تاریخ سند: 12 شهریور 1357
موضوع: آیتالله سیدحسن طباطبائی قمی
متن سند:
از: 20 ه ک تاریخ:12 /6 /1357
به: 20 ه 12 شماره: 13733 /20ه ک1
موضوع: آیتالله سیدحسن طباطبائی قمی
پیرو شماره 13727 /20هک- 12 /6 /57
عطف به اوامر تلفنی، ساعت 1330 روز جاری 12 /6 /57 آقای عطارپور2 همراه آقای نجاتی،3 برادر آیتالله سیدحسن طباطبائی قمی، به کرج وارد، که اینجانب (رئیس سازمان کرج) و رئیس شهربانی کرج، همراه نامبردگان در محل منزل یاد شده با ایشان ملاقات و پس از یک ساعت مذاکره و مطرح شدن رفع محدودیت از ایشان، مشارالیه عنوان نمود به شرطی حاضر به قبول پیشنهاد است که آیتالله طالقانی4 و منتظری5 از زندان آزاد شوند که بلافاصله توسط آقای عطارپور تلفنی از محل مزبور با ستاد تماس حاصل و مراتب به عرض مدیریت کل اداره سوم رسید، که مشارالیه مقرر فرمودند به آیتالله سیدحسن طباطبائی قمی گفته شود چون دادگاه رأی به محکومیت آقایان مورد نظر داده است، لذا آزادی آنان مستلزم انجام تشریفات قانونی میباشد؛ که قرار شد در مورد آیتالله طالقانی اقدامات لازم از طریق مقامات ذیربط صورت گیرد. در نتیجه آیتالله سیدحسن طباطبائی قمی متقاعد گشته و پیشنهاد را قبول نمود، که بلافاصله مأموران انتظامی از مقابل منزل وی جمعآوری و در ضمن مراتب به آیتالله مدرسی6 و چهار نفر از روحانیون کرج اعلام تا به نحو مقتضی، اهالی کرج را مطلع نمایند و در ساعت 1430 آقایان عطارپور و نجاتی، کرج را به مقصد تهران ترک نمودند. رئیس سازمان کرج . پرنیانی
ساعت مخابره . 1550 به عرض رسید فرمودند به بخش 12 داده شود. 12 /6
توضیحات سند:
1. همانگونه که در اصل سند مشهود است، ساواک تهران این گزارش را با شماره 95559 /20ﻫ 12- 12 /6 /57 برای اداره کل سوم ارسال کرده است.
2. رضا عطارپور مجرد معروف به دکتر حسینزاده در سال 1317ﻫ ش در کاشان به دنیا آمد. وی با مدرک دیپلم در تاریخ 15 /3 /38 به صورت روزمزد در ساواک استخدام شد و در تاریخ 5 /8 /38 به استخدام رسمی آن سازمان درآمد. تحصیلات خود را تا مقطع فوق لیسانس علوم سیاسی ادامه داد و دورههایی چون توجیه و حفاظت، تخصصی بررسی، نبرد پنهانی و جنگهای روانی را در آلمان گذرانید. او سمتهایی چون مسئول دایره 2، رئیس بخش 2 اداره یکم، معاون اداره پنجم عملیات و بررسی را عهدهدار بود و در تاریخ 9 /5 /1351 رئیس اداره یکم عملیات و بررسی اداره کل سوم، و در تاریخ 10 /5 /57 معاون دوم اداره کل سوم گردید. او به خاطر جدیت و تلاش در کار به دریافت نشان درجه 5 همایونی، نشان درجه 3 کوشش، نشان درجه 2 آبادانی و پیشرفت، مدال پهلوی، نشان درجه 2 همکاری، چهار فقره تقدیر و یک فقره تقدیر تیمسار ریاست ساواک نائل آمد. عطارپور 38 مأموریت اداری و آموزشی داشته که چهارده مورد آن در خارج از کشور از جمله اسرائیل و آلمان غربی و ... بوده است. (اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی)
3. سیدعباس نجاتی برادر آیتالله حاج آقا حسن قمى و فرزند آیتالله العظمى حاج آقا حسین طباطبایى قمى، در سال 1281 ﻫ در مشهد متولد شد. تا 25 سالگى در مشهد و مدتى در آستان قدس رضوى خدمت کرد، سپس به تهران آمد و ضمن انجام کارهاى تجارى سردفتر اسناد رسمى شد.
