صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: تشکیل جلسه دبیران

تاریخ سند: 22 بهمن 1350


موضوع: تشکیل جلسه دبیران


متن سند:

گزارش خبر
از: 20ﻫ12 تاریخ: 22 /11 /50
به: 312 شماره: 1410010 /20ﻫ12
منبع: 706
موضوع: تشکیل جلسه دبیران


جلسه ماهیانه معلمین سابق دبیرستان کمال نارمک باحضور رجبعلی زمانپور، محمدجواد رجائیان، کارمند دانشگاه تهران، واثقی دبیر دبیرستان کرج، دکتر جواد باهنر، عباس صاحب‌الزمانی، محمد بهفروزی، ضیاءالدین میرهاشمی، عباسفر دبیر دانشسرا که اخیراً به آموزش و پرورش ناحیه 17 منتقل گردیده میر مقتدا میرزایی اهل طالقان و دبیر قلهک به اتفاق همسرانشان در منزل محمدعلی رجائی واقع در خیابان ژاله (کوچه فلاح کوچه دبیرستان هدف و ژاله) داخله کوچه دوم دست چپ در دوم دست راست تشکیل گردید. در اوایل شب بحث در مورد ولایت پیش آمد و باهنر مطالب مفیدی درباره انواع ولایت بیان نمود سپس در مورد سیاست‌های مختلف به طور پراکنده بحث شد و رجائی گفت قذافی1 حرف‌های سیاستمدارانه نمی‌‌‌زند و حرف‌هایش مثل حرف‌های آدم‌ها نمی‌‌‌ماند و عباسفر اظهار داشت یک وقت آمد به خلیج فارس و کارهای بکری انجام می‌دهد و بهفروزی گفت آدم بی‌کله‌ای است و کارهای بی‌جایی می‌کنند درباره رانده‌شدگان2 رجائی اظهار داشت من 50 ریال دادم که بیشتر با من حرف نزنند ولی معلوم نیست آیا واقعاً باید دل آدم بسوزد برای اینها یا خیر و میرزایی گفت عده‌ای از آنها که در شمیران در مسجد هستند خیلی هم قیافه‌های ناراحتی دارند و رجائی اظهار نمود اینها واقعاً برای دولت خرج دارند و افزود کسی که از جیرفت آمده بود و افسر می‌باشد می‌گفت اینها در حدود بیست هزار نفر هستند خوب اگر روزی دو تومان هم برای دولت خرج داشته باشند مبلغ زیادی است و افزود آن شخص اظهار می‌نمود که گزارش دادند که از ساعت 10 شب به بعد یک چیز سفیدی از چاهی بیرون می‌آید و وقتی تعقیب کرده‌اند دیدند آنتن فرستنده است و دکتر باهنر گفت داشتن بی‌سیم و فرستنده و حتی اسلحه در ممالک عربی به سختی اینجا نیست بنابراین کار جاسوسی هم شاید نباشد در مورد واقعه خیابان غفاری و قتل رضایی3 صحبت شد که نارنجک در دست خودش ترکید و رجائی گفت به نظر می‌رسد درست باشد چون فنری دارد که اگر ضامن آن را کشیده باشد و دست شل شود می‌ترکد و استنباط می‌گردد حرف بی ربطی نباشد و در باره اعدامی‌ها بهفروزی اظهار داشت با اتهاماتی که به آنها بسته‌اند و اعترافاتی که کرده‌اند در مورد داشتن اسلحه و اینکه چرا اسلحه دارید گفته‌اند به خاطر هدف سیاسی جز این چاره‌ای ندارند و احمدزاده هم در حالت گرفتار شدن چنین حرف‌هایی می‌زند و احکام به نظر می‌رسد با تخفیف بسیار و شاید هم عادلانه بوده است و بقول خودشان از افراد نهضت آزادی ایران که ایران آن را ‌انداخته‌اند و باصطلاح بان اضافه کرده‌اند و می‌نویسند نهضت به اصطلاح آزادی و همین طور هم بیان می‌کنند حکم بدی نیست و بهفروزی افزود که در اخبار تلویزیون از مهندس سحابی صحبت‌هایی کردند و با بی اعتنایی می‌گفتند مهدی بازرگان و یدالله سحابی و این چنین اسامی‌را نام می‌برد و اظهار ناراحتی می‌کردند که امکان ناراحتی برای مهندس سحابی زیاد است کلیه صحبت‌ها گفتنی‌هایی بود که ثابت می‌کرد در راه و نقش‌هاش اینها قرار ندارند و فقط کسب اطلاعاتی می‌نمایند در مورد اتفاقات انجام شده و تعقیب در چگونگی امور والا[بالا] خود این افراد نقش زیادی ندارند.
جلسه آینده قرار است روز 20 /12 /50 در منزل عباس صاحب‌الزمانی تشکیل گردد و قرار است برای سالگرد مرگ مصدق ملاقاتی انجام و به احمد آباد بروند و تاریخ آن بعد گزارش خواهد شد.
نظریه شنبه: در صورت انجام قرار جهت رفتن به احمد آباد مراتب به موقع گزارش خواهدشد.
نظریه سه شنبه: آموزش لازم داده شده که هرگونه اخبار مکتسبه بعدی را در این زمینه گزارش نماید ضمناً یادشدگان در آن اداره کل دارای سابقه می‌باشند.
نظریه چهارشنبه: نظریه سه شنبه مورد تأیید است.

