صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: کانون ناشرین حق

تاریخ سند: 19 شهریور 1352


موضوع: کانون ناشرین حق


متن سند:

از: 23 ﻫ تاریخ:19 /6 /1352
به: 312 شماره: 1999 /23ﻫ
موضوع: کانون ناشرین حق1
پیرو2 1293 /23 ﻫ ـ 11 /4 /52

جلسه کانون فوق در مورخه 2 /6 /52 از ساعت 1800 در مسجد صالحیه قزوین تشکیل گردید. ابتدا آیاتی از کلام‌الله مجید تلاوت شد، آنگاه ‌طلبه‌ای از مدرسه صالحیه به نام اسلامی شروع به سخنرانی نموده و گفت دیشب در هیئت جان ‌نثاران حسینی درباره اقتصاد اسلامی مختصری صحبت شد و حالا در این جلسه دو مکتب اقتصادی جهان را که عبارتند از کمونیزم،3 سوسیالیسم4 و دیگر سرمایه‌داری و امپریالیسم5 مورد مطالعه قرار می‌دهیم.
کمونیست‌ها بر این عقیده هستند که خدائی نیست و قیامتی وجود ندارد و هرچه هست، فقط در این دنیا می‌باشد؛ پس انسان باید حداکثر استفاده را در مدت عمرش ببرد؛ ولی رژیم سرمایه‌داری می‌گوید خدا هست و قیامت هم وجود دارد، ولی پیشرفت اقتصادی هر فردی، مربوط به خود اوست نه اجتماع، درست در جهت مخالف عقیده کمونیست‌ها و این دو ایده که دو قدرت بزرگ جهانی را تشکیل داده‌اند، هر کدام سعی دارند سایر ممالک را به طرف خود بکشانند. آنکه در شرق است، متمایل به اقتصاد غرب و آنکه در غرب است، متمایل به اقتصاد شرق می‌باشد؛ که نتیجه آن، تقسیم جهان به دو بلوک شده است؛ که چون وقت پایان یافت، ادامه این بحث به هفته آینده موکول گردید.
نظریه شنبه . نظر گوینده از بیان مطالب فوق آن بود که به حاضرین تفهیم نماید دول بزرگ، کشورهای کوچک را تحت استعمار و استثمار خود در می‌آورند.
نظریه یکشنبه و سه‌‌شنبه . مفاد گزارش خبر با توجه به صداقت شنبه صحیح است. مراقبت کماکان ادامه خواهد داشت. آسمانی
نظریه 23. نظریه سه شنبه مورد تأیید می‌باشد. شماره پیروی فاقد کلاسه است. 20 /6 /52

توضیحات سند:

