تاریخ سند: 9 اسفند 1344
نبایستى براى ردیف دو آقاى فتّاحى گذرنامه صادر گردد
متن سند:
تهران ساواک تاریخ:9 /12 /44
اداره کل سوم شماره: 299
عطف: 4 /12 /44 ـ 64091 /316
1ـ خواهشمند است دستور فرمایید با عطف توجه به تلگراف شماره 54744 /316 ـ 7 /11 /44 در صورتى که باید کتباً به شهربانى اصفهان اعلام گردد که نبایستى براى ردیف دو آقاى فتّاحى گذرنامه صادر گردد و مراتب را اعلام فرمایید.
2ـ در صورتهایى که اخیراً از اداره گذرنامه به این سازمان واصل گردیده سه نفر به اسامى سید حسن رضویان فرزند سید محمد و حاج آقا حسین خادمى فرزند سید ابوجعفر و حسن شهناصرى فرزند علیرضا به اتهام تحریک مردم علیه امنیت داخلى کشور تحت تعقیب دادسراى نظامى اصفهان مىباشند که به قید التزام و عدم خروج از حوزه قضائى اصفهان آزاد شدهاند در صورت موافقت دادگاه و سپردن تعهد به این سازمان که عمل خلافى انجام ندهند این سازمان در نظر دارد پس از اعلام نظر آن مدیریت کل مخالفتى نسبت به اعزام آنها به عمل نیاورد.
3ـ شیخ محمد ربانى خوراسگانى فرزند عبدالرحیم که به اتهام اهانت به مقام شامخ سلطنت تحت تعقیب دادسراى نظامى بوده و اخیراً از طرف دادستان ارتش منع پیگرد براى او صادر شده است با سید جلال طاهرى که سوابقى نسبت به بیان خلاف واقع دارد در صورت سپردن تعهّد با کسب نظر آن مدیریت کل به اعزام نامبردگان مخالفت نخواهد شد.
4ـ سید جمال صهرى سدهى1 فرزند سید محمد جعفر از روحانیون ناراحت است که در سال قبل پس از سپردن تعهد اخلاقى به زیارت مکّه مشرف و در مراجعت در عراق در حسینیه اصفهانیها منبر رفته و مطالب خلاف واقع علیه سیاست ایران ایراد کرده است این سازمان عزیمت نامبرده را مصلحت نمىداند خواهشمند است دستور فرمایید در مورد نامبردگان فوق نظریه اعلام گردد.
تـقـوى
رونوشت برابر اصل و اصل در پرونده 105ـ722 مىباشد.
رمزى مخابره شد توسط بسطامى
توضیحات سند:
1ـ سید جمالالدین صهرى سدهى در سال 1282 ﻫ.ش در خانوادهاى از اهل علم خمینى شهر اصفهان دیده به جهان گشود. وى پس از فراگیرى تحصیلات ابتدائى براى تحصیل علوم دینى در سنین نوجوانى عازم حوزه علمیه اصفهان گردید و در همین زمان بود که پدر فرزانه خود را از دست داد.
در حوزه اصفهان از محضر فرزانگانى نظیر مرحوم میر سید على نجفآبادى، میرزا احمد مدرس، سید مهدى درچهاى، محمد على حبیبآبادى، شیخ على یزدى، شیخ عباسعلى ادیب، شیخ محمد حکیم، جلالالدین همائى و... بهره برد و جهت تکمیل نمودن تحصیلات عازم حوزه مقدس نجف شد و پس از دریافت اجازه اجتهاد به تبلیغ و خطابه در داخل و خارج از کشور به زبان عربى و فارسى پرداخت و با بیانى بسیار شیوا و بلیغ به هدایت و ارشاد مردم پرداخت. آنچه باعث تأثیر سخنش مىگشت عمل به آن چیزى بود که خود مىگفت.
وى در زمینه کارهاى عامالمنفعه (حسینیه، کتابخانه، مدارس و مراکز فرهنگى، مساجد و ...) در داخل و خارج از کشور بسیار فعال بود وى سالیانى را در خوزستان ساکن و سپس به اصفهان مراجعت نمود و مورد استقبال عموم مردم خصوصاً علماء و خطباء اصفهان قرار گرفت.
وى در سال 1329 طى سخنانى به رضاخان حمله کرد و تحت پیگرد فرماندار نظامى وقت قرار گرفت و از سال 1340 در سخنرانیها شدیداً به سیاستهاى رژیم اعتراض مىنمود و از سال 42 به علت حمایت علنى از نهضت حضرت امام(ره) بارها مورد اذیت و آزار ساواک و شهربانى قرار گرفت و مدتى ممنوعالمنبر و در سال 45 ممنوعالخروج شد. از آثار بجاى مانده ایشان مىتوان به دیوان قصائد و غزلیات تحت نام الفین صهرى، شرحى بر احوال چهارده معصوم و تفسیر دعاى شریف ندبه و دهها نوار کاست از سخنرانیهایى که با بیانى بسیار زیبا برجاى مانده اشاره نمود.
سرانجام پس از عمرى تلاش و کوشش در سال 1347 به دیار باقى شتافت و در خمینى شهر اصفهان به خاک سپرده شد.
منبع:
کتاب
آیتالله حاج آقاحسین خادمی به روایت اسناد ساواک صفحه 139