تاریخ سند: 3 آبان 1345
موضوع: جلسه قرائت قرآن برازجان
متن سند:
از: 16/ ﻫ تاریخ: 3 /8 /1345
به: 321 شماره: 5424 /16/ ﻫ
موضوع: جلسه قرائت قرآن برازجان
عطف: 5333 /16/ ﻫ- 24 /8 /45
در مورخه 23 /8 /45 جلسه قرائت قرآن برازجان با حضور 1- شیخ محمدجواد اعتصامی 2- سید اسماعیل ساجدی 3- ابراهیم مأخوذی 4- باقر باقری مطلق 5- عبدالصمد اسدی 6- حسین مهاجری 7- باقر جمهوری 8- علی دهدشتی 9- شیخ عباس اثنی عشری 10- سید نعمتاله زاهدی1 11- حاج محمد کازرونی که تا کنون دو بار شرکت نموده در منزل زاهدی تشکیل پس از گفتگوهای عادی ساجدی عبدالهزاده را مخاطب قرار داده اظهار نموده که در حرف زدن و نوشتن مقالات خود مراعات کند زیرا باعث ناراحتی برای اعضاء خواهد شد. عبدالهزاده در پاسخ گفت مقاله اینجانب به وسیله اعتصامی کنترل میشود اعتصامی اظهار داشت در سال 41 مقاله ایشان را کنترل کرده است و اضافه نمود که حرفی را در آن سال میشد زد امروز نمیشود بیان کرد سپس حاج محمد کازرونی درباره یک نفر جهانگرد اهل کویت و ساکن فعلی شیراز صحبت کرده و گفتند که این جهانگرد مردی متدین و فهمیده است و با آقای مجدالدین محلاتی شیرازی2 هم دوست میباشد. پس از آن قرائت قرآن شروع شد و همه اعضاء قرآن را قرائت نمودند. سپس باقری مطلق سوال درباره روح از اعتصامی نمودند که ایشان به سوال وی پاسخ داده دلایلی ذکر کردند. بعد از آن گفتگوی روزمره شد و سپس بحث آزاد شروع گردید و مأخوذی و باقری مطلق مقالههایی را که تحت عنوان(آیا پیغمبر لازم است) نوشته بود قرائت نمودند. پس از آن حاج محمد کازرونی به اعتصامی گفتند حیف بود که روز عید مبعث درباره بهائیان صحبت کردید و با این کار خودتان برای آنها ارزشی قائل شدهاید اعتصامی گفتند که دیگر بحث در مورد بهائیان تمام شد و روی منابر صحبتی از آنها نخواهد شد چند جلسهای هم که صحبت شد برای ایجاد تنفر عمومی نسبت به آنها بوده است و مردم خیال میکردند که در حضور فرماندار و رئیس شهربانی کسی نمیتواند درباره بهائیان صحبت کند ولی من با این کار این خیال باطل را از ذهن مردم خارج کردم و چون حضرت امیر فرموده است وقتی از باطل صحبتی نشد آن باطل خود به خود از بین خواهد رفت دیگر در مجالس آینده صحبتی از بهائیان نخواهد شد و سپس وجوهی که از فروش قبوض به دست آمده بود تحویل اعتصامی گردید. در ساعت 22 جلسه پایان یافت و بنا شد جلسه بعدی در منزل کازرونی تشکیل گردد.
نظریه مامور- طبق اطلاع مقالهای که به وسیله عبدالهزاده در روز مبعث حضرت رسول(ص) در مسجد دلگشا قرائت شده مقالهای تند و تحریکآمیز بوده و یکی از عبارات آن حاکی است(چرا مردم مسلمان باید زیر بار زور بروند و افرادی بیدین بر سر ما حکومت کنند) و سپس ساجدی روی عواقب بعدی آن به عبدالهزاده اعتراض مینماید که وی در پاسخ میگوید اعتصامی آن را کنترل کرده است.
نظریه رهبر عملیات- 1- اعتراض ساجدی میرساند که مقاله عبدالهزاده دارای نکات انتقادی و تحریکآمیز بوده و تا کنون هیچ گونه اطلاعی در این موارد واصل نگردیده از منبع خواسته شد در صورت امکان رونوشت و یا رئوس مقاله را تهیه و ارسال نماید. 2- تا کنون منظور کازرونی مشخص نشده است.
3- هیچ گونه اطلاعی درباره شناسایی و فعالیت و ارتباط جهانگرد اهل کویت واصل نشده است. صدف آقای صابری- 5 /9
توضیحات سند:
1.سید نعمتالله زاهدی، فرزند مصطفی در سال 1316 هـ ش در سعد آباد برازجان متولد شد. در اسناد ساواک تحصیلات وی ششم ابتدایی ذکر شدهاست. وی از فعالین در جلسات قرائت قرآن در برازجان بود که در آن انتقاداتی نسبت به رژیم پهلوی و عملکرد آن میشد. او که مدتی کارمند شهرداری بود در سال 1353 به استخدام اداره آب و برق درآمد. در سال 1354 ساواک عضویت وی را در طرح سپنتا بلامانع تشخیص داد.
(اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی)
2 حجتالاسلام مجدالدین محلاتی، فرزند آیتالله بهاءالدین محلاتى در سال 1304 ﻫ ش در نجف متولد شد و چندى بعد به همراه پدر به شیراز آمد. تحصیلات خود را در همین شهر آغاز و دروس جدید را تا 20 سالگى ادامه داد و در سال 1324 راهى قم شد و نزد اساتید آن زمان به آموزش علوم دینى پرداخت و طى 15 سال، به مدارج بالاى علمى رسید. ایشان در سال 1339 به شیراز بازگشت. حجتالاسلام مجدالدین محلاتى با آغاز نهضت امام خمینى (ره) در سال 1342 به گروه مبارزان پیوست و پایدارى در همین امر موجب شد به ایرانشهر و زاهدان تبعید شود و گاه راهى زندان گردد. نتیجه علاقه ایشان به ترجمه، برگردان دو اثر از دکتر تیجانى تونسى است. همچنین در تألیف برخى از کتاب هاى دروس معارف براى دانشگاه شرکت جسته است. حجتالاسلام مجدالدین محلاتى در سال 1379ﻫ ش دار فانی را وداع گفت و به رحمت واسعه الهی پیوست.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان بوشهر، کتاب 1 صفحه 32