواهر و مادر شما را تصاحب کنند؟ چه نیرویی ممکن بود جلو آنها را بگیرد؟ کدام سرباز ایرانی قادر بود تجاوز آنها را مانع شود؟ یاد دارم در آن زمان تحصیل میکردم، در راه مشاهده کردم که عدهای سرباز فقط دارای یک پیراهن و شلوار کوتاه بودند و به علت متواری شدن در آنجا مخفی و راه فرار برای خود اختیار میکردند.
3. آقای طبسی ضمن گفتار مردم را به آرامش دعوت کرد و گفت به خدا سوگند ما پیرو قرآن هستیم و مسلمانیم. ما به مأمورین دولت گوشزد میکنیم اینکه آنها میگویند المأمور معذور، این جملهای بود که یزید ابن معاویه در مجلس به سر سیدالشهدا[(ع)] گفت، نسبت به مأمورین دولت توهینآمیز بود. و باز اظهار داشت کسی حق ندارد به آنها توهین کند. ای طبقه طلاب! شما وظیفه خودتان را انجام دهید، اعلامیههای خود را منتشر کنید و مأمورین دولت هم وظیفه خود را انجام [میدهند]. ما وظیفه داریم حقایق را به اطلاع عامه برسانیم، از هیچکس ترس و وحشت نداریم، در مقابل قرآن مجید از کشته شدن باک نداریم، از سربازان و سرنیزه آنها ترس نداریم و آماده کشتنیم و از طرف دستگاه دولتی بیش از این اجازه ندارم که حقایق را بگویم و بالاخره جریان دکتر کنیکل مرد سیاسی آمریکا را در جریان گذاشت و سپس [درباره] گفتار بین ابن سعود1که راجع به قبور ائمه[(ع)] با روحانیت انجام شد اظهار داشت شما که حاضر شدید اول در مورد زنانی که چادر از سر برداشتهاند و مذهب اسلام دارند اقدام کنید، سپس در ترمیم و تعمیر قبور ائمه. دفعتاً متوجه شدم که جوانی در گوش آقای قمی حرفی زده و بلافاصله یک بسته اعلامیه در حدود پنجاه برگ به ایشان داد و آقای قمی برخاسته و اعلامیهها را آهسته قرائت میکرد و مرد سیدی که در پهلوی من نشسته بود [و] جزو طلاب علوم دینیه بوده، اظهار میداشت که این اعلامیهها از طرف آیتالله خمینی فرستاده شده. دوباره اعلامیهها به وسیله قمی قرائت شد و گریه حضار خیلی شدید بود و آقای قمی تمایل خود را در راه شهید شدن برای اجرای دستور قرآن به اطلاع همه رسانید و احساسات شدید شد.
توضیحات سند:
1. اصل: گفتار ابن گفتار بین ابن سعود
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 02 صفحه 196