تاریخ سند: 24 دی 1341
محترماً بدینوسیله یک نسخه شماره یکم ماهنامه سوسیالیسم1 ارگان جامعه سوسیالیستهای ایرانی در اروپا مورخ مهر ماه سال جاری را که وسیله پست از وین جهت یکی از افراد منتسب جامعه سوسیالیستها رسیده و از توزیع آن خودداری گردیده است به پیوست تقدیم میگردد.
متن سند:
محترماً بدینوسیله یک نسخه شماره یکم ماهنامه سوسیالیسم1 ارگان جامعه سوسیالیستهای ایرانی در اروپا مورخ مهر ماه سال جاری را که وسیله پست از وین جهت یکی از افراد منتسب جامعه سوسیالیستها رسیده و از توزیع آن خودداری گردیده است به پیوست تقدیم میگردد.
در نشریه مورد بحث که تحت نظر کمیته مرکزی جامعه سوسیالیستهای ایرانی مقیم اروپا تهیه گردیده است از ذکر مرکز تهیه و انتشار این نشریه خودداری و خاطر نشان گردیده است که "علاقمندان میتوانند توسط سوسیالیستهای ایرانی در شهرهای مختلف با ما ارتباط برقرار کنند و نامهها و مقالات و انتقادات و پیشنهادات خود را به ما برسانند".
در این نشریه تحت عناوین "در دادگاه رهبران نهضت آزادی ایران. جای متهم و متهم کننده باید عوض شود"
"مسافرت صدر هیأت رئیسه شورای عالی" - "دومین نامه سرگشاده کمیته مرکزی جامعه سوسیالیستهای ایرانی در اروپا" – "دانشجویان ایرانی و محاکمه استادان دانشگاه و "چند مقاله دیگر درج گردیده است.
در سر مقاله این ماهنامه پیرامون دادگاه رهبران جمعیت نهضت آزادی نوشته است" از قرار معلوم مهندس بازرگان و آیتالله طالقانی2 و دکتر سحابی3 و مهندس عزتالله سحابی و رحیم عطائی و چند دکتر و مهندس و استاد دانشگاه دیگر که اسلحهای جز دانش و منطق و قلم و گناهی جز عشق به میهن و علاقه به آزادی ندارند. امنیت کشور و مشروطه آن را در خطر انداختهاند..." و سپس نتیجه گرفته است که تمام ملت ایران و افکار عمومی جهان بخوبی میدانند که از مدتها پیش و علیالخصوص از ۲۸ مرداد به بعد در ایران نه امنیت وجود دارد و نه 1 مشروطه که چند استاد دانشگاه و دکتر و مهندس آن را به خطر انداخته باشند...."
در مقاله دیگری تحت عنوان "مسافرت صدر هیئت رئیسه شورای عالی" نوشته است "صدر هیئت رئیسه شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی نیز بدعوت شاه ایران از کشور ما بازدید کرد تا او هم بسهم خویش و به عنوان نماینده بزرگترین کشور اردوی سوسیالیستی هیأت حاکمه ایران و شخص شاه را در ظاهر از تایید و پشتیبانی خویش بینصیب نگذاشته باشد..." نویسنده پیرامون مسافرت صدر هیأت رئیسه اتحاد جماهیر شوروی به ایران نتیجه گرفته و گفته است" بدیهی است که این مسافرت با مطالعه دقیق و تحت دستور مستقیم دولت شوروی انجام گرفته است و هر چند نفس عمل در جهت تغییر روش یکساله شوروی نسبت بدستگاه حاکمه ایران است- یعنی تازگی ندارد- ولی با وجود این بر وخامت اوضاع می افزاید...."
