تاریخ سند: 25 تیر 1342
متن سند:
شماره : 8487/ س/ ت
به : تیمسار ریاست ساواک .
مدیریت کل اداره سوم
ساواک قزوین گزارش مینماید:
اطلاعات واصله حاکی است که روز 16 /4 /42 عدهای از روحانیون از قبیل آیتاله آقا سید ابوالحسن رفیعی1 و آقای آیتاله آقاسیدابوتراب و میرزانصراله شهیدی جهت دیدار آقای آیتاله شریعتمداری2 به تهران حرکت و پس از ملاقات نامبرده، همان روز به قزوین مراجعت و در جلسهای که حضور داشتند اظهار نمودند به ما تکلیف شده بود که تا اخذ نتیجه پیغامی که به پیشگاه اعلیحضرت همایون شاهنشاهی تقدیم شده بود در تهران بمانیم ولی با گذاردن یک نفر نماینده، جایز به ماندن تهران را ندیدیم و او نتیجه اقدامات را به ما اطلاع خواهد داد.
به طوری که نامبردگان در جلسه بعدی اظهار داشتهاند نماینده مزبور به آنها پیغام فرستاده که به طور کلی موضوع مذاکرات رضایتبخش بوده و مراحم شامل حال آنها شده است.
مراتب جهت اطلاع اعلام میگردد.
رئیس ساواک تهران .
مولوی 3
بایگانی شود...
توضیحات سند:
1.
آیتالله آقا سیدابوالحسن رفیعی قزوینی، فرزند آقا سید ابراهیم قزوینی طالقانی در سال 1310 ق /1271ﻫ ش(که البته 1312 ق مشهورتر است)در شهرستان قزوین دیده به جهان گشود.
دروس مقدماتی را در زادگاهش، در مدرسه صالحیه فرا گرفت.
سطح فقه و اصول را نزد حاج ملاعلی طارمی و آیت الله ملاعلی اکبر تاکستانی فرا گرفت و در سال 1293 به تهران عزیمت کرد و در محضر استادان بزرگی همچون آیات: حاج شیخ عبدالنبی نوری، حاج میرزا مسیح طالقانی و سیدمحمد تنکابنی و شیخ محمدرضا نوری در اصول و فقه و از محضر آقا فاضل تهرانی شمیرانی و آقا میرزامحمود قمی، در منطق و فلسفه و عرفان بهره گرفت.
و در محضر آقا میرزا هاشم اشکوری مصباح الانس و آقامیرزا ابراهیم زنجانی، علوم ریاضی و آقا حاج شیخ علی رشتی، هیئت و اسطرلاب و هندسه را فرا گرفت.
آقا سید ابوالحسن در سال 1298 ﻫ ش به زادگاه خویش مراجعت کرد و بعد از توقفی یکساله، مجدداً به تهران بازگشت و به تدریس علوم عقلی و نقلی در مدرسه عبداللّه خان پرداخت.
در سال 1300 با تأسیس حوزه علمیه قم و در حالی که به درس اصول و فقه مرحوم آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حایری یزدی(ره) حاضر می شد، خود نیز به تدریس پرداخت که پس از چندی، در سال 1304 ، به دستور استاد، محل درس خود را به مسجد بالاسر انتقال داد و در همان روزها، نگارش حواشی منظومه و رسائل را آغاز کرد.
از شاگردان وی در قم می توان، آقا سید جلال الدین آشتیانی، آقا سیدرضی شیرازی، مرحوم میرزا محمد ثقفی تهرانی و دکترغلامحسین دینانی را نام برد.
وی در سال 1308 برای دومین بار به زادگاه خویش مراجعت کرد و حدود سی و دو سال، علاوه بر تدریس و اقامه جماعت در مسجد سلطانی، به حل امور و مرجعیت پرداخت.
آیت الله آقاسید ابوالحسن رفیعی قزوینی در سال 1339 به تهران بازگشت و تا پایان عمر خویش در تهران ماندگار شد.
