کانون مترقى
متن سند:
کانون مترقى
خلاصه بیانات رئیس هیئت مدیره به
مناسبت اولین سال بنیانگذارى کانون مترقى
امروز مصادف با اولین سال پایهگذارى کانون مترقى است و بدین مناسبت کلیه اعضاى کانون براى صرف شام و استماع گزارش هیئت مدیره گرد هم جمع شدهاند ـ آرزو داشتم که مقدورات و مقتضیات کانون ایجاب مىکرد که از کلیه دوستان علاقمندان و طبقات مختلف در این مجلس دعوت به عمل آید ولى چنین سعادتى رابه بعد موکول خواهیم کرد تا آشنائى بیشترى با اعضاى کانون مترقى حاصل گردد. امشب ما فقط به دعوت و افتخار حضور عده از مدیران و مخبرین جراید قناعت کردیم تا عالم مطبوعات را که آئینه انعکاس افکار عمومى است با موجودیت و افکار خود آشنا سازیم و از حقارت مجلس که فقط نمونه سادگى و بىآلایشى ما است پوزش مىطلبیم.
یک سال از اولین روز پایهگذارى کانون مترقى مىگذرد و در این فاصله به جز یکى دو بار انعکاس خبرى در جراید دیده نشده زیرا ما معتقدیم که تا نتوانستهایم به معناى واقعى و حقیقى گروهى به وجود آوریم. ـ تا نتوانستهایم ابتدا خود را شناخته و بعدا به جامعه معرفى کنیم ـ تا نتوانستهایم عقاید و افکار و نظرات خود را که متکى به اصول علمى ـ اخلاقى و معنوى باشد تنظیم و از آن پیروى کنیم ـ تا نتوانستهایم هدف واقعى و موجودیت خود و همچنین عقاید نوینى را به جامعه و افکار عمومى
عرضه داریم مهر سکوت را نشکسته و متظاهر به وجود جمعیت متشکل نشویم ـ چندى پیش به مناسبتى اسم کانون مترقى منتشر شد و بر سر زبانها روان گردید اینک لازم دانستیم از این موقعیت استفاده کرده و براى اولین بار با ارباب محترم جراید آشنائى حاصل کنیم ـ علت تشکیل کانون و هدف و برنامه کار خود را توضیح دهیم و از این رکن مهم و اساسى کشور خواستار شویم که در آینده اگر از اجتماع ما سخنى به میان آمد به حقایق واقف باشند و ما را در راه خدمتگذارى به این آب و خاک پشتیبانى و تقویت کنند. ما-انتظار تعریف یا تبلیغ نداریم بلکه امیدواریم که از امروز اساس و شالوده کانون مترقى آنچه هست شناخته-و شناسانده شود تا اگر نظریات .... افکار و عقاید ما در حال و آینده بتواند بر قلوب مردم و بخصوص طبقه جوان و روشنفکر کشور رسوخ کند و مؤثر واقع شود به وسیله جراید تسهیل و تقویت گردد.
روزنامههاى کشور مهمترین و خطیرترین وظیفه را بر عهده دارند و مىتوانند افکار اکثریت مردم را در راه صحیح و منطقى هدایت و راهنمائى کنند ـ چه خدمتى از این بزرگتر و چه سعادتى از این بالاتر که به دست تواناى شما سپرده شده و چه لذت و رضایت خاطرى از این بیشتر که بتوانید از این قدرت به نفع جامعه و سعادت و بقاى ایران حسن استفاده کنید و وظیفه وجدانى و اخلاقى و دین خود را به ملت-ایفا نمائید.
