تاریخ سند: 10 فروردین 1357
تحلیلى از وقایع و حوادث اخیر و فعالیتهاى گروههاى افراطى
متن سند:
سند شماره (200)
13570110 تاریخ: 10 /1 /57
تحلیلى از وقایع و حوادث اخیر و فعالیتهاى گروههاى افراطى1
فعالیتهاى گروههاى افراطى از اواسط سال 2535 آغاز گردید و بتدریج مراحل جدیدى را پیمود. عناصر وابسته به این گروهها با این عنوان که شرایط و اوضاع بینالمللى تغییر پیدا کرده و منفذهاى جدید براى تجدید فعالیت بوجود آمده، شروع به انتشار یک سلسله نامه و اعلامیه نمودند.
با گسترش این فعالیتها تعدادى از افراد وابسته به گروههاى افراطى نیز در صدد تجدید حیات این گروهها برآمدند و با دعوت تعدادى از عناصر سابق گروههاى مذکور به تلاشهائى در جهت احیاء فعالیتهاى گذشته گروههاى مذکور دست زدند.
از جمله این گروهها که مقدماتى را براى تجدید فعالیت فراهم کرد جبهه به اصطلاح ملى سابق و دستجات وابسته به آن (حزب ایران ـ حزب ملت ایران ـ حزب مردم ایران ـ جامعه سوسیالیستها و جمعیت به اصطلاح نهضت آزادى) مىباشند. چند تن از گردانندگان سابق جبهه مذکور در ابتداى امر نامهاى به پیشگاه اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر تقدیم داشتند و اوضاع اقتصادى، سیاسى و اجتماعى ایران را مورد انتقاد قرار دادهاند. گروههاى مذکور براى بدست آوردن پایگاههاى اجتماعى براى توسعه فعالیتهاى خود به سمت روحانیون افراطى طرفدار روحاله خمینى روى آوردند و در اواسط سال 2536 اجتماعى در صحن حضرت عبدالعظیم تهران تشکیل دادند و خواستار آزادى تعدادى از زندانیان ضد امنیتى و بازگشت روحاله خمینى به ایران شدند. پس از این اجتماع روحانیون افراطى و افراطیون مذهبى نیز به جرگه این فعالیتها پیوستند و فعالیتهاى جدیدى را پىریزى نمودند. آغاز این فعالیتها که همزمان با فوت مصطفى خمینى پسر روحاله خمینى بود، فرصت مناسبى براى انجام فعالیتهاى اخلالگرانه در اختیار آنها قرار داد و روحانیون افراطى و افراطیون مذهبى در تعدادى از نقاط کشور فعالیتهائى را به صورت انجام تظاهرات دنبال کردند و عدهاى از افراطیون مذهبى که تحت تأثیر عقاید روحانیون افراطى قرار دارند به شکستن شیشههاى شعب بانکها و برخى از تاسیسات مبادرت نمودند .
عناصر هوادار جبهه مذکور و طرفداران آن نیز از این فعالیتها حمایت و جانبدارى مىکردند البته شکستن شیشه و اخلالگرى را ظاهرا تأیید نمىکردند. این فعالیتها در مراسم چهلم فوت مصطفى خمینى نیز ادامه یافت.
تبلیغات و هدفهاى گروههاى مذکور در این مرحله روى محور زیر قرار دارد:
ــ ادعاى عدم اجراى قانون اساسى از طرف حکومت.
ــ ادعاى عدم اجراى اعلامیه حقوق بشر از طرف حکومت.
ــ ادعاى نبودن آزادى قلم و بیان.
ــ ادعاى توسل پلیس به خشونت و شکنجه.
ــ آزادى زندانیان ضد امنیتى.
ــ انحلال دادگاههاى نظامى.
ــ انحلال مجلسین و انجمنهاى شهر.
و مواردى از این قبیل.