در مقاله دیگری تحت عنوان "اخبار دانشجوئی" نوشته است به محض آن که خبر محاکمه چند تن از استادان دانشگاه تهران و سران جمعیت نهضت آزادی ایران انتشار یافت دانشجویان ایرانی در اروپا و آمریکا از مجرای کنفدراسیون و سازمانهای دانشجوئی ندای اعتراض خود را علیه این اقدام خودسرانه رژیم بلند کردند و با طبع و نشر بیانیه و اعلامیه و تحریر مقاله برای مطبوعات مترقی و تشکیل کنفرانس مطبوعاتی و ارسال نامه و تلگراف برای مقامات رسمی بینالمللی افکار کشورهای محل تحصیل خود را با جنایات و آزادی کشیهای رژیم مطلقه ایران آشنا ساختند...."
محترماً این گزارش جهت ارسال بدفتر ویژه اطلاعات تهیه گردیده است مقرر فرمائید در صورت تصویب بدفتر مزبور فرستاده شود
جوان24 /10 /41
ضمن ارسال اصل نشریه بدفتر ویژه آقای جوان مذاکره نمایند
در اجرای امر ارسال شد ثابتی 25 /10 /42
کسب دستور شد
در پرونده حزب نیروی سوم بایگانی شود 30 /10 /42
توضیحات سند:
_
1- سوسیالیسم ارگان جامعه سوسیالیستهای ایرانی در اروپا که در سال ۱۳۳۷ تشکیل شده بود بنیانگذاران این جامعه که پیش از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ در حزب زحمتکشان ملت ایران- نیروی سوم- به رهبری خلیل ملکی فعالیت میکردند در کنفدراسیون صاحب نفوذ و اعتبار بودند که از اعضاء میتوان از امیر پیشداد. محمدعلى همایون کاتوزیان، حمید عنایت، پرویز نیکخواه و... نام برد. این جامعه بتدریج نفوذ خود را از دست داد و بالاخره در سال ۱۳۵۳ فعالیت خود را تعطیل کرد.
۲- آیتالله طالقانی: آیتالله سیدمحمود طالقانی فرزند مرحوم آیتالله حاج سیدابوالحسن طالقانی از علماء برجسته پایتخت در سال ۱۳۲۹ ه ق چشم به جهان گشود.
دوران کودکی وی مصادف با مبارزات مرحوم سید حسن مدرس علیه استبداد رضاخان بود و منزل آیتالله ابوالحسن طالقانی شاهد برپایی جلساتی بود که گهگاه شهید مدرس نیز حضور مییافت از اینرو آیتالله ابوالحسن طالقانی همواره مورد تعقیب دستگاه واقع میشد سیدمحمود تا ده سالگی در روستای گلیرود زندگی کرد و سپس به همراه خانواده عازم تهران شد و پس از تحصیل مقدمات علوم اسلامی راهی قم گردید و از درس استادان بزرگ چون آیتالله سیدمحمد بهجت و آیتالله سیدمحمدتقی خوانساری بهرهها برد و پس از سالها تحصیل از آیتالله شیخ عبدالکریم حائری یزدی بنیانگذار حوزه علمیه قم اجازه اجتهاد گرفت.
آیتالله طالقانی پس از بازگشت به تهران در مدرسه سپهسالار به تدریس پرداخت و پس از شهریور ۱۳۲۰ کانون اسلام را به منظور نشر معارف اسلامی تأسیس کرد و در حوادث ملی شدن صنعت نفت مراوداتی با آیتالله کاشانی و فدائیان اسلام داشت پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ آیتالله طالقانی به همراه مهندس بازرگان و دکتر سحابی نهضت مقاومت ملی را پایهگذاری کرد که در سال ۱۳۳۶ مورد یورش دستگاه واقع شده و بیش از یکسال در زندان ماند. در این ایام آیتالله طالقانی امامت مسجد هدایت را به عهده داشت که یکی از مهمترین پایگاههای نشر اسلام و مبارزه علیه حکومت جور بود.