آقایان اگر تاریخ ایران را ورق بزنیم سطور بیشمارى حکایت از افتخارات ... جنگها و کشورگشائىها... عقاید فلاسفه و علماء ... شعرا و نویسندگان و ادباى بزرگ دیده مىشود و در عین
حال خالى از دوران سختى و مشقت .... تهاجم کشورهاى خارجى .... تسلط مستقیم و غیرمستقیم سیاستهاى-استعمارى نمىباشد ولى ما در اینجا مایل نیستیم که به عقب برگردیم بلکه مىخواهیم آینده را با دیده روشن و حقیقتبین سنجیده و با دقت مطالعه کنیم که علل واقعى مشکلات اجتماع ما با وجود پیشرفتها و ترقیات محسوس چهل سال اخیر چیست چگونه مىتوانیم به این مشکلات فائق آئیم .... آیا این مشکلات را مىتوان به طور فردى حل کرد و یا کشور ما احتیاج به اجتماعاتى دارد که این مسائل را با دقت و روى اصول صحیح علمى و منطقى با توجه به سنن و رسوم ملى به دست ایرانى و با فکر بصیر و ترقىخواهانه ایرانیان بررسى کرده و اساس و شالوده مستحکم و مستدل به اصول جدید و علوم و فنون امروز پایهگذارى کنند.
آنچه مسلم است ما ایرانیان نسبت به مفاخر گذشته خود به دیده مباهات و سربلندى مىنگریم و با مطالعه مشکلات و صدماتى که در دوره تاریخ خود مشاهده مىکنیم اطمینان راسخ داریم که ملت ایران داراى روحى است که هیچگاه مضمحل نخواهد شد و مىتواند بر تمام مصائب سیاسى و ضعفهاى مادى غلبه کند و موجودیت خود را حفظ نماید ولى امروز براى ما کافى نیست که فقط به افتخارات گذشته مباهات کنیم ـ باید کلیه مسائل مملکتى را با دقت مطالعه و بررسى کرد و طبق اصول علمى و منطقى و با توجه به احتیاجات و استعداد کشور پایه گذارى ایران مترقى را بر روى ستونهاى محکم سیاستهاى اقتصادى ـ اجتماعى و ادارى که با یک جنبش ملى توأم باشد پایهگذارى نمود.
آنچه نباید فراموش شود حقیقى است که اگر بدان توجه نشود نتیجه تمام فعالیتها و صرف وقت و هزینه به هدر رفته بلکه زیان بخش مىشود و آن این است که کلیه پیشرفتهاى مادى باید با افکار تازه و مکتب جدید که منطبق با احتیاجات مملکت و مورد قبول ملت باشد توأم گردد ـ انجام برنامههاى وسیع در صورتى که با ایمان و عقیده توأم نباشد و کلیه قواى علمى و عملى و نیروى انسانى در اجراى آن تجهیز نگردند نمىتواند مؤفقیتآمیز باشد هدف همگى ما سعادت و ترقى و تعالى کشور است ولى در دنیاى امروز این آرزو تنها کافى نیست ـ باید گفت که براى رسیدن به چنین هدفى چه اصولى را باید معتقد بود و در چهارچوب این اصول باید چه سیاست و برنامه داشت. براى نیل بدین مقصود و غلبه به مشکلات مادى و معنوى باید روح همکارى اجتماعى و ایمان به اصولى که بدان اعتقاد داریم تقویت گردد.
ایجاد چنین عقیدتى در افراد بطور متشتت و با رسوخ در بعضى دستگاههاى دولت نمىتواند کافى براى اجراى آرزوى ما باشد بلکه تنها راه و روشى که کشورهاى متمدن و پیشرفته امروز هم بدان گرویدهاند لزوم ایجاد اجتماعاتى است که این نکات را با دقت بررسى کرده و به اصول عقاید خود وفادار و در راه انجام آن قدم بردارند.
کانون مترقى بر روى فلسفه این توضیحات پایهگذارى شده است
ما در تجربیات زندگانى خود به این حقیقت رسیدیم که امروز با سرعت هرچه تمامتر باید این خلاء را پر کرد و با مطالعه و دقت کافى نسبت به مسائل مختلف مملکتى اصول و عقایدى تنظیم نمود
و بر طبق این اصول برنامههاى کلى و راه حلهاى منطقى و عملى که بر روى موازین علمى پایهریزى شده باشد پیشنهاد کرد تا بتوانیم به موفقیت دوران جدید یک ایران مترقى امیدوار شویم.