1. کانون ناشرین حق، کانونی بود که از اوایل سال 1348ش تحت نظر آیت‌الله حاج شیخ هادی باریک‌بین شکل گرفت. در گزارش چگونگی تشکیل این کانون آمده است: «از اول سال جاری حدود 20 نفر از جوانانی که سن آنان بین 14 الی 17 سال می‌باشد، گرد یکدیگر اجتماع و به تفسیر قرآن و دیگر مسائل مذهبی می‌پردازند. مؤسس و رهبری این جلسات را آقایان محمدابراهیم[هادی] باریک‌بین و سیدعلی جزمه‌ای به عهده دارند و نام جلسات مورد بحث را کانون ناشرین حق گذارده‌اند و برای اعضاء کانون مذکور، کارت عضویت صادر نموده‌اند. این جلسات به طور غیرمنظم فقط در منزل اعضاء تشکیل می‌شود.» آیت‌الله هادی باریک‌بین به روایت اسناد ساواک . ص 29 . سند 909 /23 ﻫ -4 /4 /1348.
2. سند پیرو مورد اشاره در سوابق موجود نبود.
3. مفهوم کمونیسم، تاریخچه‌ای بسیار طولانی دارد که به قبل از دوران کارل مارکس و فردریش انگلس برمی‌گردد. در یونان باستان، مفهوم کمونیسم با افسانه‌ای راجع به «عصر طلایی» زندگی انسان‌ها همراه بود که در این عصر افراد جامعه با هماهنگی و آرامش کامل زندگی می‌کردند و مفهوم مالکیت خصوصی وجود نداشت. توماس مور، در رساله خود با نام «آرمان شعر» که در سال 1516 تهیه شد، جامعه‌ای را به تصویر کشید که براساس مالکیت مشترک اداره می‌شد و حاکمان آن براساس منطق این رویه را انتخاب کرده بودند. هم‌چنین فرانسیس رابلیاس جامعه آرمان شهر را در کتاب افسانه‌ای ابی‌تولئم به همین شکل توصیف کرده است.
در قرن 17 میلادی، مجدداً عقاید کمونیستی در انگلستان فراگیر شد و انتقاد نسبت به مضمون مالکیت خصوصی تا دوران روشنفکری قرن 18 ادامه یافت. متفکرانی مانند روسه در رأس این منتقدان قرار داشتند. کلمه «کمونیست» در سال 1840 توسط گودوین بارمبی و با توجه به کلمه فرانسوی «Commuisme» اختراع شد که بارمبی این کلمه را در هنگام مطرح کردن بحث مکتب مساوات منسوب به گراشوس بابف، از رادیکال‌های شرکت‌کننده در انقلاب فرانسه و ابه کنستانت معرفی کرد. بارمبی مشخصاً جامعه تبلیغ کمونیسم لندن را در سال 1841 پایه‌ریزی کرد.
آن‌چه امروزه به‌ عنوان کمونیسم مطرح است حاصل حرکت کارگری از قرن 19 میلادی در اروپاست. در آن زمان انقلاب صنعتی رقم خورد، منتقدان اجتماعی، کاپیتالیسم را به علت ایجاد طبقه جدیدی از کارگران بی‌تجربه که در شرایط سخت کار می‌کردند و هم‌چنین افزایش فاصله طبقاتی بین فقیر و غنی مورد سرزنش قرار دادند. در اواخر قرن 19 نظریات مارکس احزاب سوسیالیست را در سراسر اروپا به طور گسترده‌ای فعال کرد. این فعالیت در مورد حزب کارگر سوسیال دموکرات روسیه شدت داشت و دست به تحرکات و انقلاب به رهبری لنین زد و در سال 1917 پس از سرنگون کردن دولت روسیه به قدرت رسید.
پس از پیروزی شوروی سابق در جنگ جهانی دوم در سال 1945، ارتش سرخ روسیه ممالکی را در شرق اروپا و آسیای شرقی اشغال کرد و بنابراین جنبش کمونیسم به این کشورها سرایت کرد. گسترش مرزهای کمونیسم به اروپا و آسیا باعث ایجاد شاخه‌های جدیدی در آن شد که از میان آن‌ها می‌توان به مائوئیسم در چین اشاره کرد.
با اضافه شدن بسیاری از کشورها به دایره ممالک تحت تسلط شوروی و افزایش قدرت در اروپای شرقی، کمونیسم بسیار قوی شد. دولت‌هایی برپایه مدل شوروی در کشورهای بلغارستان، چکسلواکی، آلمان شرقی، لهستان، مجارستان و رومانی تشکیل شدند.
