صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

در ترغیب و پیشرفت این موهبت که نصیب بانوان گردیده اقدامات لازمه معمول و کلیۂ افسران بدون استثنا، خانمهای خود را به رفع حجاب دعوت و اغلب با آنها در معابر گردش کرده و پیشقدم شده‌اند.

تاریخ سند: 1 بهمن 1314


در ترغیب و پیشرفت این موهبت که نصیب بانوان گردیده اقدامات لازمه معمول و کلیۂ افسران بدون استثنا، خانمهای خود را به رفع حجاب دعوت و اغلب با آنها در معابر گردش کرده و پیشقدم شده‌اند.


متن سند:

13141101
کشف تلگراف لشگر 9-1 از مشهد
اسم کشف کننده معین انصاری
تاریخ وصول 1 /11 /1314
نمره وارده 6۲۳۷
(ارکان حرب کل قشون)
مرموزات
تاریخ اصل30 /10ماه 1314
تاریخ کشف -ماه ۱۳۱
تاریخ مخابره- ماه ۱۳۱
مرجع--832
ستاد ارتش

عطف نمره ۶۱۹۵ در ترغیب و پیشرفت این موهبت که نصیب بانوان گردیده اقدامات لازمه معمول و کلیۂ افسران بدون استثنا، خانمهای خود را به رفع حجاب دعوت و اغلب با آنها در معابر گردش کرده و پیشقدم شده‌اند. و مخصوصا در مشهد2 رفع حجاب از خانم افسران شروع گردید. در کنفرانس معارف نیز عموم افسران ارشد با خانمهایشان حضور دارند. ضمنا برای اجرای این منظور در سایر شهرهای خراسان هم فرماندهان ساخلوها و هنگها پیشقدم‌بوده و مشغول اشتراک مساعی می‌باشد3
۱۴/۱۰/۳۰- نمره ۱۹۷۲
سرلشگر مطبوعی4
مراتب عینا به شرف عرض رسید.
2 /11 /14

توضیحات سند:

۱-لشگر خراسان در سال ۱۳۰۰ شمسی پس از کشته شدن کلنل محمد تقی پسیان، با اعزام گردانهایی از تهران به فرماندهی امیر پنجه حسین آقای خزاعی پایه گذاری شد. حوزه استحفاظی لشگر عبارت بود از: خراسان، استرآباد (گرگان)، قائنات، سیستان، بجنورد، قوچان، شاهرود و بسطام. در سال ۱۳۰۵ شمسی لشگر شرق از یک تیپ مختلط در مشهد و یک هنگ مختلط در سیستان تشکیل می‌شد. در سال ۱۳۰۹ شمسی هنگ مختلط سیستان از ترکیبات لشگر شرق جدا و به تیپ مختلط سیستان تبدیل شد... در سال ۱۳۱۴شمسی لشگر شرق با شماره ترتیب ارتش، لشگر نمره ۹ نام گرفت و یکی از یگانهای مهم ارتش ایران را در آن زمان تشکیل می‌داد، تا اینکه در سپیده دم روز سوم شهریور ۱۳۲۰ (۲۵ اوت ۱۹۴۱ م ) ارتش شوروی از سه محور، آذربایجان، گیلان و خراسان و گرگان وارد خاک ایران شد و ارتش که این همه مورد تفاخر رضا خان بود در عرض چند روز متلاشی شد. که لشگر شرق نیز جزو این لشگرهای متلاشی شده و فراری بود. (درون ارتش شاه، خسرو معتضد، صفحات ۳۵، ۳۹ و ۴۴).
۲- قبل از تقسیمات کشوری در سال ۱۳۱۶ ش، کشور به چهار ایالت تقسیم شده بود که ایالت خراسان ایالت چهارم بود. پس از تقسیمات کشوری در ۱۶ آبان ۱۳۹۶ مشهد مرکز استان خراسان با شماره ترتیب ۹ (استان نهم) باقی ماند. و شهرهای سبزوار، بیرجند، تربت حیدریه، قوچان، بجنورد و گناباد با بخشها و دهستانها تحت تابعیت آن قرار داشت. شهر مشهد در جلگه‌ای بین دو رشته کوه بینالود و هزار مسجد واقع شده است و از سطح دریا ۱۰۱۰ متر ارتفاع دارد. شهر مشهد از شمال به شهرستان دره گز و قوچان، از خاور به مرز ایران و شوروی و افغانستان، از جنوب و جنوب باختری به شهرستان تربت حیدریه و کوه باخزر، از باختر به کوه بینالود منتهی می‌شود. تا آغاز قرن سوم هجری این شهر اهمیتی نداشته و بجای آن قریه‌ای بنام سناباد از توابع طوس بود. در سال ۲۰۲ هجری قمری حضرت امام رضا (علیه السلام) پس از شهادت در این محل مدفون شد و به همین مناسبت بود که آن را مشهد رضا خواندند. شهر مشهد به خاطر دارا بودن اماکن مقدس و حوزه‌های علمیه متعدد از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بوده است و شاید بتوان گفت که یکی از شهرهایی بوده که در زمان رضا خان تحت شدیدترین فشارهای اجتماعی، سیاسی و نظامی برای تغییر لباس و کشف حجاب قرار گرفت که مهمترین آن کشتار بی‌رحمانه دژخیمان رضاخان در مسجد گوهرشاد در سال ۱۳۱۴ ش است. (ر.ک : وزارت کشور از دیروز تا امروز، ناصر نجمی، صفحات ۳۷ و ۳۹ و رهبر فرماندار، وزارت کشور صفحات ۶۶۱ به بعد و فرهنگ معین).
٣- با تمام فشارها و تبلیغاتی که برای کشف حجاب در مشهد و کلا استان خراسان به عمل آمد، باز مردم صدیق و متعهد آن سامان تسلیم این فشارها نشده و به انحا مختلف از اجرای کشف حجاب خودداری می‌کردند که این مطلب از بررسی اسناد متعدد به دست می‌آید. مثلا در نامه‌ای که فتح الله پاکروان استاندار خراسان در مورخه 11 /11 /1314 برای رئیس‌الوزراء می‌نویسد چنین عنوان می‌کند: «... چون اطلاع رسیده بود بعضی از خانمها که سابقا در جشنها بی‌حجاب حاضر شده بودند، مجددا در کوچه‌ها با چادر حرکت می‌کنند، این جانب در ضمن نطق خود این رویه ناپسندیده را تقبیح کردم.» (واقعه کشف حجاب، سازمان مدارک... و مؤسسه پژوهش... صفحه ۱۶۸)
