تاریخ سند: 22 مهر 1342
موضوع: درباره سیدهاشمینژاد
متن سند:
تاریخ:22 /7 /1342
موضوع: درباره سیدهاشمینژاد
در ساعت 8:30 بعدازظهر روز 21 /7 /42 مجلس روضهای در مسجد فیل واقع در پایینخیابان منعقد بود و آقای سید هاشمینژاد منبر رفت و در ضمن سخنرانی گفت من این دولت را به چند قانون تنقید میکنم: یکی اینکه مجلسین را ما قبول نداریم، آنها را هم خودش انتخاب کرده است و دیگر اینکه حزب کمونیستی از دولت ما بهتر است، یعنی روسیه در میان چندین وزراء آنها یک زن وجود ندارد ولی در مجلس ما باید زن باشد، این برخلاف قرآن و اسلام است. در همه دولتها تصدیق دارند که حقوق زن با مرد مساوی نیست، آنوقت ایران ما که ادعای مسلمانیت میکند میگوید باید حقوق زن و مرد مساوی باشد. مغز زن به قدر مغز مرد کار نمیکند و نمیتواند یک زنی امور مملکت در دست او باشد؛ اگر اینطور باشد امور مملکت مختل میشود و دیگر من دولت را مسخره1 میکنم، چرا خمینی و قمی در زندان باشند؟ مگر خلاف شرع کردهاند؟ و دیگر دولت را مسخره میکنم چرا مقالههای مکتب تشیع را قدغن کند و حال آنکه در آنها یک حرف هم از سیاست وجود ندارد؟ و من دولت را مسخره میکنم چرا یک نفر مبلغ نتواند احکام شرع را برای مردم بگوید باید او را به زندان ببرند؟ من میگویم و باید بگویم تا مجلسین از هم پاشیده شود و دولت از اینکار غلط خود برگردد واِلّا مملکت رو به خرابی میرود و دیگر چرا دولت از غیر خودش قرض بگیرد، یعنی از آمریکا، و مالهای ایران را بفرستد برای یهودیها که دنیا را از بین ببرند؟
بررسیها.
ملاحظه شد دستور جلب وی داده شود ـ 22 /7 /42
توضیحات سند:
1. این کلمه نامربوط است. شاید آن شهید بزرگوار «استیضاح» گفته باشد و ناقل خبر که فرد کمسوادی بوده، مثلاً «استهزاء» شنیده و مترادف آن، کلمه «مسخره» در یاد او مانده است.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 03 صفحه 248