عده از افراد روشنفکر که در رشتههاى مختلف اقتصادى ـ اجتماعى و حقوقى بصیرت دارند اعم از کارمندان دولت .... قضات عالىرتبه دادگسترى .... اساتید دانشگاه ـ کارشناسان اقتصادى و اجتماعى ـ مهندسین برجسته ایرانى و پزشکان حاذق کشور .... صاحبان صنایع و معادن و بازرگانان و بانکها و مؤسسات مختلف گرد هم آمدند و کانون مترقى را تأسیس کردند ـ سال گذشته در چنین روزى صحبت از لزوم چنین اجتماعى بین چند نفر از علاقمندان به این اصول برمیان آمد و موجب و موجد چنین کانونى گردید ـ از آن روز ما در جستجو و درپى تنظیم اصول و نظرات کانون و در تعقیب انشاء برنامه اساسى خود برآمدیم ـ امروز تعداد ما به بیش از 2 نفر بالغ گردیده است و در انتخاب افراد به جنبه تخصصى و کارشناسى و همچنین خصوصیات-روحى و اخلاقى توجه کامل شده است.
افراد بصیر و مطلع .... علاقمند و با ایمان در کشور فراوانند یا آنها از وجود کانون مترقى بىاطلاعند و یا ما با آنها آشنایى نداریم و یا افکار و عقاید آنها هنوز آماده براى فعالیتهاى اجتماعى نیست و یا بدان اعتقاد ندارند ـ بدین جهت سوء تفاهمى حاصل نشود که ما طبقه روشنفکر و بصیر کشور را فقط در حدود افراد این کانون مىدانیم بلکه ما به تمام اشخاصى که روى اصول و عقیده براى پیشرفت مملکت مىاندیشند به دیده احترام مىنگریم و به تمام دستجات .... کانونها .... و گروههاى مختلف که
مصالح کشور را بر منافع خودخواهانه فردى ترجیح مىدهند و به اصول علمى ـ اخلاقى و معنوى معتقدند سر تعظیم فرود مىآوریم ـ ما عقیده داریم که زمان آن رسیده است که قوه فعاله مملکت در راه اعتلاى ایران و پیشرفت سریع کشور مجهز شود ـ این تجهیز باید روى موازین علمى و عملى با توجه به اصول اخلاقى و معنوى باشد و راهى نیست جز آنکه پیشروان اجراى این افکار از بین افرادى برگزیده شوند که به نقش خویش آگاهى داشته و با ایمان و اعتقاد در راه پیشرفت و ترقى کشور کوشش و فعالیت کنند.
برنامه که ما در تنظیم آن مجاهدت مىکنیم این است که بتواند در ضمن تدوین یک مکتب جدید راه-و روش رسیدن به هدف ترقى و پیشرفت مملکت را طبق اصول علمى پایه ریزى کند.
از ما سئوال شده است که چرا دامنه فعالیت خود را توسعه نداده و آن را به فعالیت سیاسى تبدیل نمىکنیم.
در اینجا باید پاسخ داده شود که آیا اجتماع دویست نفر یا بیشتر شرط کافى براى آغاز فعالیتهاى سیاسى است؟ به عقیده ما تنها تعداد افراد کافى نیست.
ما عقیده داریم هیچ گروه و یا حزبى نمىتواند توفیق حاصل کند مگر اینکه پایهگذارى آن بر روى اصول و عقاید صحیح استوار باشد ـ تا یک حزب سیاسى نداند چه مىخواهد .... چه اعتقاداتى دارد و چه برنامه را به ملت عرضه مىکند چطور مىتواند به عاقبت و موفقیت خود امیدوار باشد.
