صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

مشاهده‌ تعدادی اعلامیه‌ مضرّه در انستیتو تکنولوژی بابل

تاریخ سند: 28 آذر 1356


مشاهده‌ تعدادی اعلامیه‌ مضرّه در انستیتو تکنولوژی بابل


متن سند:

مشاهده‌ تعدادی اعلامیه‌ مضرّه در انستیتو تکنولوژی بابل
13560928
روز 26 /9 /36 تعداد 8 نسخه اعلامیه‌ دست‌نویس‌‌(هر نسخه دو برگ) در انستیتوی مذکور مشاهده گردیده است. خلاصه نکات قابل توجه مندرج در اعلامیه‌های موصوف به شرح زیر است:
«با فروش طلای سیاه خزانه‌ ایران و ملّت تهی و درآمد آن به جای آن‌که به مصرف ملّت گرسنه برسد یا به اربابان استعمار وام داده شده و یا هزینه‌ی خرید اسلحه1‌ خانمان‌سوز گردیده است ... دستگاه خود قانون اساسی و احکام قرآن را نقض و برای اغفال ملّت خواندن دعای کمیل و سینه و زنجیرزنی را تبلیغ می‌کند».
در خاتمه اعلامیه‌ مزبور به مردم هشدار داده شده است «گول این تبلیغات را نخورید و مطمئن باشید که پیروز خواهید شد».
ارزیابی خبر: خبر صحت دارد.
اقدامات انجام‌شده:
1ـ مراتب به نخست‌وزیری و وزارت آموزش و پرورش منعکس گردید.
2ـ اعلامیه‌های موصوف به موقع ضبط و نسبت به شناسایی و دستگیری عاملین تهیه و توزیع آنها اقدامات لازم به عمل آمده است.
این مطلبی بود که اطلاع داشتم قبل از آمدن کارتر2 در مورد قیمت نفت سر و صدا راه بیاندازند که باید گران شود رابط سفارت شوروی را با این دانشجویان پیدا کنید به اداره‌ کل ششم [هشتم]3 هم داده شود.‌‌(نصیری)4 اداره‌ کل دوم5 به اداره کل ششم [هشتم] اوامر تیمسار ریاست ابلاغ شود. 28 /9 /36
به اداره کل ششم [ناخوانا] داده شود‌‌(نصیری). یک برگ فتوکپی بولتن 27 /9 /36 دریافت گردید. 28 /9 /36

توضیحات سند:

