صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: علی‌اکبر کرک‌آبادی

تاریخ سند: 20 خرداد 1357


موضوع: علی‌اکبر کرک‌آبادی


متن سند:

از: 14/ﻫ تاریخ: 20 /3 /2537[]
به: 312 شماره: 1801 /14ﻫ
موضوع: علی‌اکبر کرک‌آبادی
0320
سرایدار مهد کودک قریه بیابانک1، طی یک صحبت خصوصی اظهار داشت چند شب قبل شخصی به نام ‌علی‌اکبر کرک‌آبادی فرزند عباسعلی به مهدکودک رفته و تابلوی حزب رستاخیز2 که بالای درب ورودی نصب شده بود، با سنگ می‌شکند. در همین هنگام به سرایدار اظهار می‌دارد اگر به کسی بگوئی، تو را از بین می‌برم؛ تا اینکه علی‌اکبر کرک‌آبادی در شب 13 /3 /37 ساعت 1900 در محلی خلوت، جلو راه سرایدار را سد کرده و کتک زیادی به وی می‌زند و سپس او را تهدید می‌نماید که اگر در کودکستان بخوابی، تو را خواهم کشت.
نظریه شنبه. خبر صحت دارد. ضمناً با توجه به موضوع فوق، برای ما روشن شد که چندی قبل[که]در مدارس عکسهای 366 و شهبانو4 را از دیوار پائین آورده و پاره نموده و تغذیه‌ها را به سرقت برده‌اند، از ناحیه ایشان و تحریکات دیگران بوده و می‌بایستی از طریق مراجع ذیصلاح از اعمال خلاف یاد شده جلوگیری به عمل آید.
نظریه یکشنبه. با توجه به دسترسی شنبه، به احتمال زیاد خبر صحت دارد. شنبه توجیه شد تا پیرامون شناسائی بیشتر و شغل و محل سکونت وی و همچنین دوستان وی اقدام لازم به عمل آورده و چگونگی را گزارش نماید که پس از حصول نتیجه مراتب به استحضار خواهد رسید.
نظریه سه‌شنبه. نظریه یکشنبه مورد تائید است.
نظریه 14/ﻫ. نظریه سه‌شنبه مورد تائید است.
آقای مرعشی. صحت و سقم خبر روشن و سابقه بررسی شود. 17 /4
در پرونده موضوعی 129339 بایگانی شود. زعیم 29 /5 /37

توضیحات سند:

_
1. بیابانک از روستاهای بخش مرکزی شهرستان سرخه و در 6 کیلومتری جنوب شرقی سرخه و 29 کیلومتری جنوب غربی سمنان قرار دارد. جمعیت این روستا در سرشماری سال 1385ش 131 خانوار (352 نفر) اعلام شده است.
2. حزب رستاخیز: در پی ناکارآمدی احزاب فرمایشی مردم، ملیون و حزب ایران‌نوین، شاه در سال 1353 ﻫ ش حزب «رستاخیز» را به عنوان تنها حزب قانونی کشور اعلام کرد و عضویت در آن را اجباری و دستور داد کسانی که با آن مخالف هستند ایران را ترک کنند! این حزب بر 3 اصل استوار بود: وفاداری به قانون اساسی‌، وفاداری به نظام شاهنشاهی و وفاداری به انقلاب شاه و ملت‌. هویدا، نخست‌وزیر وقت‌، به دبیر کلی حزب رستاخیز انتخاب شد و «رستاخیز» تبدیل به کانونی شد برای تجمع کسانی که به دنبال نفوذ و قدرت بودند. امام به محض تأسیس حزب رستاخیز، آن را مخالف شرع شمرده و فتوا به حرمت عضویت در آن دادند. در اولین سالگرد تشکیل حزب‌، رژیم اعلام کرد که 23 ملیون نفر عضو آن هستند! (جمعیت ایران در آن زمان 33 میلیون نفر بود) شاه هیچگاه اجازه نمی‌داد در حزب‌، اعضا پیرامون نفت‌، بررسی اصلاحی یا انتقادی انقلاب سفید، خرید اسلحه و تجهیزات و سیاست خارجی، جلسات و مذاکراتی داشته باشند. شش ماه پس از تشکیل حزب مقامات آمریکا در ایران به واشنگتن گزارش کردند که این حزب عملاً نقشی در سیاست ایران ندارد. هنگام انحلال این حزب حتی یک نفر هم مخالفت نشان نداد. در درون حزب دو جناح محافظه‌کار به رهبری هوشنگ انصاری و جناح ترقیخواه به رهبری جمشید آموزگار فعالیت می‌کردند.
ر.ک: کوثر، ج 1، ص 384؛ کوثر، ج 2، ص 101.
3. عدد 66 نام رمز محمدرضا پهلوی در مکاتبات ساواک می‌باشد.
4. فرح دیبا (پهلوى)، در مهرماه سال 1317 ش از پدری آذربایجانى به نام سهراب و مادری گیلانى به نام فریده قطبى گیلانى، در بخارست پایتخت رومانى به دنیا آمد. پدر فرح، سهراب دیبا افسر ارتش بود که هنگام تولد فرح براى انجام مأموریتى در رومانى، که در آن زمان رژیم سلطنتى داشت، به سر مى‌برد. فرح در کودکى پدر را از دست داد و با مادرش راهى تهران شد. در تهران تحت سرپرستى مادر با مراقبت و حمایت دایی‌اش بزرگ شد.
تحصیلات خود را در تهران ابتدا در مدرسه‌ی ایتالیایی‌ها (مدرسه‌ی خواهران کاتولیک) و سپس مدرسه‌ی ژاندارک و دبیرستان رازى به انجام رساند و براى ادامه‌ی تحصیل به فرانسه اعزام و در رشته‌ی معمارى مشغول تحصیل شد. ضمن تحصیل، با گروه‌هاى دانشجویان ایرانى مقیم فرانسه، که در آن زمان بیشتر گرایش‌هاى چپى داشتند آشنا شد. پسر دایى او رضا قطبى هم در میان این دانشجویان بود و روابط نزدیک بین آن دو، بالطبع در گرایش و کشش او به سمت این فعالیت‌ها بى تأثیر نبود.
فرح هنگام تحصیل در پاریس، از نظر تأمین هزینه‌ی تحصیل و اقامت خود در پاریس در مضیقه بود و تحت تأثیر شرایط محیط زندگى خود و رواج افکار و عقاید کمونیستى در فرانسه‌ی آن روز گرایش‌هاى چپى پیدا کرد، به طورى که احسان طبرى ـ از رهبران حزب توده بعدها در کتاب «کژراهه» خود نوشت: « در حوزه‌هاى حزب توده در پاریس نیز حضور مى‌یافت. دوستان او نیز همه گرایش‌هاى چپى داشتند و پسردایى فرح، رضا قطبى، که او هم در پاریس تحصیل مى‌کرد به گروه‌هاى چپ پیوسته بود. فرح اولین ملاقات خود را با شاه در یک مجلس پذیرایى که از طرف سفارت ایران در پاریس ترتیب داده شده بود خوب به خاطر مى‌آورد.... دو ماه بعد از این ملاقات، فرح براى گذراندن تعطیلات تابستانى به تهران آمد و عمویش اسفندیار دیبا که در آن موقع در دربار کار مى‌کرد، او را براى گرفتن یک بورس تحصیلى به اردشیر زاهدى معرفى کرد. اردشیر زاهدى که در آن موقع داماد شاه بود، دفترى در دربار داشت و ضمن سایر کارها به امور دانشجویان ایرانى در خارج هم رسیدگى مى‌کرد. اردشیر زاهدى از قیافه و هیکل متناسب و طرز صحبت این دختر خیلى خوشش آمد و او را براى همسرى شاه مناسب تشخیص داد. فرداى همان روز شهناز دختر شاه و همسر اردشیر زاهدى هم فرح را دید و پسندید و تمام داستان از همین جا آغاز شد. و طى یک ضیافتى که شهناز و اردشیر زاهدى برپا کردند وسیله‌اى به دست آمد تا با هم بیشتر آشنا شوند و با یکدیگر به گفتگو پرداختند... مراسم ازدواج بعد از ظهر دوشنبه 29 آذرماه 1338 برگزار و در همان شب مجلس شام و ضیافت باشکوهى در کاخ گلستان منعقد گردید. » فرح که از خانواده‌ای متوسط به دربار راه یافته بود به زراندوزی و اشرافی‌گری پرداخت. وی که شیفته و مفتون فرهنگ غرب و فاقد هرگونه هویت ملی و دینی بود با ورود به دربار به عقده گشایی پرداخت. خریدهای مجلل او از مغازه‌های پاریس، برگزاری جشن‌های مسرفانه، برپایی جشن تاجگذاری و جشن هنر شیراز نمونه‌ای از تمام واقعیت بود. عمده کارهای او مدرن گرایی از نوع مبتذل و تقلید از نمادهای غربی و تبلیغ و اشاعه بی‌بند و باری بود که جامعه را به سوی انحطاط می‌برد.
فرح بعد از مرگ شاه هرگز درباره‌ی میزان ثروت و ارثیه‌اى که به او رسید سخنى بر زبان نیاورد، ولى با کمترین تخمین، دارایى او به ده‌ها میلیون دلار بالغ مى‌شود. وى در یک خانه‌ی مجلل در شرق آمریکا زندگى مى‌کند و ویلایى نیز در جنوب فرانسه دارد، ولى غالبا در آمریکا به سر می‌برد و سالى یکى دوبار هم براى گردش و تفریح و خرید به فرانسه مى‌آید. پسر کوچک فرح، علیرضا و دخترش لیلا خودکشی کرده‌اند و فرحناز با وی زندگی می‌کند. او با پسر بزرگش رضا پهلوى رفت‌وآمد زیادى ندارد.
رک: زنان دربار به روایت اسناد، فرح پهلوی ،3 جلد، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک / استان سمنان - کتاب 3 صفحه 61

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.