ایشان در دی ماه سال 1352 پس از یک دوره بیماری دارفانی را وداع کرد و در رواق بالاسر حضرت معصومه علیهاالسلام، کنار مرقد مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حایری به خاک سپرده شد.
وی صاحب تألیفاتی همچون : حواشی بر اسفار، حواشی بر منظومه، رساله رجعت، رساله معراج، رساله معاد و غیره می باشد.
2.
سیدکاظم شریعتمداری، فرزند حسن در سال 1283 ﻫ ش در تبریز متولد شد.
دوران تحصیل را در تبریز، مشهد و قم گذرانید و به درجه اجتهاد رسید.
در سال 1327 به دلیل استقبال از محمدرضا پهلوی در مدرسه طالبیه، تا حدودی محبوبیت خود را از دست داد.
این موضوع، ادامه کار را در آذربایجان دشوار ساخت و لذا راهی قم شد و از آن زمان تا پیروزی انقلاب اسلامی ارتباط خود را به طور پنهانی با دربار و رژیم حفظ نمود.
آقای شریعتمداری برخلاف بسیاری از مراجع، قانون اساسی شاه را مورد تأیید قرار می داد و علیرغم اصرار مردم و روحانیت بر سرنگونی رژیم شاهنشاهی، خواستار اجرای قانون اساسی بود.
شاه، آنگاه که از سوی روحانیون مبارز و مقاوم تحت فشار قرار می گرفت و اعصاب و روانش خرد می شد، چاره ای جز توسل به شریعتمداری نداشت.
اسدالله علم وزیر دربار نیز در اجرای فرامین شاه، با واسطه ای مطمئن و مورد وثوق با شریعتمداری تماس می گرفت و از او چاره جویی می کرد.
گاهی نیز وی را به اجرای تصمیمات موظف می نمود.
موارد زیادی از این گونه امور دیده شده که توسط نزدیکان آگاه و وابستگان رژیم از جمله ارتشبد حسین فردوست (رئیس دفتر ویژه شاه) و احمد علی انصاری (پسرخاله فرح) در خاطراتشان ثبت و ضبط گردیده است.
آقای شریعتمداری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به دلیل مشارکت در کودتای قطبزاده از سوی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از مرجعیت خلع شد و در سال 1365 درگذشت.
3.
سرتیپ علی اکبر مولوی، فرزند عبدالحسین در سال 1300 ﻫ ش در تهران به دنیا آمد.
وی یکی از نیروهای سرسپردهی رژیم شاهنشاهی بود که در ارتش و ساواک فعالیتهای متعددی را در راستای تحکیم رژیم پهلوی صورت داد.
عامل دستگیری دکتر حسین فاطمی در بهمن 1332 و مأمور کنترل دکتر مصدق در تبعیدگاهش بود.
در سال 1342 به همراه نیروهای که به لباس دهقانان و کشاورزان درآمده بودند، به قم رفت و به مدرسه فیضیه قم حمله کرد و تعداد زیادی از طلاب را کشت و یا زخمی نمود.
در شب قبل از تبعید حضرت امام خمینی (ره) به ترکیه نیز او به همراه نیروهایی از هوابرد به قم رفت و امام را به تهران آورد.
وی مدتی ریاست ساواک تهران را عهده دار بود و در دستگیری، بازجویی و شکنجه مخالفان رژیم نقش بسزایی داشت.
در شهریور 1349 به سمت معاون پلیس راه و در تیرماه 1350 به عنوان رئیس پلیس راه منصوب گردید.
مولوی در پنجم اردیبهشت 1351 بر اثر سقوط هلیکوپتر درگذشت.
دانشجویان پیرو خط امام، اسناد لانه جاسوسی، مهدی عراقی، ناگفته ها، صص 160 و 199 و 204
منبع:
کتاب
آیتالله سید عباس ابوترابی به روایت اسناد ساواک صفحه 7