تاریخ سند: 10 مهر 1353
ریاست محترم سازمان امنیت کرمان
متن سند:
محترما به عرض عالی می رساند استواریکم محمدعلی شهدادی حسینی
[ناخوانا] مدت چند سالی است که با طبقه و روحانیون برخلاف رژیم دستگاه
سلطنتی اقدام به کارهایی انجام می دهد کمااینکه در [ناخوانا] آقای سید
محمدتقی حسینی که یکی از طبقه روحانیون بزرگ زابل می باشد مدت مدیدی
است برخلاف رویه قانون جاریه کشور و علیه رژیم شاه و ملت سخن می گفته و
[ناخوانا] یا ملاقات طبقه روحانیون که در رفسنجان و سیرجان می شد و سایر
اشخاص به کرمان آمده و در منزل استوار بالا بوده و به اتفاق وی به شهرستانهای
سیرجان و رفسنجان و بافت کرمان رفته و آقایان روحانیون و سایر اشخاص
مورد نظر را ملاقات و با دوستان و آشنایان که با نامبردگان بوده و هستند
تبادل نظر و به کار خود ادامه داده و مقداری هم از کتب ممنوعه و سایر لوازم مورد
نیاز به قرار اطلاع در منزل استوار شهدادی که واقع در خیابان مادر کرمان به
پلاک 5 یا 4 می باشد موجود گذاشته است و حال که استوار بالا برای نگهداری از
[ناخوانا] و اراضی [ناخوانا ]به خاش از مراکز آموزشی [ناخوانا] در زاهدان با
همدستان روحانیون و رفقای خود باشند آقای حاجی بختیاری نویسنده گاراژ
اتو تاج زاهدان و آقای حاجی گزمه که در زاهدان فروشگاه پارچه فروشی دارد
هر شب در منزل یکی از اشخاص مورد بحث و روحانیون مذاکره و به کار خود
ادامه و نیز درصدد تهیه
مدارک هستند تا شاید بتوانند آقای سید محمدتقی حسینی فرزند علی که اکنون مدت کوتاهی است در
زابل دستگیر شده و حال در زندان قصر بسر می برد را آزاد نمایند و درجه دار مذکور از تاریخ 21 /4 /53 از
خاش به زاهدان وارد شده مدت یک هفته در پی ادامه این کار بوده و به عمدا به خاش حرکت و باز تاریخ
مجددا تاریخ 2 /5 /53 محل مأموریت خود از خاش را ترک و به زاهدان و زابل عزیمت و مراجعت نموده
و مشغول کار خود بوده و نیز باز در تاریخ 14 /6 /53 برای همین کار محل مأموریت خود را ترک به کرمان
آمده و بعدا به سیرجان و رفسنجان و بافت رفته و پس از انجام کارهای خود در کرمان تاریخ 9 /6 /53
ساعت 5 بعدازظهر با اتو بنز کرمان به زاهدان و خاش حرکت و رفته است استدعای رسیدگی دارم.
با تقدیم احترام میرزاحسن طباطبایی از زاهدان
منبع:
کتاب
شهید حجتالاسلام سید محمدتقی حسینی طباطبایی صفحه 253