صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

آقای انزابی

تاریخ سند: 23 مهر 1345


آقای انزابی


متن سند:

از: 3ﻫ تاریخ: 23 /7 /1345
به: 316 شماره: 9781 /3ﻫ

در سخنرانی آقای انزابی که در تاریخ 21 /7 /45 در منزل آقای قاضی واقع در مقصودیه دربند حاج غفار تشکیل شده بود، شرکت [نمودم] و در ابتدا چند تن از علما سخنرانی‌های مذهبی نمودند و هیچ کدام مثل آقای انزابی با کنایه [به] سخنرانی خود ادامه ندادند به طور کلی در این جلسه در حدود 85 نفر که سن بیشتر آنها از 45 بالا بوده حضور داشتند و عده ای نیز بی حال و برای وقت‌گذرانی شرکت و بدون ارادت قلبی مایل بودند که هرچه بیشتر سخنرانی ادامه پیدا بکند و ایشان روزگار خود شان را به این نحو بگذرانند. در این موقع آقای انزابی شروع به سخنرانی نموده و چون عده حاضر در جلسه را بیشتر دیدند با بیان تحریک آمیز خود اظهار نمودند: «اولین پادشاهی که دین اسلام را قبول کرد پادشاه حبشه بود در آن موقع دو نفر از مسلمانان را پیش پادشاه حبشه بردند ولی این دو نفر به شاه تعظیم نکردند. اطرافیان شاه گفتند که گردن اینها را بزنند پادشاه حبشه مانع شده بود مسلمانان به اطرافیان شاه گفتند ما فقط به خدا تعظیم می‌کنیم شاه چه کاره است حالا مگر می شود این حرف را زد یا تعظیم نکرد؟ آدم را جایی می‌فرستند که چنانکه فرستادند. (بعد چنین اظهار نمود که) در مجله مکتب اسلام خواندم، یک نفر خارجی دین اسلام را قبول کرده و این خارجی نوشته است که من بر اثر مطالعات زیاد، حلاوت و شیرینی دین اسلام را درک نمودم. می بیند چقدر خوب گفته[است؟] بعد نوشته است که اگر مسلمانان را می دیدم، معلوم نبود دین اسلام را قبول کنم. بلی خارجی ها سهل است. در داخل مملکت با چشم خود می بینند که دشمنان دین اسلام هم درک کردند که مسلمانان اتحاد و اتفاق نداشته و بدون اراده می گویند که ما مسلمان هستیم نماز می‌خوانیم روزه می گیریم. پس مسلمان کامل شدیم نه اینطور نیست بیدار شوید ببینید دشمنان دین شما چکارها می کنند. (بعداً مکثی کرده و گفت) اشخاصی که در راه دین اسلام گرفتار شدند از خداوند باری تعالی خواستاریم که آنها آزاد شوند و آنهایی که دین اسلام را زیر پا می گذارند خداوند ذلیل کند.» همه گفتند (آمین) سخنرانیِ وی خاتمه یافت و آقای قاضی طباطبایی، در سخنرانی شرکت نداشتند و به طوری که بنده استنباط نمودم روابط آقای انزابی و قاضی خوب بوده و آقای میر هدایت حجۀ الاسلامی نماینده مکتب اسلام1 اظهار نمود که روابط آنان بی اندازه حسنه می باشد و از اشخاص سرشناس در جلسه مزبور کسی شرکت نداشتند.
نظریه منبع- تمام گفتارهای گذشته و حال آقای انزابی توأم با کنایه بوده و هر موقع مساعد باشد، مسئولان مملکت را مخاطب قرار داده و بر علیه مملکت و امنیت سخنرانی می نماید و در خاتمه به اتفاق آقای میر هدایت حجۀ الاسلامی نماینده مکتب اسلام جلسه مزبور را ترک نموده و ضمن خدا حافظی آقای انزابی از حجۀ‌‌الاسلامی تشکر نمودند و بعداً در این مورد در پاسخ سئوال بنده، آقای حجۀالاسلامی اظهار نمودند که برای آقای انزابی روزنامه مکتب اسلام می‌فرستم.
نظریه رهبر عملیات- آقای انزابی در جلساتی که مقتضی بداند، انتقاداتی از جریانات روز می نمایند و به منبع آموزش لازم داده شد که با آقای میرهدایت حجه الاسلامی نماینده مکتب اسلام در تبریز، تماس بیشتری برقرار نماید. - ز
سبلان
به این شخص تذکر لازم داده شود از ادامه روش گذشته و ایراد بیانات غرض آلود و خلاف مصالح خودداری نماید؛ وگرنه عواقب وخیمی خواهد داشت.

توضیحات سند:

1. مجله مکتب اسلام: این مجله به منظور آشنا ساختن مردم ایران با مبانی دین اسلام بویژه نسل جوان با حقایق و روشنگری‌های دین اسلام در قم و توسط علمای حوزه علمیه قم راه‌اندازی شد و هدفش ضمن آگاهی دادن به مردم‌، مبارزه با تبلیغات ضددینی رژیم در ایران بود‌. ابتدا این مجله تحت نظر آقای سید کاظم شریعتمداری و با مدیریت آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی و دیگر نویسندگان دارالتبلیغ اداره می‌شد و نقش مناسبی در تبلیغ و ترویج احکام و مبانی دینی مذهب تشیع داشت. نکته قابل توجه آن است که دستگاه امنیتی شاه نیز به نقش اسلام در آگاهی بخشی توده‌ها و مبارزه با کمونیزم آگاه بود و به ناچار در برخی شرایط، تضییقات موجود را کاهش می‌داد تا به اصطلاح از نفوذ کمونیزم در ایران جلوگیری شود.

منبع:

کتاب حجت‌الاسلام و المسلمین محمد حسین انزابی به روایت اسناد ساواک صفحه 227


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.