گزارش درباره : صادق نواب کارمند وزارت کشور
تاریخ سند: 3 بهمن 1349
گزارش درباره : صادق نواب کارمند وزارت کشور
متن سند:
از : 327 شماره : 3698 /327 تیمسار بهرامی مأمور خدمت به وزارت کشور طی گزارشی اعلام داشته نامبرده بالا که مدت ها در پست فرمانداری قم و سایر شهرستان ها انجام وظیفه نموده و فعلاً نیز با علما و روحانیون ارتباط دارد اخیرا با توجه به همکاری با تیمسار مورد بحث گزارشی به شرح زیر تسلیم نموده است : 1 ـ فرزند خمینی که با سید موسی اصفهانی همکاری می نماید داماد مرتضی حاج شیخ که از مدرسین حوزه علمیه قم است می باشد و سال گذشته نیز عیال خمینی با نامه ای از طرف خمینی به قم آمده و دختر سید باقر سلطانی که از مدرسین حوزه قم و داماد آیت الله مرحوم صدر که جزو علمای ثلاث بوده اند خواستگاری و با این وصلت موسی صدر فرزند دایی همسر پسر خمینی می شود.همچنین با توجه به انتخاب پیشوای دین شیعه از طرف اجماع علماء (قم.
مشهد.
نجف و صور) و این که در نجف دو شخصیت علمی (آیت الله شاهرودی1 ـ خوئی) وجود دارند که شاهرودی روی اقداماتی که به نفع خود انجام داده دارای چندان وجهه عمومی نبوده و برعکس او آیت الله خوئی با توجه به پایه معلومات و مردم داری و تألیفات عدیده ای که در حوزه علمیه تدریس می شود و مورد توجه است و لذا احتمال دارد بر اثر آشکار ساختن رویه پسر خمینی و همکاری او با پسر اصفهانی، خمینی به منظور نشان دادن عکس العمل برای پیشوایی شیعه وانمود به تأسی به خوئی نماید و از طرفی نیز با پیشوایی شیعیان و علمای لبنان و سمت رئیس مجلس شیعه که به عهده موسی صدر است مشارالیه نیز در اثر قرابت سببی ناگزیر به تأسی و حمایت خواهد شد و علمای ابن الوقت از جمله گلپایگانی1 در قم و امثالهم که توقع داشتند پس از رحلت آیت الله حکیم به آنها توجه شود مسلما متابعت خواهند نمود و با موقعیت فعلی علاوه بر ایجاد مرجعیت تام، مرجعیت به عراق که با موقعیت کنونی به هیچ وجه مصلحت نیست کشیده خواهد شد.
2 ـ صادق نواب در سفر خود به خارج از کشور با توجه به دوستی دیرینه که با موسی صدر داشته در منزل وی اقامت و او را به یکی از مقامات امنیتی خارج از کشور ایران در لبنان معرفی نموده است.
ضمنا اضافه نموده در مدت یک ماه اقامت در منزل موسی صدر موقعیت و احترام اجتماعی مشارالیه را مشاهده و عکس هایی را که هنگام اقامت با رجال و سران سیاسی لبنان در جلسات مختلف از ایشان گرفته شده بود تماما در اختیار مقامات امنیتی ایران قرار داده و مطالب لازم را گزارش کرده است.
3 ـ موسی صدر به ممالک افریقایی که در سال های اخیر استقلال یافته مسافرت نموده و مسلمانان آنجا را نیز تابع خود ساخته و با اخذ حدود چندین میلیون تومان وجوهات شرعی مشغول ساختن دانشگاهی برای تربیت طلاب علوم دینی می باشد که در آن دانشگاه علاوه بر علوم دینی حرفه های مختلف را نیز به طلاب خواهند آموخت.
موسی صدر با اقداماتی که به عمل آورده گذشته از نفوذی که در شیعیان لبنان و ممالک استقلال یافته افریقایی دارد در تیپ جوانان اهل تسنن نیز کاملاً رسوخ کرده است و ضمنا متجاوز از 36 مؤسسه خیریه دایر نموده و با الحاق فاطمیون آنجا به شیعه اکثریت لبنان را بدست آورده و پیشوای آنان جزو حقوق بگیران مشارالیه و یکی از نمایندگان او می باشد که عکس او نیز در یکی از جلسات مذهبی تسلیم گردیده است.
موسی صدر با این رویه موفق به گرفتن مجلس شیعه در لبنان گردیده که قبلاً تمام اقلیت ها به جز شیعه دارای مجلس دین بوده اند.