توضیحات سند:

1. قذافی، معمر محمد: افسر ارتش لیبی و رهبر سیاسی آن کشور که در سال 1942 م به دنیا آمد. فرزند محمد عبدالسلام ابومنار و عایشه بن نیران می‌باشد. فارغ التحصیل دانشگاه «بن غازی» لیبی بوده و از سال 1965 در ارتش آن کشور خدمت کرده است.
قذافی با کودتای سپتامبر سال 1969 رژیم سلطنتی ملک ادریس را واژگون و خود زمام کشور را به دست گرفت. سایر مشاغل نظامی، سیاسی او عبارت است از: رئیس شورای فرماندهی انقلاب (77-1969)، فرمانده نیروهای مسلح 721- 1970) رئیس جمهور از مارس 1977، دبیر کل کنگره خلق (79-1977)، رئیس سازمان وحدت آفریقا (1982-3)، عضو شورای ریاست جمهوری فدراسیون جماهیر عرب (1971)، ارتقا به درجه سرلشگری از ژانویه 1976 ولی به درجه سرهنگی اکتفا کرده است. از تألیفات او کتاب سبز (3 جلد)، استراتژی نظامی و بسیج و داستان انقلاب لیبی را می‌توان نام برد. (رک: فرهنگ تاریخی، سیاسی ایران در خاورمیانه، غلامرضا علی‌بابایی)
2. در پی بحران اشغال جزایر سه‌گانه خلیج فارس توسط ایران و تیره شدن روابط کشورهای عربی با ایران و بروز اختلافات عراق با ایران در خصوص اروند رود. دولت عراق اقدام به اخراج ایرانیان مقیم عراق نمود. این تصمیم دولت عراق موجب مخالفت مراجع دینی در ایران و عراق گردید و امام خمینی نیز با انتشار اعلامیه و سخنرانی‌هایی اعتراض خود را به دولت عراق اعلام نمودند.
همچنین ایشان با ارسال تلگرافی برای رئیس جمهور عراق ضمن تقبیح این اقدام از وی خواست که مانع اخراج ایرانیان گردد.
(ر.ک: «نهضت امام خمینی»، سید حمید روحانی، ج 2، ص 405)
3. در تاریخ 12 /11 /50 بر اثر انفجار نارنجک احمد رضایی عضو سازمان مجاهدین خلق کشته و یک نفر دیگر مجروح شد.

منبع:

کتاب شهید حجۀالاسلام دکتر محمدجواد باهنر صفحه 596


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.