بدین ترتیب جهت هرگونه تعبیرى که درباره کانون مترقى از لحاظ سیاسى شود خلاف حقیقت است و ما تا زمانى که چنین مقتضیاتى به وجود نیاید و افراد کانون لزوم توسعه دامنه فعالیت خود را به امور سیاسى ضرورى ندانند از حدود اساسنامه خود تجاوز نخواهیم کرد.
متأسفانه تاکنون در ایران اجتماعى که بتواند در پرتوى یک مکتب جدید و برنامه مترقى و عملى راه و روش نوینى را که با نیازمندیهاى واقعى ملت و با سنن و رسوم ملى تطبیق نماید پىریزى کند به وجود نیامده است ـ از طرفى رسم بر این جارى است که هر گروه و اجتماعى را به یک سیاست خاصى نسبت مىدهند و اسم ایران و ایرانى کمتر در این موارد مورد توجه است.
اى کاش امروز ما از تجربیات تلخ گذشته پند گرفته و افق وسیع آینده را از دریچه چشم دیگرى بنگریم-ما عقیده داریم ایران باید به دست ایرانى .... با فکر ایرانى و با حمایت ملت ایران اداره شود ما اطمینان داریم که اگر بتوانیم در داخل کشور اصول و عقاید دنیاى نوین را جانشین اصول کهنه و فرسوده گذشته کنیم .... اگر در توسعه اقتصادى و اجتماعى و بالابردن سطح فرهنگ عمومى با سرعت کوشش و مجاهدت نمائیم .... اگر اداره مملکت را براساس شالوده جدید و مترقى دنیاى امروز بنیان گذاریم ـ اگر افکار عمومى را براى قبول برنامههاى اصلاحى جامعه تجهیز کنیم و ثبات سیاسى و استقلال کامل اقتصادى خود را تأمین نمائیم مسلما کلیه کشورها اعم از بزرگ و کوچک .... دوست و دشمن به ما با نظر احترام خواهند نگریست. آن وقت است که احترام متقابل به وجود خواهد آمد و در جلب نظر دوستى ملت ایران بر یکدیگر سبقت خواهند گرفت این آرزو جامه عمل نخواهد پوشید مگر آنکه با استقلال فکرى کامل و تکیه به افکار عمومى و ملى مجهز گردیم ـ افرادى که کانون مترقى را تشکیل دادهاند با صراحت کامل اعلام مىدارند که آرزوئى جز این نداشته و
موفقیت خود را جز از راه اصول و عقایدى که بر روى منافع ملى استوار باشد قابل تردید مىدانند. کانون مترقى آرزومند است که بتواند هسته مرکزى و بوجود آورنده یک جنبش اجتماعى و ملى با هدف مشخص .... اصول و عقاید معین و برنامه مدون باشد. براى این منظور ما باید از هرگونه عوامفریبى دورى جوئیم ـ باید روح حقیقتبین خود را براى هرگونه فداکارى و از خود گذشتگى آماده سازیم.
ما بیهوده عقیده نداریم که ایران در کلیه رشتهها و علوم و فنون جدید از دنیاى خارج بىنیاز است-امروز کشورهاى مترقى به سرعتى پیشرفت مىکنند و علوم جدید به نحوى تغییر مىکند که بىخبرى از آن جز عقبافتادگى نتیجهاى نخواهد داشت. ـ ولى این نکته قابل توجه است که ایران امروز داراى قواى-جوان فعالى است که در بزرگترین و بهترین دانشگاههاى دنیاى غرب تحصیلات خود را دوش به دوش-دانشجویان آن کشورها به پایان رسانیدهاند و یا در داخل کشور در رشتههاى مختلف با علوم جدید آشنا-شدهاند ـ فقط باید آنها را شناخت .... خوب را از بد تشخیص داد وسیله آشنائى آنها را با یکدیگر فراهم-کرد .... و این افراد را به دور یک محور مترقى جمعآورى نمود و از این نیرو بهرهبردارى کرده و آنها را در خدمت به مملکت یارى و حمایت نمود ـ وقتى ایمان و عقیده جانشین تبعیض و سوء سلیقه شود مسلما در راه خدمتگذارى بیشتر مىتوان فداکارى کرد و در انتظار موفقیت صبر و حوصله داشت.
