تاریخ سند: 2 دی 1348
سعید سعیدی فرزند کاظم عطف به 4802/312 ـ 11/4/48
متن سند:
تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور
اداره کل سوم (312)
ساواک خراسان شماره : 39 /81 ه 1
نامبرده فوق از طریق ساواک تایباد احضار گزارش مذکور حاکی است که
مشارالیه در مصاحبه معموله
خود را فردی شاهدوست و
میهن پرست و متعصب
مذهبی معرفی نموده که در
نتیجه تبلیغات انجمن
اسلامی ضدبهائی1 (انجمن
مهندس سجادی یا انجمن
تبلیغات اسلام) به عضویت
آن انجمن درآمد و پس از
گذراندن دوره تعلیماتی و
شرکت در سمینار مشهد
سرپرست انجمن تایباد
گردیده و طبق روش کار
انجمن جلسات مرتبی
تشکیل می دهند.
نامبرده مدعی است به هیچ
یک از احزاب و دستجات سیاسی (مضره و غیرمضره) بستگی ندارد و سیاست
فعلی مملکت را قابل ستایش بیان داشته و اظهار می دارد هر موقع احساس نمایم
انجمن رنگ سیاسی گرفته است فورا کنار می روم.
لیکن نامبرده بالا توضیحاتی در مورد وجود یک جمعیت متشکل و متحد از
متعصبین مذهبی در مرکز و اکثر شهرهای مملکت داده و افزوده این جمعیت با
شرایط و مقررات و آموزش پیگیرد و ارتباط با آیت الله میلانی اداره می شود (البته
بدون نام خاص که در مشهد به نامهای انجمن مهندس سجادی، انجمن تبلیغات
اسلامی، انجمن ضدبهائی، تبلیغات بهائیت معروف است) که این مسئله درخور
توجه و بررسی عمیق می باشد و مخصوصا توجه به این اصل که فعالیت انجمن در
تهران و شهرهای شمال و آباده شیراز وسیع تر از سایر نقاط می باشد و اکنون خود
مهندس سجادی نیز در آباده شیراز می باشد و پیک های شهرستانها از
دانشجویان دانشگاه و دبیرستان علوی مشهد و مدرسه آیت الله میلانی معمم و
غیرمعمم) می باشند.
با توجه به مراتب فوق و سوابق موجود درباره تبلیغات و فعالیتهای مهندس
سجادی به ساواک تایباد
آموزش لازم داده شد که
منبع مناسبی در انجمن
مذکور نشان و اعمال و رفتار
اعضای مربوطه آن را تحت
مراقبت قرار داده و نتیجه را
مرتبا گزارش نمایند.
8 برگ
اوراق مربوط به مصاحبه
کتبی با سعید سعیدی جهت
استحضار به پیوست تقدیم
می گردد.
1
رئیس سازمان اطلاعات و
امنیت خراسان.
بهرامی
اقدام کننده ناهیدی
رئیس دایره دبیری
رئیس بخش نشاط
معاون ساواک سعیدی
توضیحات سند:
1ـ منظور انجمن حجتیه است.
انجمن حجتیه : رژیم پهلوی به
دستور اربابان انگلیسی و سپس
آمریکایی خود بهائیت را
تقویت می کرد و بهائی ها در
پشت صحنه سیاسی در میدان
اقتصاد و تجارت پایه های
صهیونیست ها پیش می تاختند.
از این رو جمعی از مردم متدین،
برای مبارزه فرهنگی با بهائیت،
به نام انجمن حجتیه انجمنی
تشکیل دادند؛ و با نفوذ به درون
تشکیلات بهائیت از بیشتر
اسرار کارشان مطلع شدند، به
طوری که همه آنها را شناسایی
کرده بودند.
آنان برای این که در
مبارزه خود با بهائیت توفیق
یابند، رسما اعلام کردند که در
سیاست مداخله نمی کنند.
در آن
میان عده ای از افسران متدین و
وطن خواه نیز یافت می شدند که
مصلحت را در این می دیدند که
موقعیت خود را در ارتش حفظ
کنند.
از این رو برای رویه خود
دلایلی تراشیدند، از جمله این
که ما توانایی مقابله با رژیم و
استعمار حامی آن را نداریم و تا
ظهور حضرت امام زمان
ارواحنا له الفدا باید صبر کنیم.
از مرجعی هم تقلید می کردند که
پس از چندی در برابر رژیم و
انحرافات آن سکوت اختیار
کرده بود.
با اوج گیری نهضت انقلاب
اسلامی، آنان نیز همچون سایر
مردم متدین به انقلاب پیوستند
جز معدودی که بر فکر ترک
سیاست و ترک امر به معروف و
نهی از منکر و سایر تکالیف
اجتماعی و سیاسی پای فشردند.
انجمن حجتیه ای که انقلابیون
مکتبی از آن انتقاد می کنند،
همین جمع انگشت شمارند.
دیگران چون از تعهد و تقوی
و غالبا تحصیلات عالیه
برخوردار بوده اند، در نهادهای
انقلابی و حکومتی راه یافتند.
یک از شگردهای گروهک ها در
دوره حاکمیت انقلاب این بوده
است که با راه انداختن
جاروجنجال برای انجمن
حجتیه، اذهان عمومی انقلابیون
مسلمان را از توجه به خود
منحرف ساخته به انجمن حجتیه
متمرکز گردانند.
ر.ک : فرهنگ و واژه های
انقلاب اسلامی، جلال الدین
فارسی، صص 14 / 113
1ـ با بررسی انجام یافته در
پرونده آیت الله میلانی در اسناد
ساواک به اوراق مذکور
دسترسی حاصل نگردید.
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی سید محمدهادی میلانی به روایت اسناد ساواک - جلد سوم صفحه 359