تاریخ سند: 24 مرداد 1338
اطلاعیه
متن سند:
از: شیراز
در ساعت 20 آقای دستغیب اول درباره شکیات نماز و مابین نمازهای سه
رکعتی و چهار رکعتی و طرز بجا آوردن آنها دوم درباره خداوند که پیغمبرانی
فرستاده که مردم را به راه راست هدایت کند که قلب آنها پاک و حرف آنها درست
باشد مثل اگر شخص قلبش پاک نباشد هر چقدر حرف بزند تمام دروغ و باعث
ناراحتی همه میشود و اگر همچنان سلطان هم خراب باشد رعیت هم خراب
است مانند قلب همان شخص میماند که خراب است سوم درباره زبان و شهوت
اگر شخص زبانش خوب است باید مابین دو نفر که نزاع است آنها را صلح بدهد و
اگر خراب است باید ساکت باشد و هیچ نگوید درباره پول و جاه طلبی بود که
میگفت فلان شخص پولدار همیشه ناله و فریاد میکند که آنها را بیشتر بکند مثل
در زمان یکی از خلفا بود و بارعام داده و بُهلول در کوچه یک پیراهن کهنه و پاره
پیدا کرده و همراه مردم داخل بارگاه خلیفه شد و پیراهن تقدیم کرد و خلیفه
پرسید که این چیست گفت دیدیم که امروز در بازار مأمورهای شهرداری مردم را
در تحت فشار قرار داده و میگویند باید عوارض و مالیات بدهید و من از شما
فقیرتر ندیدیم و این پیراهن از برای شما آوردم و این بود موضوعی از شهوت و در
موضوع اسیر کردن و سرهای حسین بر سر نیزه کردن که یکنفر مأمور بود آنها را
بیاورد نزد یزید و فاطمه از آن مأمور خواهش کرد که سرها را از ما جدا دارید تا
بلکه چشمهای ناپاک به ما نگاه
نکنند و پسرها توجه داشته باشند و مأمور بر...
کرد سرها همه در داخل آنها نگاه داشت تا یکنفر پیدا شد و
از فاطمه پرسید و فاطمه جواب داد اگر پول داشته باشید که به این مأمور بدهید تا بلکه ما را از چشمها
ناپاک دور بدارد
24 /5 /38
دستغیب
منبع:
کتاب
شهید آیتالله سید عبدالحسین دستغیب به روایت اسناد ساواک صفحه 3