4. آیتالله سیدمحمود طالقانی در سال 1289 ﻫ ش دیده به جهان گشود. وی در خانوادهای اهل علم و فضیلت و دارای روحیات انقلابی و ضدظلم رشد نمود و برای نخستین بار در محضر پدرش مرحوم آیتالله سیدابوالحسن آغاز به یادگیری مفاهیم اسلامی درس تقوا کرد. پدر وی را به لحاظ تقوا سرآمد پرهیزکاران یاد میکنند. آیتالله طالقانی در زمان طلبگی آشنایی فراوانی با امام خمینی داشت و روابط متقابل آن دو بسیار بود. مرحوم طالقانی دروس حوزوی را در محضر آیات عظام و اساتید به پایان رساند و از آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی اجازه اجتهاد گرفت. پس از پایان تحصیل به تهران بازگشت و در مدرسه سپهسالار به تدریس علوم اسلامی مشغول شد. تبلیغ، تشکیل جلسات مذهبی، مبارزه با رضاخان باعث دستگیری وی در سال 1318 شد. وی پس از شهریور 1320 و شکست استبداد فعالیتهای خود را گسترش داد و در جریان نهضت ملی نفت از فعالان بود. پس از کودتای آمریکائی 28 مرداد 1332، دستگیر و به دلیل مخفی نمودن شهید حجتالاسلام سیدمجتبی نواب صفوی در خانهاش مدتی زندان بود. در کنگره جهانی «شعوب المسلمین» در کراچی شرکت نمود. در کنگره اسلامی قدس که سالی یک بار تشکیل میگردید دو بار مقام ریاست هیئت نمایندگی ایران را داشت. از سوی مرحوم آیتالله العظمی سیدحسین بروجردی حامل پیامی برای «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه» در مصر شد. با آغاز نهضت امام خمینی از فعالان صحنهی سیاست و تبلیغ بود. در سال 1341 دستگیر و پس از اندکی آزاد شد. سپس در جریان نهضت 15 خرداد بار دیگر به زندان محکوم گردید. در سال 1346 آزاد و مجدداً در سال 1350 دستگیر و مدت سه سال به زابل و 18 ماه به بافت کرمان تبعید شد. در سال 1352 مجدداً دستگیر و به 10 سال زندان محکوم و با اوجگیری نهضت اسلامی مردم ایران از بند آزاد شد. آیتالله طالقانی از بدو آزادی خود بار دیگر وارد صحنهی سیاست شد و با انتشار اعلامیه ددمنشی رژیم سفاک پهلوی را محکوم نمود. با تأسیس شورای انقلاب به ریاست آن تعیین و در سال 1358 از سوی امام خمینی(ره) به عنوان امام جمعه تهران معین شد. وی در 19 شهریور 1358 در اثر سکته قلبی دارفانی را وداع گفت. آیتالله طالقانی که مقام والائی چون حضرت ابوذر داشت و علیه ستمگران و چپاولگران مبارزه مینمود، در برابر دشمنان چون مالک اشتر مجری عدالت و مدافع ولایت بودند. آیتالله طالقانی علیرغم زندانها ـ تبعیدهای مکرر چندین اثر جاودان منتشر کردند: 1ـ حاشیه بر تنبیه الامه مرحوم آیتالله میرزا محمدحسین نائینی 2ـ تفسیر پرتوی از قرآن 6 جلد 3ـ تفسیر نهجالبلاغه 2 جلد 4ـ با قرآن در صحنه 5 ـ آینده بشریت از نظر مکتب ما 6ـ سفرنامه حج 7ـ اسلام و مالکیت 8ـ جهاد و شهادت 9ـ وحدت 10ـ آزادی 11ـ توحید 12ـ ترجمه کتاب امام علی (ع) جلد اول
ر.ک: یاران امام به روایت اسناد ساواک: آیت الله سید محمود طالقانی،3 جلد، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی
5. آیتالله حسینعلی منتظری، فرزند علی در سال 1301 ﻫ ش در نجفآباد اصفهان متولد شد، تحصیلات حوزهای خود را در اصفهان و سپس در قم پی گرفت و به درجات عالی علوم دینی رسید. ایشان بخصوص در دهه چهل به دلیل همراهی با نهضت امام خمینی (ره) تحت تعقیب عوامل امنیتی رژیم قرار گرفت و به زندان افتاد و شکنجهها دید. پس از پیروزی انقلاب و بعد از وفات آیتالله طالقانی، امامت جمعه تهران از طرف امام خمینی (ره) به ایشان واگذار گردید. در سال 1364 مجلس خبرگان رهبری وی را به عنوان قائم مقام رهبری تعیین کرد؛ ولی در سال 1368 به دلیل نفوذ عناصر قدرت طلب بهویژه باند جنایتکار مهدی هاشمی در دفتر وی و انتقال واژگونه اخبار و حوادث روز به ایشان و اتخاذ مواضع علیه حرکت انقلاب، این حکم پس گرفته شد. حضرت امام در نامه 6 /1 /1368 خطاب به آقای منتظری فرمودند: «از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین میسپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست دادهاید. شما در اکثر نامهها و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که میگفتید دیکته شدۀ منافقین بود که من فایدهای برای جواب به آنها نمیدیدم.» حضرت امام در ادامه توصیه نمودند «از آنجا که سادهلوح هستید و سریعاً تحریک میشوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.» توصیهای که آقای منتظری به آن عمل ننمود و تبعات سوئی را به دنبال داشت. وی در سال 1388 در قم درگذشت.
6. آیتالله سیدحسن مدرسى یزدى، فرزند زینالعابدین (متولد 1278 ﻫ ش، نجف اشرف) مقدمات علوم اسلامى را در یزد نزد حجج الاسلام آقایان سیدحسین باغ گندمى، آقا سیداحمد مدرس و آخوند ملاحسن اردکانى فرا گرفت. پس از آن براى تکمیل دانستههاى خود در سال 1302 وارد حوزه علمیه قم شد. در آنجا از محضر بزرگانى همچون آیتالله سیدعلى یثربى کاشانى، آیتالله سیدمحمدتقى خوانسارى، آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائرى یزدى و آیتالله سیدمحمد حجت کوهکمرى کسب فیض کرد. پس از ورود آیتالله العظمى حاج سید محمدحسین طباطبایى بروجردى به قم مدت ده سال نیز در درس وى حضور یافت. آیتالله مدرسى در سال 1335 پس از رحلت مرحوم حجتالاسلام سید میرزا جندقى امام جماعت مسجد جامع کرج - معروف به مسجد سرپل- بنا به اصرار مردم کرج و امر آیتالله بروجردى به آنجا رفت و مدتها امامت این مسجد را به عهده گرفت. آیتالله مدرسى در سال 1341 در مخالفت با لایحه انجمنهاى ایالتى و ولایتى تلگرافى را به همراه چند تن از علماى کرج براى مرحوم آیتالله سید محمد بهبهانى مخابره کرد. (اسناد ساواک - پرونده انفرادی)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 14 صفحه 153