تاریخ سند: 2 آذر 1344
پخش اعلامیه و لزوم بازرسی از یک خانه در راور
متن سند:
از: ساواک کرمان تاریخ:2 /9 /1344
به: مدیریت کل اداره سوم (316) شماره: 1804 /8 ﻫ
پخش اعلامیه و لزوم بازرسی از یک خانه در راور
پیرو گزارش اطلاعات داخلی 1794 /8 ﻫ ـ 29 /8 /44
ضمن اقداماتی که به منظور شناسایی ناشرین اعلامیه منظور به عمل آمده و در سانسور چند نامه پستی معلوم شد که پیش از پخش اعلامیه در مسجد جامع کرمان احتمالاً چند نسخه از آن وسیله پست از قم به راور که دهستان بزرگی در قسمت شمالی کرمان میباشد به نام اسمعیل صدر که یکی از وٌعاظ است فرستادهاند (فرستنده نامه از قم شیخ احمد توکلی کرمانی1 مقیم مدرسه فیضیه میباشد).
اکنون به نظر سازمان بازرسی خانه مسکونی شخص نامبرده در راور ضرورت دارد و به احتمال قوی ممکن است که در این بازرسی مدارک قابل توجهی به دست آید و برای شناخته شدن کلیه کسانی که در تهیه و پخش اعلامیه دست دارند از بازرسی مزبور بهرهبرداری و نتیجهگیری بشود ولی با آنکه در آغاز خدمت فعلی خود و پس از آشناییهای اولیه به اوضاع و احوال منطقه اجازه کلی نسبت به طرز عمل درباره روحانیون کسب نمودهام (موضوع امریه شماره 9634 /321 ـ 4 /2 /44) پس از بازرسی خانه و بازداشت شیخ علی لبیبی و در حقیقت شکستن طلسم اینکه در استان و شهر متعصب مذهبی کرمان هیچکس نمیتواند برخلاف میل و خواستههای روحانیون و متنفذین محلی اقدامی بنماید همانطوری که پیشبینی میشد تشبثات مختلفی چه در کرمان و چه در تهران به عمل آمد تا جایی که این تشبثات و کارشکنیهای در ایام حساس شهریور ماه به ضرر ترفیع درجه مسلم و قانونی اینجانب تمام گردید که حتی یک در هزار هم با توجه به حق و حقیقت نمیتوانستم تصور یک چنین پیشآمدی را بنمایم گرچه در گزارشات مفصل تقدیمی از طریق اداره کل یکم جریانات مربوط به شخص خود را مشروحاً معروض و با کمال صراحت و افتخار اشاره به این نکته نمودهام که حقکشی مورد بحث اینجانب را در انجام خدمات مؤثر و صادقانه به نفع مردم و خیر و صلاح عمومی راسختر و سمجتر نموده است چون به طور قطع احتمال میرود که انجام عمل پیشبینی شده بالا و بازرسی خانه یکی از وعاظ دیگر منطقه و احیاناً بازداشت او سر و صدای جدیدی تولید و باز هم دستهای سوءاستفادهکننده قوی بر علیه اینجانب و ساواک کرمان به کار بیفتند لزوماً مراتب را بدین وسیله گزارش و درخواست اعلام نظریه نسبت به پیشنهاد ساواک دارم ضمناً در صورت موافقت به شرطی این کار انجام خواهد گرفت که مقامات مرکز کوچکترین اعتنائی به مراجعات احتمالی بعدی ننموده و هیچگونه ترتیب اثری به تشبئات و گفتههای مغرضین مختلف ننمایند.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت استان کرمان.
برجیان منوچهریفر
توضیحات سند:
1. حجتالاسلام احمد توکلى در سال 1308 ﻫ ش در راور کرمان متولد شد. تحصیلات ابتدایى را در مدارس زادگاهش گذراند و ادبیات و صرف و نحو را نزد حاج آقاى حقیقى فرا گرفت. 3 الى 4 سال در حوزه علمیه اصفهان علوم دینى را آموخت و پس از پایان سطح به قم مراجعت و از محضر آیات عظام سیدحسین بروجردى، حاج شیخ عباسعلی شاهرودى، سیدمحمد محقق داماد و حاج شیخ مرتضی حائرى یزدى کسب فیض کرد. در سالهاى 49 ـ 1348 در حسینیه ارشاد به ارائه خدمات علمى و فرهنگى پرداخت، امّا به درخواست عدهاى از اهالى راور به آنجا مراجعت و به تأسیس مدرسه علمیه و پرورش طلاب همت گماشت.
براساس اسناد ساواک، وى از روحانیون طرفدار حضرت امام(ره)، عامل پخش اعلامیه روحانیون مخالف و جزو نویسندگان مجلّه مکتب تشیع قم بوده است. طبق گزارش مورخ 6 /2 /52 ساواک، وی به اتهام شرکت و مباشرت در آتش زدن سن نمایش دبستان ولیعهد در بخش راور کرمان و نیز تبلیغات سوء تحت تعقیب قرار گرفته و در تاریخ 18 /5 /52 قرار منع پیگرد جهت وى صادر شده است. در مورخه 26 /8 /52 براى مدت سه سال به بندر دیلم تبعید شد که به علت عدم سابقه محکومیت، مدت آن به یک سال و نیم تخفیف یافت. اگرچه قرار بود مدت محکومیت و تبعید وى در تاریخ 26 /2 /54 پایان پذیرد ؛ امّا قبل از رسیدن موعد مقرر، در مورخه 23 /2 /54 به اتهام اقدام علیه امنیت داخلى مملکت بازداشت شد و از آنجا به زندان عادل آباد شیراز منتقل و بعد هم به زندان بوشهر فرستاده شد. وی سرانجام در تاریخ 5 /4 /54 آزاد و به کرمان باز گشت. حجت الاسلام توکلی در تاریخ 22 /6 /55 مجددا به ساواک احضار شد. در اسناد ساواک وی عامل تشویق مردم جهت مبارزه علیه برنامههاى تلویزیون و تخریب دکلهاى رله تلویزیونى راور و هُجدِک معرفی شده است. حجت الاسلام توکلی در تاریخ 15 /9 /56 ممنوعالمنبر شد و پس از درج مطالب موهن علیه حضرت امام خمینى (ره) در روزنامه اطلاعات، بر شدّت فعالیتهایش افزود.
پس از پیروزى انقلاب شکوهمند اسلامى، حجتالاسلام حاج احمد توکلى به ریاست دادگاه انقلاب و کیفرى یک کرمان، دادگاه مدنى خاص کرمان، دادگاه انقلاب سیرجان و دادگاه مدنى خاص آن شهر منصوب شد. آخرین سمت وى ریاست دادگاه انقلاب و دادگاه کیفرى یک سیرجان بود، که قبل از شروع خدمت در 17 شهریور 1368 در حادثه تصادف اتومبیل درگذشت. (حدیث کرمان، شماره 172، 21 شهریور 1368، ص 4)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان کرمان، کتاب 1 صفحه 60