صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : سید مهدی گلپایگانی

تاریخ سند: 7 بهمن 1347


موضوع : سید مهدی گلپایگانی


متن سند:

از : 21 به: 316 شماره : 4395 /21 ساعت 20 روز 5 /11 /47 سید مهدی گلپایگانی و دکتر سیادت و احمد جلالی در منزل آیت اله گلپایگانی حضور داشته ابتدا دکتر سیادت اظهار داشت چون اداره امور بیمارستان آیت اله گلپایگانی احتیاج به بودجه زیاد دارد لذا به آیت اله پیشنهاد کردم تا در مقابل جمعیت شیر و خورشید سرخ1 جمعیتی به نام جمعیت خیریه اسلامی تشکیل داده و از درآمد آن بیمارستان را اداره نمائیم سپس سیدمهدی گلپایگانی تلفنی با حسین بابائی نماینده روزنامه کیهان تماس و بهای کلیه نشریات وابسته به روزنامه کیهان را از وی استفسار نمود بابائی می گوید صحبت پول نشریات نکنید فقط بفرمائید منطقی رئیس آموزش و پرورش کی عوض می شود سید پاسخ داد صلاح نیست در این مورد با تلفن صحبت کنید زیرا تلفن ما تحت کنترل می باشد و ضمن ملاقات چگونگی را به شما میگویم.
پس از پایان مکالمه تلفنی سیدمهدی افزود آقای وفائی اخیرا تلگرافی به عنوان وزیر آموزش و پرورش مخابره و در آن متذکر شده که حاضرم تمام دزدیهای آقای منطقی را در مدت اقامت وی در قم با سند زنده برملا سازد سیدمهدی سپس با تلفن شماره 305068 که متعلق به سید جعفر2 فرزند آیت اله خوانساری و داماد آیت اله گلپایگانی می باشد مکالمه و گفت روزنامه اطلاعات امشب درباره اقدامات ما در قم راجع به سیل زدگان چه مطالبی درج نموده سید جعفر3 پاسخ داد اقدامات فرماندار.
رئیس شهربانی و بنی فاطمی را به طور کامل درج لکن اسمی از روحانیت به میان نیامده سیدمهدی پس از پایان مکالمه تلفنی به جلالی گفت دستگاه سازمان امنیت4 مانع از درج اقدامات روحانیت در جراید می شود زیرا من در سفر اخیر خود در تهران با یکی از مقامات عالیه مملکت ملاقات نمودم و ایشان جزئیات مسافرت مرا به شهرستان فردوس و اقدامات ما را برایم بازگو کرد و من متوجه شدم که دائما مراقب ما هستند.
نظریه منبع.
نظری ندارد.
نظریه رهبر عملیات.
مفاد گزارش صحت دارد.
دکتر سیادت از نزدیکان گلپایگانی است و اغلب در منزل وی به سر می برد.
ضمنا به نظر می رسد شخصی که سیدمهدی در مرکز با وی ملاقات نموده آقای علم وزیر دربار شاهنشاهی باشد.
نظریه امنیت داخلی.
مفاد گزارش منبع را تأیید می کنم در گزارش خبری شماره 4386 /21 ـ 6 /11 /47 اظهار نظر شد که حسین بابائی نماینده کیهان از عوامل گلپایگانی است و مکاتباتی در زمینه عدم همکاری وی با این ساواک به بخش 325 آن اداره کل به عمل آمده ولی تاکنون نتیجه ای نبخشیده مفاد گزارش مزبور مؤید آن است که حسین بابائی نماینده کیهان از عوامل پر و پا قرص گلپایگانی و دائما با سید مهدی گلپایگانی در تماس است در مورد اینکه سیدمهدی اظهار نموده تلفن ما کنترل است فعلاً اظهارنظری نمی کنم.
منظور سیدمهدی از اظهار اینکه با یکی از مقامات عالیه مملکتی ملاقات کردم روشن نیست ولی این مقام مملکتی کسی بوده که در مسافرت اخیر وی به تهران با وی تماس داشته معمولاً با جناب آقای علم تماس حاصل می کند که در زمان مسافرت وی به تهران جناب آقای علم در مسافرت بوده اند ممکن است امیرمتقی باشد و در غیر این صورت از مقامات ساواک بوده که سیدمهدی نمی خواسته نام او را ببرد از مفاد گزارش منبع چنین استنباط می شود که سیدمهدی دنباله اقدامات خود را در مورد تعویض رئیس فرهنگ گرفته و حامی رئیس فرهنگ، ساواک را می شناسد نظر عالی را به همکاری حسین بابائی نماینده کیهان با دستگاه گلپایگانی جلب و تقاضا دارد ضمن تماس با بخش 325 ترتیبی اتخاذ فرمایند که کارت نمایندگی وی اخذ و از طرف روزنامه کیهان نماینده دیگری جهت این جریده انتخاب گردد.
اصل در پرونده مهدی گلپایگانی است این رونوشت در پرونده محمدرضا گلپایگانی بایگانی شود.
اوانی

توضیحات سند:

1ـ تشکیل شیر و خورشید که با رنگ سرخ نقش می گردید و نام و علامت جمعیت و مؤسسه خیریه ایران بود که دارای تشکیلات و تأسیسات امدادی و درمانی وسیع در سراسر کشور بود و همواره به آسیب دیدگان و نیازمندان کمک می کند [می کرد] و در مواقع لزوم به کمک آسیب دیدگان [می شتافت].
در سال 1864 میلادی به ابتکار هانری دونان سوئیسی، جمعیتی به نام صلیب سرخ در ژنو تشکیل شد که هدفش کمک به زخمی شدگان و آسیب دیدگان جنگ بود و به تدریج خدمات خود را در زمینه کمک به آسیب دیدگان از حوادث توسعه داد و در کشورهای دیگر نیز انجمنهایی به همین منظور تشکیل شد که در بعضی ممالک اسلامی به نام هلال احمر و در ایران شیر و خورشید سرخ نامیده شد.
جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران در سال 1302 خورشیدی رسما تشکیل یافت.
ر.ک : فرهنگ فارسی عمید، ج 2، پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی، این جمعیت با نام هلال احمر مشغول به فعالیت گردید.
2 و 3ـ اصل : سید ابراهیم.
4ـ سازمان اطلاعات و امنیت کشور با نام اختصاری «ساواک» در سال 1335 ش توسط 10 نفر از مستشاران آمریکایی مطابق سازمان اطلاعاتی و امنیتی آمریکا ایجاد شد؛ با این تفاوت که چون فعالیت خارجی ایران ناچیز بود سازمان مستقلی همچون «سیا» که عهده دار اطلاعات خارجی باشد به وجود نیامد بلکه مسئولیت اطلاعات خارجی و وظائف امنیت داخلی به عهده یک سازمان نهاده شد و نام آن را «سازمان اطلاعات و امنیت کشور» گذاردند.
در واقع ساواک تلفیقی از دو سازمان «سیا» (C.
I.
A) و اف.
بی.
ای (F.
B.
I) بود.
تشکیلاتی که توسط مستشاران آمریکایی پایه ریزی شد متشکل از 11 بخش زیر بود : 1ـ رئیس ساواک؛ 2ـ معاون یکم (عملیاتی) ؛ 3ـ معاون دوم (اداری)؛ 4ـ اداره کل یکم (امور اداری)؛ 5ـ اداره کل دوم (کسب اطلاعات خارجی)؛ 6ـ اداره کل سوم (امنیت کشور)؛ 7ـ اداره کل چهارم (حفاظت پرسنل و اسناد و اماکن)؛ 8ـ اداره کل پنجم (امور فنی)؛ 9ـ اداره کل ششم (امور مالی)؛ 10ـ اداره کل هفتم (بررسی اطلاعات خارجی)؛ 11ـ اداره کل هشتم (ضد جاسوسی).
ر.ک: فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، جلد 1، صص: 410 / 409 در طول دوران 22 ساله ساواک چهار نفر بر این سازمان ریاست کردند.
نخستین رئیس ساواک سپهبد تیمور بختیار بود که از بدو تأسیس ساواک تا اسفند 1339ش بر این سازمان فرمان رانده و با قساوت و خشونت تمام به سرکوب مخالفان شاه پرداخت.
پس از او سرلشکر حسن پاکروان به سمت رئیس ساواک منصوب گردید و همزمان حسین فردوست با حفظ سمت رئیس دفتر ویژه اطلاعات به قائم مقامی ساواک گماشته شد و از سوی شاه اختیارات تام گرفت تا ساواک را تجدید سازمان کند.
حسین فردوست که تا فروردین 1350ش قائم مقام ساواک بود، مدعی است در امور عملیاتی این سازمان هیچ نقشی نداشته است و تنها به آموزش پرسنل و سازماندهی مجدد ساواک می پرداخته است و می گوید : رئیسان ساواک نیز در امور سازماندهی و آموزش و حوزه کاری او هیچ دخالتی نداشتند.
شاه سرلشکر حسن پاکروان را بعد از قیام 15 خرداد 1342 ش به دلیل غافلگیری ساواک از کار برکنار و سرلشکر نعمت اللّه نصیری را به جانشینی او منصوب کرد.
دوران فرماندهی نصیری بر ساواک که تا بهار 1357ش ادامه یافت اوج فعالیت ساواک در دستگیری، شکنجه و سرکوب مخالفان رژیم است.
نصیری این سازمان را به مخوف ترین و وحشتناک ترین نهاد رژیم مبدل کرد.
با اوج گیری قیام مردم مسلمان ایران، شاه مجبور شد مهره منفور و بدنام خود در ساواک یعنی ارتشبد نصیری را برکنار و سپهبد ناصر مقدم را به جای او منصوب کند.
اما پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن 57 به موجودیت ساواک و ریاست آن خاتمه داد.
حسین فردوست تاریخ ساواک را به 4 دوره تقسیم می کند : دوره نخست از تأسیس رسمی ساواک در اسفند 1335 تا برکناری تیمور بختیار از ریاست ساواک در اسفند 1339، این دوره را دوره ایجاد و راه اندازی ساواک توسط مستشاران آمریکا می داند.
دومین دوره را دوران قائم مقامی خود در ساواک از ابتدای سال 1340 ش تا فروردین 1350 ش می داند.
وی تحولات ساواک در این زمان را چنین برشمرده است : 1ـ تصفیه ساواک از هواداران تیمور بختیار و تبدیل آن به یک سازمان صد در صد وفادار 2ـ تبدیل ساواک به صورت یک سازمان منظم و آموزش دیده و نیز مرخص کردن محترمانه مستشاران آمریکایی و استخدام مربیان و استادان علاقمند اسرائیلی به جای آنان.
به عقیده فردوست سومین دوره ساواک با خروج او از ساواک آغاز شد و این سازمان دربست در اختیار نصیری، سرلشکر علی معتضد و پرویز ثابتی قرار گرفت به مرکز همه بند و بست های سیاسی و اوج شهرت و بدنامی رسید.
وی چهارمین دوره را دوره سقوط و زوال ساواک می داند که با برکناری نصیری شروع می شود (همان ص 423 ـ 424).

منبع:

کتاب آیت‌الله العظمی حاج سید محمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 114


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.