کانون مترقى شاید اولین اجتماعى است که طبق این اصول کوشش و مجاهدت مىکند اختلاف سلیقه-و عدم آشنائى بین این طبقه مرتفع گردد و یک اتحاد و اتفاقى که لازمه حفظ و بقاى جامعه از خطر احتمالى-است به وجود آید. شاید اینگونه جنبشها در بعضى موارد چندان عامهپسند نباشد ولى ما معتقدیم که امور مملکتى و مسائل و مشکلات امروز کشورها با گذشته فرق بسیار دارد و چاره جز پیروى از اصول علمى و واقع بینى نیست و نمىتوان یک جامعه را با آرزوهاى واهى و خیالى به سوى ترقى سوق داد.
ما همیشه آماده و آرزومندیم که از افکار و عقاید و راهنمائیهاى دیگران آگاه گردیم و در صورتى که در چنین راهى گام بردارند از آنها پیروى کنیم ـ ایران امروز نیازمند پایهگذارى و پىریزى یک روش تعلیم و تربیت براى آماده کردن مردم در حفظ حقوق خود و پیشرفت سریع مملکت است و براى این منظور باید مقدمات چنین جنبش علمى و اجتماعى را فراهم کرد و در انجام آن راهى جز اتحاد و اتفاق طبقه روشنفکر در غالب یک تشکیلات صحیح اجتماعى نیست.
کانون مترقى براى نظریات شخصى و جاهطلبى افراد به وجود نیامده است ـ کانون ما محل کارگشائى-و کاریابى نیست ـ اعضاى کانون هر یک یا داراى مقامات عالى ادارى و دولتى هستند و یا در بین مشاغل-آزاد و رشتههاى علمى قدر و منزلتى دارند و بدین جهت مىتوانند نسبت به امور مملکتى بىغرض بوده و آمال و آرزوى خود را در ترقى واقعى مملکت و حفظ و حراست کشور متمرکز نماید.
در اینجا لازم مىدانیم به پاره از اصول عقاید و نظرات کانون مترقى را که در هفده اصل تنظیم و به تصویب رسیده است اشاره و نسبت به آنها توضیحاتى به استحضار رسانده شود ـ اصول هفدهگانه مزبور-عقاید ما را نسبت به امور اقتصادى و اجتماعى و حقوق فردى ـ تعلیم و تربیت و بهداشت عمومى به طور-دقیق و اختصار اعلام مىدارد. بدین ترتیب جاى ابهام باقى نمىماند که هرگونه بررسى و مطالعه و تنظیم-برنامهاى در آینده در چهارچوب این اصول خواهد بود.
اوضاع و احوال مملکت و احساس لزوم یک جنبش وسیع و دامنهدارى که بااصول صحیح و طبق برنامه مشخص باشد ما را نسبت به پیشرفت این منظور بیشتر امیدوار مىسازد. ما تصور نمىکنیم که چنین فکر بىآلایشى و حقیقتبینى بر افکار عمومى نتواند مؤثر واقع شود ـ امروز طبقه روشنفکر و منور کشور تشنه اصلاحات اساسى و علاقمند به ایجاد یک شالوده اجتماعى صحیح است.
شخص شاهنشاه جوان و ترقىخواه ایران که در رأس مملکت و ناظر کلیه امور کشور هستند آرزوئى-جز ترقى و رفاه ملت ندارند. بدین جهت مىتوان اطمینان داشت که ما را در انجام چنین منظور و هدف-مقدسى حمایت و پشتیبانى خواهند فرمود.
منبع:
کتاب
حزب ایران نوین به روایت اسناد ساواک - جلد 1 صفحه 73