تاریخ سند: 30 تیر 1356
موضوع : ارسال نامه و پیام وسیله مرتضی پسندیده به عراق برای خمینی
متن سند:
به : 312
از : 21 ه شماره : 81 /21
بر اساس مذاکراتی که قبلاً با آقای سید مرتضی پسندیده در زمینه مسافرت
اینجانب به عراق صورت گرفته بود ساعت پنج بعد از ظهر روز 27 /4 /36 به
منظور دریافت نامه و پیام به منزل وی مراجعه نمودم نامبرده یک طغری پاکت
حاوی سه نامه تحویل اینجانب داد1 تا در عراق به خمینی تحویل نمایم و ضمنا
پیامهائی به طور شفاهی جهت خمینی فرستاد که به شرح زیر به عرض می رسد.
1 ـ به آقا محرمانه بگوئید اختلافات و مشاجراتی بین جوانان روشنفکر شیراز با
آقای شیخ صدرالدین حائری به وجود آمده که مربوط به دکتر شریعتی است در
حدی که آقای حائری آنان را تکفیر می کند.
اخیرا به مناسبت فوت دکتر جوانان قرار گذاشته اند که در مسجد نوشیراز مجلس
ترحیمی تشکیل دهند ولی آقای حائری به شهربانی اطلاع می دهد و جلوگیری
می کنند مجددا جوانان به شهربانی مراجعه می کنند و اجازه می گیرند پس از
خاتمه مجلس مامورین داخل مسجد شده و قصد داشتند از جمعیت
عکسبرداری کنند که جوانان آپارات را شکسته و فیلم را پاره می کنند و سپس
وارد خیابان شده و شعارهائی به نام شریعتی و آقای خمینی می دهند و از ساعت
9 شب تا 11 در خیابانهای شیراز به این وضع ادامه می دهند و در ضمن این
تظاهرات شیشه چند بانک و چند
اغذیه فروشی را نیز می شکنند با وجودی که شاید بیش از یکصد و پنجاه مامور
هم حضور داشتند ولی به هیچ وجه وارد عمل نشده و جلوگیری نمی کنند.
همان
شب دو نفر از جوانان به سراغ آقای حائری می روند و با او دست به یقه می شوند
و می گویند باید نامه آقای خمینی را در ذم شریعتی به ما نشان بدهی ولی مایوس
می شوند و حائری را رها می کنند فردا شب نیز یک نفر دیگر وارد منزل حائری
می شود عمامه اش را بگردنش میپیچد و همین نامه را مطالبه می کند که مأیوسانه
برمی گردد.
خلاصه افرادی که اهل تحقیق هستند می گویند تشکیل فاتحه و
تظاهرات و تجاوز و تخریب بانک و اغذیه فروشی ها همه زیر سر دولت است و
دلیلش این است که اولاً چرا اجازه تشکیل مجلس داده اند و ثانیا چرا از
تظاهرات جلوگیری نکرده اند.
دولت می خواهد که جوانها حائری را بکشند و یا
خودش حائری را بکشد و به این بهانه عده ای را دستگیر کند تا به این وسیله هم
تیپ حائری و هم تیپ جوانان را از پای درآورد.
از آقای خمینی خواهش کنید و
بگوئید که پسندیده می گوید جوانان شیرازی و آقای حائری را امر به سازش و
همبستگی کنید و یا لااقل نامه ای برای آقای حائری بفرستید و از ایشان
احوالپرسی نمائید تا موقعیت وی مستحکم تر شود.
2
2 ـ دولت و دستگاه بطور کلی اصرار زیاد بر بی حجابی دارد و برعکس زنهای
ایران علیرغم تلاش آنان به سوی حجاب گرایش شدید پیدا کرده اند.
3 ـ از طرف وزارت آموزش و پرورش آگهی شد که تعلیمات دینی را از راهنمائی
به بعد ملغی کردند و اگر فردی در خارج از برنامه تدریس خواست
راهنمائی دینی بکند ابتدا او را از کلاس تدریس بکادر اداری منتقل می کنند و اگر
باز هم سرسختی کرد بطور کلی اخراجش می کنند.
