برداشت سطحی از اسلام
متن سند:
برداشت سطحی از اسلام
برداشت سطحی از اسلام و عدم دسترسی به مفاهیم ژرف آن، یکی دیگر از عوامل انحرافاین گروه است. اهتمام به مطالعه و کنکاش مباحث غیر اسلامی، نگرش سطحی به مبانی اسلام و نگذراندن مراحل علمی و عملی لازم برای فهم مفاهیم اسلامی، از ویژگیهای این جریان فکری است. این ویژگیها، در بسیاری از موارد یا به صورت التقاط و انحراف و یا به صورت تلفیق مبانی اسلام و غربی به چشم میخورد. اعترافات مهدی هاشمی در اینباره چنین است:
«کلا در زمینه برداشتهایی سطحی باید عرض کنم که ضررهایی که مترتب میشد بر برداشتهای سطحی از اسلام، یکی از آنها همان قشرگرایی است در کل مسایل که یک ضرر است. از آن طرف شکستن حدود مرزها است؛ خصوصاً مرز تعبد که این یک ضرر است. از آن طرف دست نیافتن به کنه اسلام و واقعیت اسلام هست و محروم ماندن از فیض اسلام که اینها همهاش مرهون به این است که انسان عمق اسلام را بشناسد. و در نهایت کشیده شدن به خطر التقاط هست که اگر انسان در برداشتهای سطحی از اسلام افراط بکند و این خط ادامه پیدا کند، بحدی میرسد که مجموعه اسلام به عنوان یک دین حنیف برای انسان دیگر حجیتش کم رنگ میشود و انسان کشیده میشود به اینکه یک سلسله مسایل را از غیر اسلام بیاید مخلوط بکند به اسلام و این همان التقاطی است که یکی از خطرهای بزرگ فکر و اندیشه اسلام است و این خطر است حالا بطور نسبی یا محدود در مجموع در رابطه با برداشتهایی که خود من از اسلام میکردم وجود داشته.»1
یا در جای دیگری از این اعترافات، میگوید:
« به دنبال همان اولاً ضعف مایه علمی یا کم مایگی علمی در بسیاری مقولهها و هم به دلیل اینکه یک سری الگوهای خاصی را مطلق کرده بودیم و منابعی را برای خودمان انتخاب کرده بودیم؛ منابع خارجی را و بعد هم به یک سلسله از بزرگان و شخصیتهای قدیم، فقهای دین حالت بیاعتمادی و اینها و بدبینی داشتیم ما در خودمان حس میکردیم این حق را داریم که هر چه از اسلام میفهمیم آن را ارائه بدهیم، به عنوان یک نظریه. و طبعاً این برداشتها یک برداشتهای کاملاً قشری و سطحی و بعضی وقتها عجولانه و شتابزده بدون اینکه برویم به تفسیر مفسرین مراجعه بکنیم، بدون اینکه از یک شخصیت زندهای که مورد قبول ما هست بخواهیم این تفسیر را چک بکنیم با او مقایسه بکنیم بدون اینگونه مسایل، بطور ابتدایی یک نظریات تند و خیلی سطحی ازآیات و مقولههای اسلامی میدادیم.»2
توضیحات سند:
1. نوار شماره دو.
2. نوار شماره یک.
منبع:
کتاب
بنبست - جلد اول / مهدی هاشمی ریشههای انحراف صفحه 84