تاریخ سند: 28 آبان 1353
موضوع: متعصبین مذهبی
متن سند:
از: 312 تاریخ:28 /8 /1353
به: 2ﻫ شماره: 6844 /312
موضوع: متعصبین مذهبی
ساعت 21:00 روز 10 /7 /1353 عباس زراری1 فرزند ابراهیم دارنده شناسنامه شماره 132 ساری شغل دیپلمه بیکار به چند تن از طرفداران خمینی در ساری اظهار داشته که عکس خمینی در تمام شهرستانهای ایران پخش شده و مشارالیه به عنوان جانشین آیتاله شاهرودی مورد قبول عامه واقع شده است. همچنین شخص مذکور ساعت 21:30 روز 12 /7 /1353 در مسجد جامع ساری ضمن تفسیر قرآن عدهای از جوانان متعصب هوادار خمینی را تهییج2 نموده است.
شخصی به نام سیدمحمد منافی شغل مغازه دار در خیابان نادر ساری اخیراً ضمن بحث با عدهای از متعصبین مذهبی این شهرستان اظهاراتی در مورد اقدامات خراب کارانه گروه با اصطلاح مجاهدین خلق3 بیان نموده و اضافه کرده مقامات دولتی سرپرست رانندگان شرکت واحد اتوبوسرانی تبریز را به علت اعتصاب اعدام کردندهاند.
ملاحظات:
جهت تحقیق پیرامون صحت و سقم موضوع و شناسایی افراد مذکور و اعلام نتیجه.
محترماً در صورت تصویب ارسال گردد. کاشی 27 /8
ارسال شود. 27 /8
توضیحات سند:
1. سید عباس زرارى، فرزند سیدابراهیم در سال 1333 ﻫ ﺵ در سارى به دنیا آمد. براساس گزارش ساواک مازندران وى در سال 1353 در چند مورد در پخش اعلامیه علیه رژیم شاه شرکت داشت و مطالب انتقادى نسبت به رژیم مطرح نمود. وی بعد از انقلاب صاحب امتیاز دفترخانه اسناد رسمى شد.
2. اصل: تهیج
3. سازمان مجاهدین خلق( منافقین ) یکی از گروههای چریکی و مسلحانه است که در دهه 1340 و 1350 به فعالیت پرداخت. محمد حنیفنژاد، سعید محسن و علیاصغر بدیعزادگان بنیانگذاران این گروه بودند که از دوران دانشجویی در فعالیتهای نهضت آزادی شرکت داشتند. نامبردگان در سال 1344 ابتدا گروهی به نام جنبش رهاییبخش ایران براساس الگوی سازمان الفتح پیریزی کردند و در اواخر سال 1347 پس از سه سال کار در زمینه ساختار تشکیلاتی، مطالعه و بررسی انقلابها و شناخت نسبی از جامعه ایران و نیز تدوین برنامههای آموزشی برای ترویج عملیات مسلحانه، به تنظیم و تدوین استراتژی خود پرداخته و به سازمان مجاهدین خلق تغییر نام دادند. اعضای این سازمان در صدد بودند تا همزمان با برگزاری جشنهای دو هزاروپانصد ساله شاهنشاهی در سال 1350، عملیات مسلحانه گستردهای در سطح کشور صورت داده و برخی از مناطق و اماکن حساس را منفجر نمایند؛ لیکن واسطه تهیه اسلحه، به نام شاهمراد دلفانی از اعضای حزب توده که از عناصر ساواک بود، در درون سازمان نفوذ کرد و اطلاعات قابل توجهی از سازمان و عناصر و برنامههای عملیات نظامی آنان را در اختیار ساواک گذاشت که منجر به دستگیری سران سازمان و اکثریت اعضای آن گردید. افراد باقیمانده سازمان موفق شدند با مخفی شدن در خانههای امن و مسلح شدن، شروع به تجدید سازمان و فعالیت نمایند و در سالهای 51 و 52 و 53 عملیات مسلحانه خود را تشدید کردند و در جریان این فعالیتها عدهای از آنها دستگیر و یا کشته شدند و در اوایل سال 1354 باقیمانده اعضای سازمان، اختلاف ایدئولوژیک پیدا کردند و ساواک نیز با استفاده از فرصت برای ضربه زدن بیشتر به سازمان، بیانیه اعلام موضع ایدئولوژیک را در بیرون از سازمان انتشار داد و در این مرحله بخش قابل توجهی از نیروهای سازمان به مارکسیسم روی آوردند و فقط عده کمی از جناح مسلمان تغییر روش ندادند و به رغم فشارها و مشکلات فراوان با عناوین جدید همچون: گروه مهدیون در اصفهان، گروه شیعیان راستین در همدان و گروه فریادخلق خاموش در تبریز و... به فعالیت خود ادامه دادند. به هر حال دستگیر و کشته شدن عدهای از اعضای سازمان اجازه فعالیت بیشتر را از این سازمان گرفت و تنها با اوجگیری انقلاب در اواخر سال 1356 و 1357 توانستند به فعالیت مجدد رو بیاورند ولی در به حرکت در آوردن ملت مسلمان ایران و اجتماعات عظیم مردمی و اعتصاباتی که رژیم را از پای درآورد، نقش چشمگیری نداشتند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نظام جمهوری اسلامی با اتخاذ روشهای متضاد و حرکات منافقانه نهایتاً به رویارویی با انقلاب پرداختند و در سال 1360 دست به اقدامات مسلحانه زدند که با مقابله قهرمانانه نهادهای انقلابی و مردم نهایتاً به غرب پناهنده شده و بعدها ننگ همراهی و همدستی با صدام را گردن نهادند. سازمان تا سقوط صدام در خدمت ارتش و استخبارات عراق بود. با سقوط صدام عملاً و علناً در خدمت امریکا قرار گرفت.
ر. ک: سازمان مجاهدین خلق ایران، پیدایی تا فرجام، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، کتاب 02 صفحه 66