تاریخ سند: 2 دی 1357
مذاکره1 شخصی ناشناس از علی آباد گرگان با حسن اکبری مرزناک.
متن سند:
مذاکره1 شخصی ناشناس از علی آباد گرگان با حسن اکبری مرزناک. در بابل مورخه 2 /10 /1357
ناشناس: در گرگان جامعه معلمان تصمیم گرفتند به اعتصاب معلمین ادامه داده شود و کلاس نروند جامعه معلمین علیآباد هم همین جلسه را در علیآباد تشکیل دادند و تصمیم گرفته شد که اعتصاب اینجا هم ادامه داده شود بفرمائید آنجا چه خبر است؟
اکبری: اینجا کاملاً اعتصاب است و در بابل دبستانها حتی همه بستهاند در ساری تک و توکی دبستانها میروند و در سراسر مازندران و در سراسر ایران هنوز یک دبیرستان هم باز نشده و با اطمینان به شما میگویم ولی شاهی مدارس راهنمائی عدّهای میروند و دبستانها هم میروند. اینها دیگر دست ما نیست در شاهی وضع یک جور غیر طبیعی است و ما نتوانستیم آنجا اینها که خیلی وابسته بودند ولی به تدریج بچهها دارند نفوذ میکنند. دیشب هم از تهران همین خبرها را از ما خواستهاند که خبرنامهای تنظیم شود. انشاءاله به زودی میرسد در سراسر کشور و اینجا هم دیروز در دبیرستان محبوبه متحدین (دبیرستان دخترانه شاهدخت بابل را به نام محبوبه متحدین میخواند) نشستی بود و بحثی داشتند. پریروز بعدازظهر هم در آمل بود که تصمیم گرفتند که اعتصاب ادامه داشته باشد تا روشن شدن وضع در اینجا هم معلمین هفتهای دو روز در سالن سرپوشیده دبیرستان متحدین صحبت میکنند و پریروز دوشنبه صبح من صحبت کردم و روز سه شنبه هم آقای ورداسبی را آوردند صحبت کرد. دیروز صبح هم یک معلم فیزیک مطالبی گفته و یک آقائی شعری خواند ولی به نام کلاس و مدرسه نه.
ناشناس: آقائی که شاهد عینی در اصفهان بوده امروز مشخصاتی گفت دو مجسمه را در اصفهان کشیدهاند پائین.
اکبری: در مشهد هم که تمام مجسمهها را آوردهاند پائین و شهر در دست مردم است. تبریز هم که خوشبختانه هنوز در دست مردم است و اینها مرتب دارند سربازان اسرائیلی وارد میکنند و خوشبختانه این مسئله باعث شد که سربازان کمغیرت ایران هم وقتی دیدند سرباز از اسرائیل میآمد یکی پس از دیگری سربازخانه را ترک میکنند.2
ناشناس: خیلی متشکرم. خداحافظ
توضیحات سند:
1. ساواک بابل گزارش این مکالمه را طی شماره: 6217 /2 ﻫ ب – 3 /10 /1357 برای ساواک ساری ارسال کرد.
2. مطبوعات اسرائیل فاش ساختند که اسرائیل و مقامات دفاعی این کشور در دوران انقلاب اسلحه و تفنگهای گازی در اختیار دولت ایران گذاشته بود. روزنامهها آرتص در شماره 23 اکتبر و روزنامه داوارد، در شمارههای 10 و23 اکتبر و مجله نظامی سیکراهودشیت در شماره 3 نوامبر، مجله هجولام هزیه در شماره 22. روزنامه معاریو در شماره 17 دسامبر 1987 م نوشتند که ارتش اسرائیل چگونه به تقاضای شاه سربازان خود را برای سرکوبی انقلابیون به تهران فرستاد؛ همان جنایتکاران یهودی که در «جمعه سیاه» مردم مسلمان تهران را در میدان ژاله قتل عام کردند. بر اساس نوشته آنها اسرائیل یک پل هوایی از فرودگاه «لود» و فرودگاه نظامی «رامات داوید»از نزدیکی «حیفا» برای رساندن سلاحهایی خاص به ایران ایجاد کرد. از جمله این سلاحها تفنگهای پخشکننده گاز بود که گلولههای آن اثر فلجکننده داشت. همچنین یک گروهان کماندو و عامل سابوتاژ و عملیات شهری با هواپیماهای شرکت اِل. آل از اسرائیل به تهران فرستاده شدند. این گروه تابع اداره اطلاعات ارتش اسرائیل بود. فرمانده این گروهان «رهبعام زیبکی» بود که در دهه 1960 م. فرمانده بخش میانه اسرائیل و سپس مشاور نخستوزیر در مسائل مبارزه با تروریسم و کاربرد مهمات مخصوص و تکنیکهای مربوط به آن بود. در این گروهان تعداد زیادی از یهودیان ایرانی بودند که زبان فارسی را خوب میدانستند و همه افراد واحد اونیفورم نظامی ارتش ایران را به تن داشتند. مقامات ایرانی این گروهان یهودی را سربازانی که از بلوچستان اعزام شدهاند، معرفی میکردند! کارشناسان نظامی اسرائیل و افرادی که از تشکیلات پنهانی یهودیان ایران، که به عنوان دفاع نظامی از اقلیت یهود تشکیل شده بود، در تهران به گروهان اعزامی اسرائیل ملحق شدند و اسرائیل همچنین گروهی از یهودیان ایران را بسیج کرده بود تا بر ضد انقلابیون فعالیت کنند. در این روزها پایگاه کوچک نظامی نزدیک آبادان و بندر عباس که اسرائیل آن را اداره میکرد، محل تمرین عملیات ضد شورش شهری اسرائیلیان بود. رجوع کنید به نهضت روحانیون ایران، ج8، صص 49 و 50؛ کوثر (مجموعه سخنرانیهای حضرت امام خمینی)، (تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1371) صص 456 ـ 41357
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، کتاب 12 صفحه 22