در سال 1950 حزب کمونیست چین کنترل تمامی سرزمین چین و بنابراین پرجمعیت‌ترین کشور دنیا را به دست گرفت ... در سال 1985 میخائیل گورباچف رهبر شوروی شد، براساس سیاست‌های اصلاح‌طلبانه گلاس نات (آزادی عمل) و پرسترویکا (بازسازی) کنترل دولت را به دست گرفت و نهایتاً حکومت کمونیستی شوروی پس از هفتاد و چهار سال در سال 1991 فروپاشید. احزاب و حکومت‌های کمونیستی برپایه ایدئولوژی مادی و نفی خدا و هرآن‌چه غیرمادی است قرار دارد.
4. سوسیالیسم (socialism): سوسیالیسم در لغت به معنای«جامعه گرایی» یا«اصالت جامعه» است و از ریشه لاتینی sosiarc))گرفته شده است که به معنای متحد شدن و به هم پیوستن و با هم شریک بودن است.
سوسیالیسم یکی از صورت‌های ایدئولوژی مدرن است و مبادی و ... اومانیستی دارد و مثل هر ایدئولوژی مدرن دیگری سکولاریستی است.
مبانی تئوریک سوسیالیسم را می‌توان این گونه بر شمرد:
اومانیسم(بشرانگاری نفسانی) اصالت‌دادن نسبی یا مطلق به نفس اماره جمعی. اعتقاد به مفهوم مدرن «کار- سرمایه». اعتقاد به اصل پیشرفت. اعتقاد به محدودکردن مالکیت خصوصی. تاکید بر اهمیت نقش نظارتی دولت و یا کمون‌ها و شوراهای خودگردان کارگری و کشاورزی. توجه نسبی به تامین حداقل رفاه و یا حمایت نسبی از اقشار و گروه‌های محرومی که در چرخه تولید سرمایه فردی لیبرال آسیب‌پذیر و فاقد حداقل امکانات لازم برای یک زندگی معمولی هستند.
ظهور و گسترش ایده‌های سوسیالیسمی در اروپا و آمریکای قرن19 و20 محصول فقر و بی‌عدالتی گسترده‌ای بود که سیاست دولت‌های لیبرالیستی پدید آورده بود. این فقر گسترده توام با استعمار بی‌رحمانه و مضاعف زنان و کودکان و فاصله طبقاتی شدید و بحران‌های ادواری اضافه تولید و بیکاری بود.
این وضعیت عده‌ای را بر آن داشت که از طریق گسترش نظارت دولتی در امر تولید و توزیع و یا سرنگونی دولت‌های لیبرال- سرمایه‌دار و تاسیس دولت‌های کارگری دارای ایدئولوژی سوسیالیستی به وضع فلاکت‌بار فقر عمومی و فاصله طبقاتی خاتمه داده شود.
5. امپریالیسم، از واژه‌ی امپراتوری مشتق شده و دارای معانی مختلفی است. از جمله آن که؛ به نظامی گفته می‌شود که به دلیل مقاصد اقتصادی یا سیاسی می‌خواهد از مرزهای ملی و قومی خود تجاوز کند و سرزمین‌ها، ملت‌ها و اقوام دیگر را به زیر سلطه خود درآورد. واژه امپریالیسم در ۱۸۹۰ در انگلستان رواج یافت و به زودی در زبان‌های دیگر به کار گرفته شد و از آن برای بیان کشاکش‌های قدرت‌های اروپایی رقیب برای به دست آوردن مستعمره و حوزه نفوذ در آفریقا و دیگر قاره‌ها استفاده شد. این کشاکش‌ها که از دهه۱۸۸۰ تا ۱۹۱۴ بر سیاست بین‌المللی حاکم بود، سبب شد که این دوره «عصر امپریالیسم» نامیده شود. هم انگلیسی‌ها و هم دیگر امپریالیست‌ها ادعا می‌کردند که هدفشان گسترش تمدن و رساندن دستاوردهای آن به مردمان دارای نژاد و فرهنگ پست‌تر است. اما در بنیاد این «احساس رسالت» برای تمامی بشریت ایمان به برتری نژادی، مادی، و فرهنگی نژادهای سفید وجود داشت. پس از جنگ جهانی اول، ایدئولوژی امپریالیسم در ایدئولوژی‌های فاشیسم و نازیسم به کمال خود رسید.

منبع:

کتاب آیت‌الله علی اسلامی به روایت اسناد ساواک صفحه 40

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.