تاریخ سند: 16 شهریور 1357
موضوع: پخش اعلامیه مضره
متن سند:
شماره: 208 /42 /06 /501 تاریخ: 16 /6 /2537[1357]
از: هنگ ژاندارمری یزد رکن 2
به: تیمسار فرماندهی ناحیه ژاندارمری اصفهان رکن دوم
موضوع: پخش اعلامیه مضره
مقام عالی را آگاه میسازم:
گروهان ژاندارمری بافق گزارش نموده مجدداً تعدادی اعلامیههای مضره و یک قطعه عکس1 که در ذیل آن مصطفی خمینی نوشته شده است در سرزمین نگهبانی پخش گردیده که به وسیله مأمورین جمعآوری شده است. ضمناً با استحضار میرساند یکی از اعلامیهها به نام و امضاء شیخ محمد صدوقی واعظ افراطی میباشد که حاوی مطالب مضره و همچنین نسبت دادن حادثه سینما رکس آبادان به دولت میباشد2 و اعلامیه مضره دیگر به نام روحاله خمینی که حاوی مطالب گوناگون است3 و یگ برگ کاغذ که شعر4 در مورد خمینی سروده شده جمعآوری شده که همراه یک قطعه عکس به نام مصطفی خمینی برابر دستورالعملهای صادره به ساواک محل ارسال شد. بدین وسیله یک برگ فتوکپی اعلامیه مضره شیخ محمد صدوقی جهت استحضار تقدیم میگردد. ضمناً مراتب به استانداری، ساواک، شهربانی محل منعکس و [به]گروهان بافق ابلاغ شد با مراقبت و گشتزنی مستمر سعی و کوشش نمایند عاملین پخش اعلامیهها را دستگیر و برابر مقررات رفتار نمایند.
سرپرست هنگ ژاندارمری یزد . سرهنگ ستاد شریفی
گیرندگان
1. جناب آقای استاندار یزد پیرو 208 /36 /06 /501- 3 /6 /37 جهت استحضار
2. ریاست شهربانی استان یزد پیرو 208 /36 /06 /501- 3 /6 /37 جهت آگاهی
3. ریاست ساواک استان یزد پیرو 208 /36 /06 /501- 3 /6 /37 جهت آگاهی
4. ف . گر. ژ . بافق عطف 57 /8 /01 /501- 14 /6 /2537 دستور دهید برابر مقررات بالا عمل و نتیجه را گزارش دهند.
امنیت داخلی 18 /6
بایگانی
توضیحات سند:
1. عکس مورد اشاره در سوابق موجود نبود.
2. در بخشی از اعلامیهی شهید آیتالله صدوقی(ره) که در دو صفحه و به تاریخ 16 شهر رمضان 98 میباشد، آمده است: « ... سازمانهای خبری و خبرگزاریهای خارجی به محض شنیدن این خبر، با شعور ورزیده و دیپلماسی که دارند، خیلی زود جانی واقعی و انگیزه جنایت را شناخته، از یک سو به این سیاستمداریها لبخند تمسخر زده و از سوی دیگر، عظمت این جنایت، کورههای آدم سوزی جنگ دوم را به یادشان میآورد ... این جانب ضمن عرض تسلیت به تمام ملت مسلمان، خاصه برادران ما در شهر آبادان و خصوصاً بازماندگان این فاجعۀ هولناک به استحضار همۀ طبقات ملت و همچنین کلیۀ آژانسهای خبری داخل و خارج میرساند که نهضت مقدس و انسان دوست اسلامی ایران که به رهبری مرجع عالیقدر حضرت آیتالله العظمی الخمینی دام ظله در جریان است، امثال این فجایع را محکوم کرده و حاضر نیست در رسالت حیات بخش خود به فرد و جامعۀ ایران هیچ ذی حیاتی ولو حیوان و گیاه، تا چه رسد انسانهای مسلمان را، از هستی ساقط کند و یا مال مسلمانی به هدر برود ... » بخش ضمائم
3. در بخشی از اعلامیه امام خمینی(ره)، که دارای تاریخ هشتم رمضان 98 و درباره کشتار وحشیانه رژیم شاهنشاهی در اصفهان و شیراز میباشد، آمده است: « ... ارتش ایران و صاحب منصبان محترم بدانند که جنایات و قتل عام هایى که شاه بر آنان تحمیل مىکنند، حاصلى جز بدنامى و ننگ براى آنان ندارد. افسران ارتش و شهربانى و ژاندارمرى ایران تا چه زمانی اجباراً و بدون هیچ گونه اختیار، به برادرکشى توسط یک عده مأمور ناآگاه ادامه مىدهند؟ آخر براى حفظ چه کسى؟ شخصى که به اسلام و ناموس و آزادى شما ضربات پیاپى وارد مىکند؟ شخصى که شما را در جهان از بىحیثیت ترین مأموران اسلام که فقط به خاطر داشتن حقوق گزاف به هر عمل زشتى دست مىزنند، معرفى کرده است؟ آیا هر روز کشتار و ضرب و جرح، که آن هم به دست شما و یا کسانى که شما هیچ گونه حق اعتراض به آنان نداشته باشید، با انسانیت سازگار است؟
شما به عذر مأموریت، برادران دینى خود را به گلوله نبندید که مسئولیت آن علاوه بر شاه با خود شما است، باید به حکم خداوند از فرمان ستمگران سرپیچى کنید، و با کشتن برادران خود، جهنم دنیا و آخرت را براى خود نخرید و ناله مادران و برادران داغدار و جوان از دست داده را با گوش دل بشنوید، اینان مادران خود شما هستند. آیا فکر کردهاید که با گلوله خود حد اقل یک خانواده بزرگ را در درد و رنج بىحد قرار مىدهید؟ اگر تا به حال هم دست به چنین اعمالى زدهاید زودتر توبه کنید و خود را در صفوف لشکر حق قرار دهید؛ مطمئن باشید که پیروزى دنیا و آخرت از آن شما خواهد بود. شما اى صاحب منصبان مسلمان آزاده ارتش ایران! دیْن خود را به اسلام و مسلمین ادا نمایید و بیش از این تن به ذلت ندهید ... » بخش ضمائم
4. در بالای این شعر دستنویس، که 20 بیت میباشد، نوشتهاند:«تقدیم به زعیم عالیقدر بزرگ مرجع تقلید جهان تشیع امام خمینی ». برخی از ابیات این شعر، چنین است: «ملت ایران در انتظار خمینی . تا بنمایند جان نثار خمینی . خوش بود آن کس که در نجف شده ساکن . مینگرد طلعت و عذار خمینی ... در همه احوال هست ایزد دانا . پشت و پناه و نگاهدار خمینی ... سرور آزادگان حسین شهید است . جدّ [عزیز و]بزرگوار خمینی . موسی جعفر امام هفتم شیعه . هست دگر جدّ تاجدار خمینی . گشت سیه روزگار و خوار در انظار . آن که سیه خواست روزگار خمینی .... » بخش ضمائم
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان یزد، کتاب 4 صفحه 202