4 ـ هنگام ملاقات او مشارالیه از دستگاه سیاسی ایران در آنجا رنجش داشته و با توجه به اینکه در هر سفری به ایران به علت عشق و علاقه وی به شاهنشاه آریامهر افتخار شرفیابی داشته و در سفر اخیر خود این شرفیابی نصیبش نشده روابط خود را مطلقا قطع نموده است و اظهار داشته بعد از درگذشت شرف الدین عمویش برای اینکه با تبلیغات و رویه مصر علیه افراد ایرانی بتواند پیشوائی شیعیان لبنان را تحصیل نماید با نزدیکی که با رئیس جمهور داشته و اینکه وی طبق اختیارات قانونی می توانسته با حفظ تابعیت و ملیت فردی، او را به تابعیت لبنان بشناسد در این امر استفاده نموده ولی هرگز در سفرها از گذرنامه لبنانی استفاده نکرده و حتی با دعوت های زیاد ناصر از او که عین دعوت ها را نشان داده از پذیرفتن دعوت و رفتن به مصر خودداری نموده و در جلسه اسلامی منعقده در جده که تشکیل آن مورد تمایل ناصر نبوده شرکت جسته که برای تهدید و ارعاب او فرزندش را هدف تیر قرار داده اند.
5 ـ روزی وابسته نظامی سفارت ایران به عنوان آشنایی از موسی صدر دعوت به عمل آورده و پس از گفتگو بسته اسکناسی روی میز گذاشته که با این روش باعث ناراحتی زیاد او را فراهم آورده است که پس از آن جریان دیگر ملاقاتی با آنان ننموده است لکن در اثر تماس و مذاکرات صادق نواب با موسی صدر مجددا رابطه او را با سفیر وقت شاهنشاه آریامهر در لبنان برقرار کرده است صادق نواب در خاتمه نامه خود اظهار نظر نموده با عرض مراتب فوق چنانچه مقامات عالیه لازم می دانند مشارالیه دعوتی از آیت الله صدر به عمل آورده و از ایشان دلجویی شود و یا در صورت تصویب مقامات عالیه وی با خرج خود به اتفاق یک نفر مأمور به نام مسافرت اروپا از طریق ترکیه به لبنان رفته و با تماس و مذاکره با صدر و تمایلی که مجلس لبنان برای برقراری رابطه با ایران نشان داده است مشارالیه را تشویق به گرفتن نمایندگی از طرف دولت لبنان برای برقراری رابطه بنماید.
رونوشت به پرونده های مربوطهضمیمه شد در پرونده سید موسی صدر بایگانی شود اوانی 20 /11 پی نوشت معاونت یکم اداره کل سوم به بخش 316 ارسال نمایید 3 /11 /49
توضیحات سند:
1 ـ آیت الله العظمی سید محمود شاهرودی در سال 1301 در روستای آقا عبداللّه شاهرود دیده به جهان گشود.پس از طی مدارجی از تحصیلات خود در شهر بسطام به نجف رفت و از محضر مرحوم آخوند خراسانی، محقق نائینی بهره گرفت، نسب او به زیدبن علی بن الحسین(ع) می رسد.
وی بعد از فوت مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی تا هنگام فوت، مرجعیت بخشی از اهل تقلید ایران و عراق را به خود اختصاص داده بود.
تا اینکه در 28 ماه شعبان سال 1394 قمری در سن 93 سالگی براثر بدرفتاری رژیم عراق، دارفانی را وداع گفت.
گلپایگانی سید محمدرضا (آیت الله) 1ـ آیت الله العظمی حاج سید محمدرضا گلپایگانی در سال 1277 ه .
ش در روستای گوگددر شش کیلومتری گلپایگان دیده به جهان گشود.
ایشان تحصیلات مقدماتی را در زادگاه خود و اراک گذراندند و سپس به دعوت آیت الله العظمی حائری یزدی به قم رفتند و مدارج عالی علوم حوزوی را در این شهر کسب کردند.
تبحّر آیت الله گلپایگانی در علم فقه موجب شد که ایشان هفتاد سال مدرس این علم در حوزه علمیه قم باشند.
گذشته از خدمات علمی و آموزشی، از ایشان مدارس، بیمارستانها و مراکز عام المنفعه بسیاری به جای مانده است.
واکنشهای سیاسی حضرت آیت اللهالعظمی گلپایگانی نسبت به مسائل روز ایران و جهان اسلام، رژیم پهلوی را همواره وادار می کرد که از موضع گیریهای ایشان بیمناک باشد.
اعلامیه هایی که علیه رژیم شاه در مناسبتهای مختلف به ویژه در سالهای 56 و 57 از سوی ایشان صادر شد، تنور مبارزه مردم را علیه رژیم شاه گرم نگاه داشت.
مراسم نیایشی که ایشان در سال 1352 برای پیروزی مسلمانان در جنگ با اسرائیل برپا کردند در آن زمان واکنش قابل توجهی به همراه داشت.
حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی در آذرماه سال 1372 به ملکوت اعلی پیوست.