و دو سال بعد از رسمیت یافتن کشف حجاب استاندار فوق الذکر در بخشنامه‌ای به تاریخ ۱۴ بهمن ۱۳۹۶ به صورت محرمانه به مسئولین شهرستانهای تابعه می‌نویسد: «به طوری که اطلاع حاصل شده موضوع نهضت بانوان در بعضی شهرستانها به طوری که منظور است پیشرفتهای کامل حاصل نکرده و گویا ‌اشخاصی هستند که نسوان آنها از خانه خارج نمی‌شوند و در جشنها هم حاضر نمی‌گردند. این مسئله بعد از دو سال که از نهضت بانوان می‌گذرد، فقط ناشی از غفلت و تسامح مأمورین محلی است و از قراری که شنیده می‌شود در بین اعضای ادارت هم اشخاصی وجود دارند که بانوان آنها از حضور در مجالس عمومی خودداری می‌کنند. اولا: لازم است به تمام مأمورین محلی اخطار نمایید که عموم آنها موظفند در پیشرفت نهضت بانوان تشریک مساعی نموده و خود آنها در این امر پیشقدم باشند و در جشنها نیز عموما باید با بانوان خود حضور به هم رسانند و همچنین باید بدانند اندک قصور در این بابت موجب مسئولیت شدید ‌شده و ممکن است منجر به انفصال و تعقیب آنها بشود. دو: سایر اهالی نیز باید در نهضت بانوان شرکت نموده و آنهایی که در این قسمت ساعی هستند باید تشویق و کسانی دیگر توبیخ و مورد مؤاخذه واقع شوند و مخصوصا به اشخاصی که بانوان خود را در خانه نگاه می‌دارند باید اخطار شود که این امر ناپسندیده عاقبت خوبی برای آنها نخواهد داشت، زیرا اشخاص مخل نهضت نسوان بدون هیچ گونه ملاحظه تبعید خواهند شد. وصول این بخشنامه و نتیجه اقدامات و عملیات خود را مرتبا گزارش دهند.» (خشونت و فرهنگ، سازمان اسناد ملی ایران، صفحه ۹۶).
۴- سرتیپ ایرج مطبوعی فرزند حسن آقا خان، متولد ۱۲۷۸ شمسی در تهران به شماره شناسنامه ۳۷۲۶ مسلمان، متأهل و دارای ۴ فرزند، ساکن تهران، خیابان سعدی شمالی کوچه مطبوعی پلاک ۷۰، تحصیلات: تحصیلات متفرقه عالیه مدرسه نظام صاحب منصبان دیویزیون قزاق، آشنا به زبانهای روسی و انگلیسی بود. وی در زمان کودتای ۱۲۹۹ ش سروان پیاده نظام بود و جزء واحدهای تحت فرمان رضاخان در کودتا شرکت جست. و به خاطر همین خوش خدمتیها جزء یاران رضاشاه محسوب شد و به دریافت مدال «سوم حوت» (اسفند) ۱۲۹۹ شمسی موسوم به نشان کودتا نایل گردید. سمتهای نظامی که در طول خدمت احراز کرده بود به شرح زیر است.
آجودان هنگ، آجودان تیپ، فرمانده گردان مهندسی، رئیس ستاد لشگر شرق، فرمانده قوای اعزامی به بجنورد و ترکمن صحرا، آجودان مخصوص رضاشاه، و در سال ۱۳۰۵ فرمانده فوج پیاده شاپور شد و در همین سال است که به نایب سرهنگی ارتقا می‌یابد و در تاریخ 12 /4 /1310 به سرهنگ تمامی نایل می‌شود. مطبوعی در اول فروردین ۱۳۹۱ که عده‌ای از صاحب منصبان ارتقا درجه یافتند به درجه سرتیپی نایل شد. سپس به فرماندهی لشگر شرق منصوب می‌شود. وی در سال ۱۳۱۴ به همراهی پاکروان استاندار وقت و به دستور رضا خان کشتار فجیع مسجد گوهرشاد را براه می‌اندازد. مطبوعی خود در این خصوص و چگونگی دخالتش در این جنایت را چنین بیان می‌کند: «در خصوص مسجد گوهرشاد باید عرض کنم بهلول نامی از راه طبس و گناباد به مشهد آمده بود. وی در محوطه آستان قدس رضوی مردم را از به کار بردن کلاه پهلوی منع می‌کرد. فتح الله پاکروان که استاندار خراسان بود به سرهنگ بیات که رئیس شهربانی بود دستور داد او را توقیف نمایند. رئیس شهربانی برای دستگیری بهلول به محوطه آستان قدس رضوی می‌رود، لیکن اسدی نایب التولیه آستان قدس از سرهنگ میخواهد که وی در این مورد