تاریخ سند: 3 شهریور 1348
متن سند:
از : 21
به : 316
سرهنگ درخشانفر : بعد همان موقع ساعت
10 از منزل آمدند بیرون و من نتوانستم تماس
بگیرم آقا محمد : طباطبائی را بردند بعد آمدند
در مغازه اش و از آنجا تلفن کرد و آن آقازاده
بزرگ آقا که در نجف بود صحبت کرد و آقا
خیلی ناراحت شد و آقا فرمودند مثل اینکه
شما غرض شخصی دارید.
هر کاری
می خواهید بکنید و بعدا حاج آقا جواد گفت به
اندازه 500 عدد از اعلامیه ها اینجاست شما با
طهران صحبت کنید اگر گفتند نه ما اینها را
می دهیم و قرار شد ایشان را آزاد کنند و آقا
گفت ما کار خلافی نکرده ایم وقتی شخص اول
مملکت خودش می گوید کمک کنید و اظهار تأثر می کند ما یک وظیفه دینی انجام داده ایم.
سرهنگ درخشانفر : به آقا بفرمائید اگر فرمایشی داشتند در خدمتشان هستم.
آقا محمد : شما اداره تشریف دارید ؟
سرهنگ درخشانفر : من 2112 هستم و 2110 هم هستم یک وقت اگر فرمایشی داشتند
بفرمائید.
آقا محمد : خیلی ممنون.
در پرونده محمدرضا گلپایگانی بایگانی شود ـ اوانی 9 /6
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی حاج سید محمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 407