4 ـ راجع به وضع مملکت نامه هائی به شاه ـ هویدا3 ـ معینیان4 رئیس دفتر شاه
نوشته شده است و ترتیب اثری هم داده نشده است.
نظریه شنبه : 1 ـ چون این صحبتها بین من و پسندیده منحصرا دو نفری بوده و
هیچکس از وجود این نامه ها یا پیامها اطلاعی ندارد در صورت فاش شدن
هریک از مطالب صد در صد من لو خواهم رفت لذا استدعا دارم در این مورد
شدیدا رعایت شود.
2 ـ عین پاکت و نامه های داخل آن به پیوست تقدیم می گردد تا پس از
بهره برداری لازم عودت فرمایند تا به مقصد ببرم.
نظریه یکشنبه : منبع که براساس اجازه صادره از ستاد قصد عزیمت به عراق را
داشت توجیه گردید که با پسندیده قبلاً ملاقات و موضوع مسافرت خود را با وی
در میان گذارد که بهمین شکل عمل کرده و مطالبی را که از نظر اطلاعاتی حائز
اهمیت است با مدارک کافی به دست آورده که فتوکپی آن به پیوست تقدیم
می گردد
1 ـ نامه ای است به خط محمدرضا کاظمی5 از کرمانشاه به عنوان خمینی که مفاد
آن را یکی از روحانیون کرمانشاه در صفحه مقابل گواهی کرده این موضوع مؤید
فعالیت نامبردگان در کرمانشاه به نفع خمینی است ضمنا شخصی به نام حاج
حسن بهرامی از کرمانشاه مبلغ 45000 تومان (چهل و پنجهزار تومان) سهم امام
به خمینی پرداخت کرده است.
2 ـ نامه ای است به خط پسندیده خطاب به خمینی پیرامون مسائل مالی و در
آن اعلام شده که شهریه فردا شروع می شود مبلغ آن هم یک میلیون و هفتصد
هزار تومان است و اضافه شده که 15 شعبان هم عیدی داده می شود (موضوع
گزارش خبر شماره 76 /21 ـ13 /4 /36) ضمنا در این نامه اشاره به پرداخت
شهریه به لاهور کرده و نام از شخصی به نام جنتی6 برده که قرار است به عنوان
عالم به لاهور اعزام دارد به نظر می رسد منظور همان شیخ احمد جنتی لادانی
باشد در خاتمه این نامه مطالبی را پیرامون اختلافات شیخ صدرالدین حائری با
جوانان شیراز که شفاها وسیله منبع پیغام داده کتبا نیز به آن اشاره کرده و خمینی
را راهنمائی کرده که به چه شکل این اختلافات را حل کند.
3 ـ نامه ای است به امضا عبداله اسلامی خطاب به خمینی که مؤید فعالیت شدید
نویسنده نامه در زمینه امور مالی خمینی می باشد.
نویسنده نامه اخیرالذکر
تاکنون برای این سازمان شناخته نشده ولی با توجه به مفاد گزارش خبر شماره
3721 /21 ـ10 /9 /53 به نظر می رسد عبداله اسلامی7 نام مستعار عبدالعلی
قرهی8 باشد که تحقیق در این زمینه ادامه دارد و نتیجه متعاقبا باستحضار
خواهد رسید.
شراره
نظریه سه شنبه : 1 ـ صحت خبر و نظریه یک شنبه مورد تائید بوده با توجه به حفاظت کامل منبع
بررسی روی پیامها و مفاد نامه های ارسالی جهت خمینی ضرورت داشته شناسائی حاج حسن
بهرامی و حاج شیخ محمدرضا کاظمی در کرمانشاه و مراقبت از آنان احتمالاً سرنخ هائی را در
زمینه فعالیت به نفع خمینی در کرمانشاه به دست خواهد آورد.
2 ـ آنچه از مفاد نامه عبداللّه اسلامی برمی آید حکایت از آن دارد که وی نمایندگی خمینی را به
عهده داشته منتهی ممکن است عبداله اسلامی همان عبدالعلی قرهی باشد که با انجام تحقیقات
بعدی موضوع روشن خواهد شد.