دخالت نکند و خود وی دستور بازداشت بهلول را صادر می‌نماید. وی را در یکی از حجرههای استان زندانی می‌نماید. عصر همان روز بر اثر فشار مردم وی از محبس خلاص می‌شود... من در منزلم بودم که به من اطلاع دادند که استاندار و رئیس شهربانی به دیدن من آمده‌اند. آنها از من به عنوان فرمانده لشگر نظر خواستند و از من خواستند که به محل آستان قدس سرباز بفرستم تا شورش مردم را بخوابانند... در جواب تلگراف من از دفتر مخصوص شاه جواب آمد. این جواب با نهایت تغیر و فحاشی بود... به من دستور داده شده بود که فورا عدهای نظامی در اختیار استاندار قرار بدهم من در حدود ۲۵۰ سرباز در اختیار استاندار گذاشتم... در این جریان حدود ۲۵ نفر کشته شدند و... ۴۰ نفر مجروح می‌شوند.» (کیهان ۲۸ شهریور ۱۳۵۸، صفحه ۳) بعد از این واقعه سرتیپ مطبوعی ضمن انجام مشاغل نظامی نیابت تولیت آستان قدس رضوی را هم انجام می‌داد! وی سپس به فرماندهی لشگر شماره ۴ شمال غرب منصوب شد و در20 /6 /1322بازنشسته شد. در تاریخ۱۳۲۶/۱/۱ مجددا به خدمت فرا خوانده شد و به فرماندهی واحدهای مرزی منصوب شد و از۱۳۲۶/۶/۲۰ به ریاست اداره سررشته داری ارتش منصوب شد. در تاریخ 1 /7 /27 به وزارت جنگ انتصاب یافته و در1 /11 /1327 مجددا بازنشسته شد. وی که به پاس جنایتش در 1 /1 /1316به درجه سرلشگری رسیده بود پس از بازنشستگی در سال ۱۳۲۷ مدتی شغلی نداشت تا اینکه به دستور محمدرضا پهلوی و در دوران حکومت او به سناتوری مجلس منصوب شد و ۶ دوره سناتور آن مجلس گردید و در دوران نخست وزیری هویدا، آموزگار، شریف امامی، ازهاری و بختیار نقشهایی را ایفا می‌کرد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، دستگیر و بازداشت شد و در تاریخ 27 /6 /1356 در شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی مرکز به محاکمه کشیده شد، موارد اتهامی او عبارت بودند از:
1- تجهیز دو گردان نظامی از افراد لشگر خراسان در سال ۱۳۱۴ شمسی و اعزام و فرماندهی آنان جهت سرکوبی متحصنین و مخالفین رژیم منفور پهلوی که برای اعتراض به اعمال خلاف شرع و قانون رضا خان در مسجد گوهرشاد در جوار حرم مطهر امام هشتم (علیه السلام) تحصن نموده بودند و دستور کشتار آنان که به گفته معمرین و معتمدین شهر مشهد از نیمه شب تا صبحدم مسجد را به حمام خون تبدیل ساخته و شخص مجرم تا ۲۵ کشته و ۴۰ نفر زخمی را تائید نموده است.
2-صدور و تخریب خانه و کاشانه عده زیادی از کشاورزان دهات اطراف بهشت زهرا از جمله چشمه شاهی و خیرآباد و حسین آباد و محمد آباد...
3- عضویت انتصابی به وسیله محمدرضا پهلوی در شش دوره از ادوار سنای سابق و...
ایرج مطبوعی نهایتاً بعد از محاکمه و استماع دفاعیات وی از سوی دادگاه به اعدام محکوم و در دوم مهر ماه ۱۳۵۸ در تهران تیرباران شد. (ر.ک: زندگی پرماجرای رضاشاه، اسکندر دلدم، جلد دوم، صفحه ۶۴۳، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، فردوست، صفحات ۶۹ و ۷۰ و قیام گوهرشاد، سینا واحد، صفحات ۸۲ و ۸۴، حکایت کشف حجاب، مؤسسه قدر ولایت، صفحات ۱۰۱ تا ۱۰۳ و بایگانی مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات شماره پرونده‌های اداره کل سوم ۵۶۲۰۳ و سپاه ۵۷۴۰/م ۱)

منبع:

کتاب تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد صفحه 195

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.