گزارش خبر موضوع : شیخ صفرعلی تاری وردی (اسلامی )
تاریخ سند: 30 تیر 1357
گزارش خبر موضوع : شیخ صفرعلی تاری وردی (اسلامی )
متن سند:
نامبرده بالا روز 30 /4 /37 در یک گفتگوی خصوصی اظهار داشته علت عدم اجرای سلام عید مبعث در دربار این بوده که 66 توسط پسر شاهپور علیرضا مرحوم مورد سوء قصد قرار گرفته و از ناحیه پا مجروح شده است و سوء قصد کننده هم بلافاصله مثل ناصر فخرآرائی1 کشته میشود در هر صورت این قبیل یورش های مسلحانه در مملکت رایج شده و سرانجام توفیق از آن ما خواهد بود و آن وقت حکومتی بدست ما و طبقه روحانیون در این کشور سر کار خواهد آمد که خدا شناس خواهد بود و از اسرائیل و آمریکا تبعیت نخواهد نمود.2 نظریه شنبه: نظری ندارد.
نظریه یکشنبه: با توجه به سابقه شیخ صفرعلی تاری وردی بیان چنین مطالبی از ناحیه وی بعید نیست و اعمال و رفتارش کماکان تحت نظر است.
صاعد نظریه سه شنبه: نظریه یکشنبه تایید میشود.
نظریه 23: نظریه سه شنبه تایید میشود.
توضیحات سند:
1ـ ناصر فخرآرایی ضارب محمدرضا پهلوی در 15 بهمن سال 1327 بود.شاه در آن هنگام به دانشگاه تهران رفته بود تا در اجرای مراسم سالگرد تأسیس دانشگاه تهران شرکت کند.
ناصر فخرآرایی که به عنوان خبرنگار و عکاس روزنامه پرچم اسلام در آن مراسم شرکت کرده بود با اسلحه، شاه را هدف قرار داد ولی موفق به ترور او نشد.
از آنجا که فخرآرایی عضو حزب توده بود، فردای سوء قصد، حزب توده غیر قانونی اعلام شد و منحل گردید.
همچنین آیت الله کاشانی نیز که به عنوان عامل ورود فخرآرایی به جریده پرچم اسلام شناخته شده بود، دستگیر و راهی زندان فلک الافلاک شد.
2ـ پیش بینی سقوط شاه هر چند در برخی از این سندها نمادی از آرزوست، امّا در زمستان 1356 نخستین بار توسط امام خمینی بیان شد.
«اوری لوبرانی» سفیر رژیم اسرائیل در ایران نیز چنین پیش بینی ای کرده بود.
وی در همین ماه (تیر) «طی گزارشی به وزارت خارجه اسرائیل اطلاع داد که سرنوشت شومی در انتظار شاه است و افزوده بود، بحث بر سر این نیست که چگونه او از مهلکه جان به در می برد بلکه موضوع مدت زمانی است که می تواند دوام بیاورد.
بنابر پیش بینی لوبرانی، شاه بیش از دو تا سه سال دیگر در مسند قدرت باقی نمی ماند...
هر چند نظریه او در تل آویو مورد بحث و گفت و گوی محافل سیاسی قرار گرفت با این حال دولت اسرائیل با احساس نگرانی به دو اقدام فوری مبادرت ورزید؛ به جامعه یهودی مقیم ایران هشدار داده شد و آنها را تشویق به تهیه طرح لازم برای خارج شدن از ایران کرد؛ همچنین نظریات لوبرانی را در مورد آینده شاه به واشنگتن اطلاع داد.
» (تاریخ بیست و پنج ساله ایران/ج 2/ص 411)