تاریخ سند: 17 مهر 1352
موضوع: سخنرانی ناصر مکارم شیرازی در مسجد ارک
متن سند:
از: 20 ﻫ 12 تاریخ: 17 /7 /1352
به: 312 شماره: 6332 /20 ﻫ 12
موضوع: سخنرانی ناصر مکارم شیرازی در مسجد ارک
نامبرده بالا ساعت 1315 روز 10 /7 /52 در مسجد ارک به منبر رفت و به سؤال یکی از حضار در مورد افزایش سن ازدواج آغاز سخن نمود و گفت در بعضی از جراید نوشته بودند که در مشهد برای افزایش سن ازدواج سمیناری تشکیل شده و جمعی از جوانان شرکتکننده قطعنامهای صادر کرده و گفتهاند سن ازدواج برای پسران بایستی 30 سال و برای دختران 25 سال باشد یعنی دوران واقعی جوانی را پشت سر بگذارند و بعد بروند سراغ ازدواج. من نمیدانم کسانی که این سمینار را تشکیل دادهاند چه کسانی بودهاند و آیا مطالعاتی هم در این زمینه داشتهاند یا خیر. در اینجا دو مسئله وجود دارد یکی اینکه آیا باید سن ازدواج را به وسیله سمینار و کنگره و تصویبنامه تعیین نمود یا به وسیله آفرینش اسلام و تقاضای وجود انسان. اگر قبول دارید که ازدواج جوابگوی نیاز جسم انسان است باید بنشینیم و حساب کنیم این جسم در چه سنی نیاز به ازدواج دارد. مگر با تشکیل سمینار و صدور قطعنامه و نوشته جراید نیازهای طبیعی انسان تغییر میکند و با ذکر چند مثال نتیجه گرفت که ازدواج مربوط به مسئله بلوغ است و بلوغ هم سمیناربردار نبوده و یک مسئله طبیعی میباشد و در این مورد باید دانشمندان فیزیولوژیست و بیولوژیست بنشینند و مطالعه کنند و با در نظر گرفتن دوران بلوغ، سن ازدواج را تعیین کنند. نمیشود افراد را که در سن 15سالگی به حد بلوغ میرسند گفت که در سن سیسالگی ازدواج بکنند و اگر چنین باشد پس جوانان در فاصله بین 15 و سی سالگی چه کار بکنند. از دو حال خارج نیست یا میگویید این جوان باید خویشتنداری بکند و ریاضت بکشد و اگر اینطور شد و بعد از سی سالگی جوانی است با اعصاب درهم کوفته و چنانچه از بازار آزاد استفاده بکند به انواع آلودگی و فجایع دچار میشود. ناطق آنگاه درباره مسئولیتهای اجتماعی مسلمانان در عصر حاضر و مقایسه آن با دستورات ادیان و مذاهب دیگر به تفصیل بحث کرد و گفت دلم میخواست برای اطلاع جوانان از دستورات دین اسلام تاریخ تمدن اسلام هم به درس مدارس اضافه میشد. دیروز خبری به من رسید که یکی از دبیران سر کلاس از شاگردان پرسیده است آیا ادیسون (مخترع برق) بیشتر به بشریت خدمت کرده است یا حضرت محمد. این دبیر از تاریخ تمدن اسلام بیاطلاع بوده، نه ادیسون را میشناخته و نه حضرت محمد را و اِلاّ کارهای این دو را با هم مقایسه نمیکرد. کار ادیسون مفید است ولی به تنهایی مردم را خوشبخت نمیکند. ادیسون برق را اختراع کرد و نتیجه تکامل یافته آن ساختن هواپیماهای ب 52 بمبافکن است که کارش ریختن بمب از آسمان بر فراز بیمارستانها، سیلبندها، مسیر آب، مدرسهها میباشد. اختراعات خوب است برای بشر آرامش و آسایش بیاورد ولی اگر در کنار غولهای صنعت درسهای پیامبران و امامان نباشد به طور مسلم نتیجه آن ویرانی و نابودی جامعه است. سخنرانی مکارم در ساعت 1415 به گفتار خود خاتمه داد.
نظریه شنبه. نظری ندارد.
نظریه یکشنبه. نظری ندارد.
نظریه چهارشنبه. نظری ندارد.
آقای وثوقی. نامبرده به تذکرات وقعی نگذارده است. 21 /7
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی ناصر مکارم شیرازی به روایت اسناد ساواک - کتاب دوم صفحه 109