3 ـ شنبه توجیه گردیده تا بهنگام اقامت در عراق در اوضاع و احوال خمینی و نحوه تماس و
ارتباطش با نمایندگان او بررسی و به هنگام بازگشت چگونگی را مفصلاً گزارش و چنانچه حامل
نامه و پیامی می باشد عینا در اختیار قرار دهد.
4 ـ تأکید می گردد بررسی روی مفاد گزارش خبر و ضمائم آن به نحوی باشد تا لطمه ای به شنبه
آقای مجتبوی
افراد اشاره شناسایی و مشخصات تهیه دریافت شود.
بهره برداری شد مجتبوی 11 /5 /36
اصل گزارش و سوابق پیوست آن به آقای مجتبوی تحویل شد تا در مورد شناسایی افراد اشاره
شده در گزارش اقدام نماید.
گزارش عرضی تهیه شد.
توضیحات سند:
1ـ این منبع با کُد 10397 با
ساواک همکاری داشت و در
زمانی که در نجف به سر می برد،
مقرری چند ماهه وی، برای او
ارسال گردید.
2ـ حضرت امام خمینی (ره)
ضمن سخنرانی مفصلی که در
تاریخ 18 ذی القعده 1397 ـ
10 آبان 1356 ـ در مسجد شیخ
انصاری نجف اشرف، به
مناسبت شهادت آیت الله
سیدمصطفی خمینی (ره) ایراد
فرموده اند، در بخشی از
فرمایشات خود، چنین تذکر
می دهند:
«من گله ام از آقایان هم این
است که آقایان جدا نکنند این
جناحها را از خودشان، جدا
نکنند این جناحها را.
این
جناحها را با هم ربط بدهند.
از
این طرف هم، روحانیون باید
قدر این جمعیتی که برای اسلام
دارند کار می کنند، برای اسلام
دارند چیز می نویسند بدانند.
اینها را باید بیاورند توی کار.
آقا، آغوشتان را باز کنید.
نگویید که این دانشگاهی ـ
عرض کنم که ـ فاسق و فاجر و...
دائما جدا نکنید...
هر دو با هم
دست برادری بدهید...
امروز
یک فُرجه پیدا شده...
این
فرصت را غنیمت بشمارند
آقایان...
«صحیفه امام، ج 3، ص 251»
3 ـ امیرعباس هویدا در سال
1298 ه .
ش بدنیا آمد.
تحصیلات متوسطه خود را در
مراکز آموزشی بیروت سپری
کرد و پس از عزیمت به لندن
راهی بروکسل شد و در رشته
علوم سیاسی فارغ التحصیل
گشت.
وی در سن 24 سالگی به
استخدام وزارت امور خارجه
درآمد و مناصب متعددی در
داخل و خارج از کشور به عهده
گرفت.
عضو اداره اطلاعات وزارت
خارجه، وابسته سیاسی سفارت
ایران در پاریس، کارمند اداره
حفاظت منافع در آلمان، (در
همین زمان به همراه حسنعلی
منصور به جرم قاچاق مواد
مخدر به وسیله پلیس فرانسه
دستگیر شد.) کنسول یار ایران
در اشتوتگارت، منشی وزیر
خارجه، معاونت اداره سوم
سیاسی وزارت خارجه در
دولت محمد مصدق، مأموریت
در کمیساریای عالی پناهندگان
در سازمان ملل، رایزن سفارت
ایران در آنکارا و سرپرست
سفارت ایران در ترکیه.
هویدا در سال 1327 عضو
هیأت مدیره شرکت ملی نفت
شد.
وی در کابینه حسنعلی
منصور عهده دار وزارت
دارایی بود و پس از کشته شدن
منصور به نخست وزیری
محمدرضا پهلوی رسیده و
سیزده سال در این منصب دوام
آورد.
در سال 1356 جای خود
را به جمشید آموزگار سپرد و
خود، وزارت دربار شاه را
عهده دار شد.
