تاریخ سند: 1 شهریور 1350
موضوع: تشکیل جلسه مذهبی در مسجد هدایت
متن سند:
گزارش خبر
از: 20ﻫ12 تاریخ: 1 /6 /50
به: 312 شماره: 119039 /20 ﻫ12
منبع: 748
موضوع: تشکیل جلسه مذهبی در مسجد هدایت
بعد از اداء نماز جماعت توسط سید محمود طالقانی و قرائت قرآن کریم وسیله مهندس بهفروزی در مسجد هدایت در ساعت 2030 دکتر باهنر پیرامون قوم لوط و نوح و بلاهایی که در زمان آنان نازل گردید صحبت نمود یاد شده اضافه کرد انسان باید تحرک داشته باشد فقط اعراب برای زنده کردن اسلام از جان گذشتگی نشان دادند و آنها دارای تقوی بودند سپس در اطراف آتش زدن مسجدالاقصی1 صحبت کرد و ادامه داد که وزرای خارجه اسلامی روز 30 مرداد ماه را که مصادف با روز آتش سوزی آن مسجد میباشد روز عزای عمومی اعلام کردهاند و آقایان در نظر داشته باشید که ما تمام وقایع را زود فراموش میکنیم ولی پس از یکسال یادآوری میشود. مجلس در ساعت 2100 خاتمه یافت افراد شناخته شده عبارت بودند از مهندس مهدی بازرگان، دکتر یدالله سحابی، سید ابراهیم موسوی، دکتر عباس شیبانی، مهندس محمد بهفروزی.
نظریه یکشنبه: در حال حاضر اجتماع افراد نهضت به اصطلاح آزادی در روزهای پنجشنبه در مسجد هدایت فقط به منظور آشنایی با یگدیگر بوده و دکتر جواد باهنر نیز مطالبی در کنایه ایراد مینماید.
نظریه چهارشنبه: نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
توضیحات سند:
1. در 30 مرداد 1348 (ﻫ ش) "مسجدالاقصی " از طرف اشغالگران فلسطین به آتش کشیده شد. در نخستین روز فاجعه روزنامههای ایران چنین قلمداد کردند که آتش سوزی مسجدالاقصی عمدی نبوده و اشغالگران صهیونیست نیز از این حادثه ناراحت و نگرانند.
شاه طی بیانیهای اعلام داشت: «شاه و ملت مثل هر مسلمانی در جبران این حریق پیشقدم است و به سهم خویش هزینه تعمیر مسجدالاقصی. قبله مسلمانان را با افتخار بر دوش میگیرند...» و شماره حسابی در بانک گشودند و از مردم خواستند که برای جبران این خسارت به آن حساب پول واریز کنند. در همان زمان امام با مرمت مسجدالاقصی مخالفت فرمودند و خواستند تا مسلمانان جهان جنایت اشغالگران قدس را در پیش چشم داشته باشند و مبارزان فلسطین با مشاهده خرابی این مسجد مقدس تهییج گردند.
(کوثر، جلد اول -0 ص 240 هم چنین در جلد دوم کتاب "نهضت امام خمینی"، سید حمید روحانی به تفصیل در مورد ابعاد این فاجعه و بازتاب بینالمللی و عکس العمل جهان اسلام در مقابل این اقدام رژیم صهیونیستی، پرداخته شده است.)
منبع:
کتاب
شهید حجۀالاسلام دکتر محمدجواد باهنر صفحه 560