پس از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ بار دیگر آیتالله طالقانی دستگیر و به ده سال زندان محکوم شد ولی رژیم تحت فشار علماء و مردم ایشان را در سال ۱۳۴۶ آزاد ساخت اما مبارزات ایشان منجر به تبعیدشان به زابل و سپس بافت در سال ۱۳۵۰ شد. پس از اتمام دوران تبعید و بازگشت به تهران در سال- ۱۳۵۲ بار دیگر جلسات درس تغییر در منزل ادامه پیدا کرد و بار دیگر ایشان در سال ۱۳۵۴ دستگیر و بازداشت شد و در سال ۱۳۵۶ محاکمه و به ده سال زندان محکوم شد که با شروع انقلاب ایشان نیز آزاد شدند و به مبارزات خود ادامه دادند به طوری که راهپیمایی تاریخی روز تاسوعای سال ۱۳۵۷ از منزل ایشان آغاز شد. در انتخابات خبرگان مربوط به تدوین قانون اساسی ایشان نماینده اول تهران شدند و بالاخره نخستین نماز جمعه تهران پس از پیروزی انقلاب اسلامی به امامت آیتالله طالقانی در پنجم مرداد ۱۳۵۸ دیده بر جهان فروبست و امام خمینی (ره) از ایشان به عنوان «ابوذر زمان» یاد کردند. از آیتالله طالقانی تألیفاتی چند بر جای مانده است که برخی از آنها عبارت است از: ۱- تفسیر پرتوی از قرآن؛ ۲- اسلام و مالکیت؛ ۳- آینده بشریت از نظر مکتب ما؛ ۴- مرجعیت و فتوا.
۳- یدالله سحابی: در سال ۱۲۸۴ در محله سنگلج تهران متولد شد و دوره ابتدایی را در مدارس «شرف احمدی» اتحادیه تحصیل کرد و در سال ۱۲۹۸ در مدرسه «شرف مظفری» دبیرستان را آغاز کرد و در سال ۱۳۰۴ دوره متوسطه را به پایان برد و در سال ۱۳۰۷ در دارالعلمین عالی در رشته طبیعی ثبت نام به عمل آورد و در سال ۱۳۱۰ لیسانس خود را دریافت کرد و در سال ۱۳۱۱ به فرانسه عزیمت و در شهر لیل به تحصیل پرداخت. تابستان ۱۳۱۲ هنگام سفر به ایران با مهندس بازرگان که او نیز عازم ایران بود آشنا شد. سحابی پس از بازگشت به دانشگاه لیل در رشته کانیشناسی ثبت نام کرد و در مهر ۱۳۹۵ دکترای خود را دریافت کرد و نیمه بهمن ۱۳۹۵ به ایران بازگشت و به خدمت نظام رفت. پس از پایان خدمت نظام از سال ۱۳۱۷ با عنوان دانشیار به تدریس در دانشگاه پرداخت. در آبان ۱۳۲۵ به پیشنهاد آقای احمد آرام از طرف سیدعلی شایگان به ریاست اداره فرهنگ تهران منصوب شد که در دی ماه استعفا داد
وی در سال ۱۳۲۷ در کمیسیون تعلیمات دینی وزارت فرهنگ شرکت میکرد. در سال ۱۳۲۹ پیشنهاد او مبنی بر تأسیس آموزشگاه تربیت معلم تعلیمات دینی توسط شورای عالی فرهنگ تصویب شد.
پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ به همراه مهندس بازرگان و آیتاله طالقانی نهضت مقاومت ملی ایران را پیریزی کرد. سحابی در سال ۱۳۳۷ مدیر دبیرستان کمال شد و در سال ۱۳۴۰ به همراه بازرگان و طالقانی جمعیت نهضت آزادی را تشکیل داد که منجر به دستگیری وی در تیر ماه همان سال شد که مدت کوتاهی بعد آزاد شد.
سحابی مجدداً در ۴ بهمن ۱۳۴۱ دستگیر و در مهر ۱۳۴۲ محاکمه شد که پس از چهار سال از زندان آزاد شد.
سحابی علیرغم کهولت سن در آستانه انقلاب اسلامی همچنان فعالیت داشت و با پیروزی انقلاب اسلامی نیز در دوران دولت موقت به عنوان معاون نخستوزیر منصوب گردید. وی همچنین نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی نیز بود.
منبع:
کتاب
خلیل ملکی به روایت اسناد ساواک صفحه 212