موضوع: افکار عمومی
متن سند:
گزارش اطلاعات داخلی
منبع خبر: مأمور ویژه تاریخ: ۹/۱۱/۴۰
محل: تهران شماره: ۵۱۶۷/۳۱۲
موضوع: افکار عمومی
مطالبی که از ناحیه طرفداران دولت علیه تیمسار سپهبد بختیار عنوان میشود و حتی در جرائد منعکس میگردد بین مردم چندان اثر خوبی ندارد و گفته میشود چون تیمسار بختیار بین افسران ارتش و بعضی از طبقات مردم طرفدارانی دارد مبارزه تبلیغاتی دولت علیه ایشان ممکن است مجدداً تشنجات سیاسی دیگری را بوجود آورد و مانند تیمسار سپهبد زاهدی که در زمان حکومت مصدق با تشکیل شبکههای سری مشکلاتی در کار آن دولت ایجاد کرده بود دوستان تیمسار بختیار در کار این دولت نیز ناراحتیهائی ایجاد کنند. مردم میگویند کاندیدای نخست وزیری بودن جرم نیست چنان که شخص آقای نخست وزیر هم سالها خود را کاندیدای نخست وزیری میدانستند و به همین عنوان فعالیت داشتند.
مردم بیطرف و بینظر میگویند ممکن است ادامه مبارزه و کشمکش بین طرفداران تیمسار بختیار و دولت تشنجات دیگری در کشور ایجاد کند که نظم و آرامش فعلی را به هم بزند و طبقه اصلاح طلب و درستکار هم ضمن اینکه از دولت فعلی جانبداری میکنند اقدامات طرفداران دولت را در این مورد دور از حزم و احتیاط میدانستند.
محترماً به عرض میرساند. ۹/۱۱/۴۰
بختیار و اصلاحات ارضی
روزگاری بود که استعمارگران و امپریالیستهای جنایت پیشه، در راه غارت ثروت کشورها و دسترنج ملتها و تأمین منافع غیرانسانی و استعماری خویش، فقط به قدرت سرنیزه و نیروی نظامی تکیه میکردند ولی در قرن بیستم دیگر برای امپریالیسم امکان پذیر نبود با سرنیزه و زور و قلدری به استعمار و استثمار ملتها ادامه دهد استعمارگران پس از مطالعه دامنه دار و ارزیابی کشورهای کم رشد و عقب مانده به این نتیجه رسیدند که باید رژیمهای دست نشانده در کشورهای عقب مانده علاوه بر تکیه به قدرت سرنیزه، خود میان تودهها رفته «ژست» انقلابی به خود بگیرند. و با دادن شعارهای پر زرق و برق اصلاحات، ترقی و آزادی، مردم را فریفته به سوی خود جذب کنند و امیدوار سازند. این رفرم فریبنده مورد توجه ویژه امیرپالیسم آمریکا قرار گرفت و بیدرنگ کوششهایی جهت پیاده کردن آن در کشورهای عقب مانده و تحت استعمار آغاز گردید. شاه که به قدرت نظامی و دستگاه جاسوسی خود مغرور بود، نیازی به پیاده کردن این رفرم آمریکایی نمیدید لیکن به علت فشار مدام دولت آمریکا سرانجام ناچار شد که برخی از رفرم دست پخت آمریکا را در ایران پیاده و اجرا کند و از اینرولایحه دست و پا شکسته «اصلاحات ارضی» را در سال ۱۳۳۸ به مجلس فرستاد ولی شرائط اجرای آن هنوز آماده نبود و از این روی متوقف گردید!! این طفره رفتن شاه از دید کاخ سفید مخفی نماند لذا در پایان سال ۱۳۳۹ مقامات کاخ سفید طی پیام شدیداللحنی تمایل خود را به روی کار آمدن دکتر علی امینی به شاه رساندند تا به او بفهمانند اگر او نمیتواند یا نمیخواهد به اجرای آن دست بزند، زمام قدرت را به مقامی که استعداد دست زدن به «اصلاحات اجتماعی»! دارد تسلیم نماید و روانه جزیره موریس گردد. شاه زیر فشار شدید مقامات آمریکایی با روی کار آمدن امینی موافقت کرد و در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ماه ۱۳۴۰ او را به مقام نخست وزیری منصوب کرد. امینی وارد صحنه سیاست ایران شد و با سخنرانیهای خود به انتقاد از دولتهای گذشته پرداخت و کوشید مردم محروم ایران را خراب کرده و به گفته کندی «امیدواری پدید آورده! امینی با شتاب هر چه بیشتر دست به کار پیاده کردن طرح باصطلاح اصلاحات ارضی» گردید. و در هیئت دولت توطئهای را به نام «قانون اصلاحات ارضی» علیه دهقانان و روستانشینان تدارک دید که طبق آن مقرر شد: دولت، زمینها را از مالکین خریداری کند و بهای آن را ظرف دهسال به آنان بپردازد و به اقساط ۵۰ ساله از دهاقین وصول نماید. از طرف دیگر بر آن شد که هر حرکت و صدای آزادیخواهانهای را در سطح کشور به اسم «مخالف اصلاحات ارضی» سرکوب و خفه سازد. خروج بختیار از ایران مصادف با اجرای برنامه اصلاحات ارضی بود. این قانون در ابتدا شامل املاک فراوان بختیار که با شیوههای مختلف به دست آورده بود، نشد ولی با خروج بختیار از ایران و تشدید اختلاف بین وی و شاه، مأموران اصلاحات ارضی به سراغ املاک و مستغلات فراوان وی رفتند. مأموران سازمان اصلاحات ارضی کشور در استانهای مختلف از قبیل خوزستان، مازندران و اصفهان، اقدام به شناسایی زمینها و اموال بختیار نمودند و تنها این امر بود که موجب مخالفت بختیار با بحث اصلاحات ارضی شد. بهرحال بختیار دارای املاک و مستغلات زیادی بود که بخشهایی از آن در گزارشها و اسناد ساواک آمده است.
منبع:
کتاب
سپهبد تیمور بختیار به روایت اسناد ساواک، جلد اول، اولین رئیس ساواک صفحه 58