1. ارتش مهم‌ترین رکن قدرت محمدرضا شاه به شمار می‌رفت. وی که شخصیتی متزلزل داشت، سعی می‌کرد ضعف‌های درونی خود را با تکیه بر قدرت ارتش جبران کند و اینچنین به نظام خود مشروعیت بخشد، اما این ارتش به لحاظ خودمحوری شخص شاه و وابستگی کامل فرماندهان آن به شخص وی، ارتشی ضعیف بود، که در مواقع تزلزل روحی شاه، ناکارآمد بود. هرچند شاه که ارتش را عامل قدرت خود می‌دید، با قرار دادن این نیرو در برابر مردم در جهت ضعیف و سست کردن پایه‌های نظام خود گام برمی‌داشت. از سوی دیگر، شاه در شرایطی که کشور با هیچ تهدید امنیتی روبه‌رو نبود، و از سوی دیگر فقر ‌عمومی ‌و گرسنگی شایع بود، یک سوم بودجه کشور را به نیروهای نظامی ‌و خرید تسلیحات اختصاص داد، که این امر ورود هزاران مستشار امریکایی و افزایش هزینه‌های دولت را در پی داشت. این اقدام شاه در جهت تحقق‌بخشی به سیاست‌های امریکا و در چارچوب دکترین جدید نیکسون مبنی بر تبدیل شدن ایران به ژاندارم نظامی ‌امریکا در منطقه صورت می‌گرفت. مآلاً این اقدام شاه که در شرایط فقر شایع اقتصادی مردم صورت می‌گرفت، کینه و نفرت ملّت نسبت به دستگاه سلطنتی را افزون کرد. و سرانجام سیاست‌های غلط نظامی ‌شاه ضربه‌ی دیگری بود که بر پیکره‌ی نظام سلطنتی وارد شد و راه پیروزی انقلاب اسلامی ‌را هموار ساخت و این نکته را به اثبات رساند که نیروی نظامی ‌ضامن مشروعیت نظام سیاسی و دوام بلند مدّت آن نیست. انقلاب اسلامی ‌ایران، مینا عربی، تهران: انتشارات استادی، چاپ دوم، 1386، ص 65 و 66.
2. جیمی ‌کارتر سی و نهمین رئیس جمهور امریکا در اول اکتبر 1924 م در ایالت جورجیا متولد شد. در جوانی کشاورز و فروشندۀ بادام زمینی بود. لکن به تحصیل پرداخت و در رشته حقوق فارغ‌التحصیل شد. او مدتی در نیروی دریایی امریکا در بخش اداری خدمت کرد و سپس به مجلس ایالتی جورجیا راه یافت و بعد فرماندار این ایالت شد. او پس از دوران کوتاه‌مدت حکومت 5 /2 ساله جرالدفورد در انتخابات ریاست جمهوری با اکثریت فاحشی از وی پیشی گرفت و به ریاست جمهوری آمریکا رسید. مهمترین رخداد دوران ریاست جمهوری کارتر سقوط نظام 2500 سالۀ سلطنتی و پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بود. این انقلاب و حوادث پس از آن‌، مهمترین ضربه بر سیاست خارجی حکومت کارتر بود. پس از این شکست کارتر به یک رشته اقدامات تهاجمی مبادرت ورزید. از جمله تشکیل نیروی واکنش سریع در خاورمیانه در زمستان 1980 م‌، حملۀ نظامی به طبس در خاک ایران در بهار 1359. به منظور آزاد کردن دیپلماتهای آمریکایی که به جرم جاسوسی در سفارتخانۀ آمریکا در تهران به گروگان گرفته شده بودند و تحریک عراق به آغاز جنگی ویرانگر و 8 ساله علیه ایران و حمایت از عراق در این جنگ‌. کارتر در انتخابات نوامبر 1980م آمریکا از رقیب جمهوریخواه خود رونالد ریگان شکست خورد و از صحنۀ سیاست کناره‌گیری کرد. او در خلال 12 سال حکومت جمهوریخواهان‌‌(8 سال رونالد ریگان و 4 سال جورج بوش‌) از میدان سیاست کنار بود. اما با پیروزی مجدد دمکراتها به رهبری کلینتون‌، مجدداً وارد فعالیتهای سیاسی شد. وی در تابستان و پائیز سال 1994 در فرونشاندن بحران هسته‌ای کره شمالی و نیز فیصله بحران هائیتی از طریق مذاکره و در چهارچوب منافع کاخ سفید، نقش مؤثری به عنوان میانجی ایفا کرد. جیمی کارتر برخلاف آنچه که در برخی کتا‌بها آمده است، از دوستان و نزدیکان شاه بود و هرگز با وی اختلاف اساسی نداشت. سفر وی به تهران در شب اول ژانویه 1978 و نطق وی در تمجید از شاه و نامیدن ایران به «جزیره ثبات» نشان از حمایت کامل آمریکا از شاه دارد. در این مراسم که به صورت مستقیم از تلویزیون پخش می‌شد، شاه و کارتر جام‌های کریستال حاوی شامپاین فرانسوی را در پیش چشم مردم مسلمان ایران سرکشیده و تصور می‌کردند که توانسته‌اند مخالفین را مرعوب کنند.
3. عملیات ضدجاسوسی و مقابله با اقدامات عوامل خارجی در مرکز یا مناطق دیگر ایران که هدف برخی از کشورها بوده به عهده‌ی اداره‌ کل هشتم ساواک بود. قاسم حسن‌پور، شکنجه‌گران می‌گویند، تهران: موزه عبرت، 1386
4. نعمت‌الله‌ نصیری، فرزند عمیدالممالک در مردادماه سال 1289 ﻫ ش به دنیا آمد. پس از طى تحصیلات مقدماتى و متوسطه و گذراندن دانشکده افسرى در سال 1313 به درجه افسرى رسید. مدتى فرمانده گردان 2 هنگ 18 کرمان شد. در سال 1329 فرماندهى هنگ پیاده پهلوى و سپس فرماندهى گارد شاهنشاهى را به عهده گرفت. در کودتاى 28 مرداد 1332 نقش بسیار مهمى داشت. در سال 1337 به درجه سرلشکرى رسید. در سال 1339، ژنرال آجودانى و سپس رئیس شهربانى کل کشور شد. در مرداد 1341 به درجه سپهبدى رسید و در سال 1342، فرماندار نظامى تهران شد. او در سال 1343 به معاونت نخست‌وزیرى و ریاست ساواک کشور منصوب گردید. در 13 مهرماه سال 1350 و مقارن با جشنهاى 2500 ساله شاهنشاهى، به درجه ارتشبدى رسید. در طول دوازده سال ریاست وى در ساواک، همکارى گسترده‌اى بین دستگاههاى جاسوسى آمریکا و انگلیس و اسرائیل با ساواک برقرار و مدرن‌ترین دستگاههاى فنى جهت سرکوبى مبارزین به ایران منتقل گردید. در سندى از لانه جاسوسى مورد عملکرد نصیرى در دستگاه امنیتى شاه چنین گزارش شده است: «نصیرى در زمینه مسائل امنیتى، فردى محافظه‌کار است و ترجیح مى‌دهد به جاى رسوخ در میان گروههاى مخالف و پى‌بردن به اهداف و روشهایشان، آنان را یک‌باره سرکوب و نابود کند.» او در طول زندگى، بیش از 40 مورد نشانهاى داخلى و خارجى گرفت.
با اوج‌گیرى انقلاب اسلامى، نصیرى که به علت دخالت مستقیم و غیرمستقیم در ارعاب و تعقیب و شکنجه و قتل آزادیخواهان مورد نفرت همه طبقات جامعه بود، در تیرماه 1357 از ریاست ساواک برکنار و به عنوان سفیر به پاکستان اعزام شد. رژیم پهلوى در عقب‌نشینى گام به گام خود در برابر انقلاب اسلامى، وى را به تهران فراخواند و در یک حرکت عوام‌فریبانه، در 16 آبان 1357 او را بازداشت و روانه زندان کرد. سرانجام نصیرى در 22 بهمن 1357 توسط مردم دستگیر و در 27 بهمن 1357 به حکم دادگاه انقلاب اسلامى، تیرباران شد.
5. اداره کل دوم ساواک مسئول کسب اطلاعات خارجی، یعنی جمع‌آوری اطلاعات پنهانی از کشورهای هدف بود که از طریق پایگاههای برون‌مرزی با نفوذ به نهادهای اطلاعاتی و مؤسسات مهم این کشورها صورت می‌گرفت. اطلاعات جمع‌آوری شده ‌برای تجزیه و تحلیل و بررسی‌های همه‌جانبه و تهیه‌ی گزارش نهایی به اداره‌ی کل هفتم تحویل می‌شده است. قاسم حسن‌پور، شکنجه‌گران می‌گویند، تهران: موزه عبرت، 1386

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، کتاب 02 صفحه 336

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.