هویدا پس از انقلاب اسلامی در
دادگاه انقلاب محاکمه شد و در
18 فروردین 1358 اعدام
گردید.
وارد نگردد.
رهبر
گزارش عرضی تهیه شد.
دایره بررسی ـ
گزارش تهیه گردد
انقلاب اسلامی به روایت اسناد
ساواک، ج 3، ص 99
4 ـ نصرت اللّه معینیان در سال
1304 در اصفهان به دنیا آمد و
تحصیلات ابتدایی خود را در آن
جا گذراند، بعد از آن برای ادامه
تحصیلات به تهران عزیمت
نمود و از هنرستان راه آهن فارغ
التحصیل شد و آن گاه رشته
سیاسی را در همین هنرستان
سپری کرد.
اولین سمتی که او
رسما در ادارات دولتی به دست
آورد، کارمندی راه آهن بود با
توجه به علاقه زیاد و ذوقی که
در نویسندگی داشت به خدمت
در مطبوعات درآمد و طی
سالهای متمادی سردبیری چند
روزنامه و مجله را به عهده
داشت.
در این زمان وی برای
آزمایش ذوق نویسندگی به
خدمت در اداره رادیو درآمد و
معاونت اداره کل انتشارات را
قبول کرد.
در سال 1322 کفالت
اداره کل انتشارات را عهده دار
شد، تا اینکه در سال 1334 به
مدیر کلی انتشارات و رادیو
رسید.
در سال 1337 در کابینه
دکتر اقبال به سمت معاونت
نخست وزیر و سرپرستی اداره
کل انتشارات و رادیو برگزیده
شد و این سمت را در کابینه
شریف امامی، امینی و اسداللّه
علم برای خود حفظ کرد.
در
کابینه علم که در تاریخ 30
تیر1341 به محمدرضا پهلوی
معرفی شد با سمت وزیر راه به
عضویت دولت درآمد و در
کابینه سوم علم، سمت وزیر
مشاور و سرپرستی انتشارات و
رادیو را عهده دار بود.
وی در
دولت حسنعلی منصور به
وزارت جدیدالتأسیس
اطلاعات رسید که وزارت او تا
7 بهمن
1343 ادامه داشت نصرت اللّه
معینیان که تدریجا توجه شاه و
اسداللّه علم را به خود جلب کرده
بود به دربار راه یافت و رئیس
دفتر مخصوص شاه گردید که
این شغل را تا اوایل انقلاب در
اختیار داشت.
قیام 15 خرداد به روایت اسناد
ساواک، ج 3، صص 405 و406
5 ـ حجت الاسلام والمسلمین
حاج شیخ محمدرضا هرسینی
کرمانشاهی (کاظمی) از علما
اعلام و دانشمندان عظام معاصر
کرمانشاه...
می باشد.
وی حدود سال 1326 ق در
محیط عشایری و خوانینی
لرستان به دنیا آمد و پس از طی
دوران صباوت در حدود سال
1337 قمری در خدمت برادر
معظم خود به عتبات عالیات
مشرف و از محضر مرحوم آقای
شیخ محمد رشتی و حاج شیخ
غلامحسین دارابی شیرازی و
آیت الله العظمی اصفهانی
استفاده نمود و آن گاه به وطن
مراجعت و تا حدود چهار سال
در آن محیط ...
.
به تبلیغات و
ارشاد مردم آن سامان و به
خصوص علویون و غلات
پرداخته و در سال 1354
مهاجرت به قم نمود و تا حدود 6
سال از محضر و درس آیت الله
العظمی گلپایگانی و آیت الله
العظمی نجفی مرعشی و مرحوم
آیت الله خوانساری و آیت الله
صدر و بعضی دیگر استفاده
نمود و در حدود 1360 ق
مهاجرت به کرمانشاه و تا اکنون
که 1395 قمری است بالغ بر سی
و پنج سال به خدمات دینی از
اقامه جماعت و ارشاد مردم
اشتغال دارد.
گنجینه دانشمندان ـ ج 6 ـ ص
374
6ـ آیت الله احمد جنتی متولد سال
1305 ه .