پس از آنکه در دیماه سال 2536 مقاله «ایران و ارتجاع سرخ و سیاه» در روزنامه اطلاعات چاپ شد و به حوادث شهر قم منجر گردید عدهاى دیگر از روحانیون نیز همگامىهایى با گروههاى افراطى نشان دادند منجمله آیتاللّه شریعتمدارى با انتشار اعلامیهاى موضوع قانون اساسى در ایران را مطرح کرد و حتى مصاحبهاى نیز در این مورد با چند تن از خبرنگاران خارجى انجام داد که این موضوع مدت کوتاهى بعد از اعلامیه تشکیل کمیته ایرانى دفاع از آزادى و حقوق بشر در ایران «توسط هواداران جبهه به اصطلاح ملى و جمعیت به اصطلاح نهضت آزادى» بود. این فعل و انفعالات موقعیت جدیدى نیز در برابر عناصر و گروههاى برانداز و کمونیست قرار داد، تا با اغتنام از فرصت تلاشهائى را در جهت فعالیتهاى فوق دنبال نمایند. لذا بعد از حوادث دیماه شهر قم در چهلمین روز کشته شدن اخلالگران شهر قم که طبق اعلامیههاى آیات حوزه علمیه قم (شریعتمدارى ـ گلپایگانى ـ نجفى مرعشى) روز کشته شدن اخلالگران عزاى ملى اعلام شده بود، افراطیون مذهبى، همگام با عناصر کمونیست و آشوبگر دست به یک سلسله اقدامات و فعالیتهاى اخلالگرانه و تخریبى زدند که مهمترین آن در شهر تبریز اتفاق افتاد و قریب 140 سینما، شعبه بانک و تاسیسات دیگر توسط عناصر گروههاى مذکور آتش زده شد و یا خساراتى به آنها وارد گردید. عناصر وابسته به گروههاى افراطى مانند جبهه به اصطلاح ملى و دستجات هوادار آن و همچنین روحانیون افراطى که کوشش در تداوم این فعالیتها براى بهرهگیرى تبلیغاتى از آن دارند، پس از واقعه تبریز مقدمات فعالیتهاى جدیدى را فراهم کردند. به همین علت تا قبل از روز مذکور طرفداران جبهه مذکور، و دستجات وابسته به آن و همچنین تعدادى از آیات اعلامیههائى انتشار دادند و برگزارى مراسم عید نوروز را به مناسبت حوادث شهرهاى قم و تبریز تحریم کردند.
روحاله خمینى نیز که در کشور عراق اقامت دارد، از ابتداى فعالیتهاى فوق اعلامیه و نامههاى متعددى براى طرفداران خود به ایران ارسال داشت و طى این نامهها هواداران خود و گروههاى افراطى و برانداز را به مبارزه و قیام عمومى علیه حکومت ایران دعوت کرد و از گروههایى مختلف خواست با متشکل کردن صفوف خود و اتحاد و یگانگى جبهه خود را علیه حکومت ایران مستحکمتر نمایند. در نتیجه تلاشهاى گروههاى مذکور و اقدامات روحانیون افراطى در روز 10 /1 /37 که مصادف با چهلمین روز کشته شدن اخلالگران تبریز بود، تظاهرات اخلالگرانهاى در نقاطى از کشور رخ داد و اخلالگران و عناصر کمونیست با استفاده از فرصت برخى از سینماها، شعب بانکها و تاسیسات دیگر را با بطریهاى حاوى مواد آتش زا مورد حمله قرار دادند و تلاش دارند این گونه فعالیتهاى تخریبى را در نقاط مختلف کشور توسعه دهند. همزمان با فعالیتهاى فوق گروههاى افراطى و کمونیست در خارج از کشور نیز فعالیتهاى مستمرى را در انعکاس وقایع و اعلامیهها و نامههاى گروههاى مذکور در خارج از کشور به عمل آوردهاند.
محترما مقرر فرموده بودند شرحى در زمینه فوق براى اطلاع آقاى ناظمى تهیه گردد. در اجراى امر اقدام شده در صورت تصویب ارسال شود.
این آن چیزى نیست که خواسته بودم. به آقاى فریدى گفتم باید نقاط ضعف مخالفین مثل روحانیون را که چه خواستههاى ارتجاعى دارند بنویسیم که درخواستهاى بالا که خیلى هم ظاهرى بدى ندارد. (ثابتى)
توضیحات سند:
1. این تحلیل به دستور پرویز ثابتى رئیس اداره سوم ساواک نوشته مىشود. هرچند در این نوشته به بخشى از حقایق اشاره شده، با این حال ثابتى آن را نمىپذیرد و تأکید مىکند که نقاط ضعف روحانیان را برجسته کند. او مىنویسد خواستههایى که از قول گروههاى مخالف در اینجا آمده ظاهر بدى ندارد. به هر حال این بولتن سه صفحهاى در پایان سندهاى روز دهم فروردین چه بسا نشانگر جمعبندى مختصرى باشد از سیر حوادثى که در نیمه دوم سال 56 تا این تاریخ روى داده است.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، روزشمار استان مازندران(ساری)، جلد 1 صفحه 172