ش در اصفهان از
محضر آیات عظام بروجردی،
سید محمد تقی خوانساری و امام
خمینی (ره) و آیت الله گلپایگانی
و نیز حاج آقا رضا بهاءالدینی و
شهید صدوقی بهره برد وی از
اداره کنندگان مدرسه حقانی و
دارای سوابق مبارزاتی با رژیم
شاه و چند مورد بازداشت و تبعید
می باشد و پس از پیروزی
انقلاب اسلامی در محاکم شرع
انقلاب، سازمان تبلیغات و
امامت جمعه موقت تهران و
شورای نگهبان ایفاء نقش نموده
است.
یاران امام به روایت اسناد
ساواک، کتاب نهم، ص 319
7ـ عبداللّه اسلامی ف محمدباقر
در سال 1333 ه ش در شهرستان
کرمانشاه به دنیا آمد.
پدرش در
کرمانشاه خواربار فروش بود و
بنابر نقلی، حمام داشت.
مشارالیه تحصیلات را تا پنجم
ابتدائی پی گرفت سپس به دروس
حوزوی روی آورد و پس از
چندی که طلبه مدرسه حاج
شهباز خان در کرمانشاه بود، در
سال 1350 عزم سفر کرد و ساکن
شهر مقدس قم شد.
عبداللّه اسلامی که شهرت
اصلیش سیابانی و معروف به
کرمانشاهی می باشد، پس از
ورود به جرگه مبارزان، با
نام های متعددی به فعالیت
پرداخت که از آن جمله به: میرزا
احمد کرمانشاهی، مجاهدی،
سیابانی، محمد یزدی، محمداکبر
مرسلی، می توان اشاره کرد.
مشارالیه در سال 1351 در
سفری به تهران، به همراه یکی از
دوستانش دستگیر شد که پس از
یک هفته آزاد گردید و به علت
فعالیت هایی که داشت، که از
جمله آن، پخش رساله حضرت
امام (ره) بود، در سال 1352
تحت تعقیب قرار گرفت و در
نهایت در تاریخ 4 /4 /53
دستگیر گردید.
وی در این
دستگیری از ترفند تعهد همکاری
با ساواک بهره جُست و پس از
چند روز آزاد شد و در جریان 15
و 16 و 17 خرداد 1354 از
عناصر رهبری کننده تظاهرات در
قم و از اعضای سازمان
مجاهدین خلق (منافقین)
معرفی گردید که به همین واسطه
متواری شد و پس از چندی به
پاکستان رفت و در آنجا به همراه
آقای شریعت به فعالیت مشغول
شد.
مشارالیه پس از پیروزی انقلاب
اسلامی، مدتی در وزارت
اقتصاد و دارائی، مشغول به
فعالیت بود.
در رابطه با میزان ارتباط
مشارالیه با حضرت امام خمینی
(ره) و نحوه اجازه امام به ایشان،
به صحیفه امام، جلدهای 2 و 3
مراجعه شود.
8ـ شیخ عبدالعلی قرهی قهی ف
محمدابراهیم در سال 1300 ه ش
در قهپایه از توابع اصفهان به دنیا
آمد.
تا بیست سالگی در محل
تولد به سر برد و پس از آن به
تحصیل علوم دینی اشتغال یافت.
در حدود هشت سال در مدارس
علمیه شهر اصفهان بود و سپس به
قم مهاجرت کرد و در سال 1340
به نجف اشرف رفت و مدت
سیزده سال در آن شهر مقدس
رحل اقامت افکند و در تیر ماه
1353 به ایران بازگشت و در قم
ساکن شد.
در تاریخ 14 /4 /54 به اتهام
نمایندگی حضرت امام خمینی
(ره) بازداشت شد که چون شخص
ساده و تهیدستی که نمایندگی
وی جدی نمی باشد، معرفی
گردید، پس از 11 روز آزاد شد.
در گزارشی گفته شده : مشارالیه
در نجف صندوقدار حضرت امام
(ره) بوده است.
منبع:
کتاب
آیتالله سید مرتضی پسندیده به روایت اسناد ساواک صفحه 353