صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش درباره ملاقات با حضرت آیت اله بروجردی در قم

تاریخ سند: 28 اسفند 1336


گزارش درباره ملاقات با حضرت آیت اله بروجردی در قم


متن سند:

دایره 3 الف 3 محترما باستحضار عالیمیرساند چون در این اواخر در تهران و قم و مشهد و شهرستانهای دیگر عده ماجراجو و آشوب طلب مبادرت به پخش بیانیه های جعلی بنام فرقه بهائی و همچنین در تهران و شهرستانهای دیگر اعلامیه هائی مجعول از قول حضرت آیت اله بروجردی دایر به مهاجرت معظم له بعلت عدم امنیت و دستگیری روحانیون (حاجی سید رضا زنجانی)1 نموده تا از اینراه اذهان روحانیون و مردم را مشوب نمایند.
لذا اینجانب حسب الامر برای خنثی نمودن اثرات اقدامات مضره آنان در دو مرحله 13 و 22 اسفند جاری بقم عزیمت که گزارش دفعه اول بتفصیل بعرض رسیده اینک گزارش مرحله دوم عزیمت بقم را بشرح پائین معروض میدارد.
روز پنج شنبه 22 اسفند با معرفی نامه که از طرف آیت اله بهبهانی بشخص آیت اله بروجردی ـ نوشته شده بود بقم رفتم ـ روز جمعه 23 حضرت آیت اله بروجردی ساعت 9 بنده را بطور خصوصی در اندرون منزل پذیرفته و با حضور فرزند و همشیره زادگان و پیشکار خود حاج آقا احمد2 مدت یکساعت و نیم با نهایت محبت با بنده از هر مقوله صحبت نمودند (البته مدت یکساعت و نیم را باید یکساعت بحساب آورد چون گوش ایشان سنگین است و مطالب بنده را فرزندانشان و حاج آقا احمد با صدای بلند بایشان بیان میکردند).
بحضرت آیت اله متذکر شدم که شغل اینجانب در سازمان امنیت کشور رسیدگی بامور روحانیون و مذاهب است و چون ذات مبارک شاهانه علاقمند میباشند که جریان امور روحانیت همواره با نظر و موافقت حضرت آیت اله مسیر خود را طی نماید از این نظر تیمسار سرلشگر بختیار برای امتثال منویات ملوکانه باینجانب فرموده اند که همواره در محضر حضرت آیت اله حضور یافته تا ضمن درک فیض از محضر مقدس روحانیت از نظریات آن حضرت استحضار شود.
بیان این مطلب در معزی الیه اثر فوق العاده مطلوبی نمود و گفت خداوند شاهنشاه را همواره موّید ـ بدارد که اینطور بتمام امور ذیعلاقه مخصوصا برای صیانت مذهب جعفری متعصب و کوشا میباشد.
مطالبی را که آیت اله اظهار نمودند: راجع بانتخاب سید مهدی روحانی بسمت امام جماعت مسجد شیعیان پاریس گفتند از طرف یکی از افسران ارتش از اصفهان چند نامه در خصوص عدم صلاحیت سید مهدی روحانی باینجانب نوشته و در نامه اخیر خود قسمتی از بیانیه چاپی یکی از کشیشان مجوس را که بکلیسای اصفهان فرستاده اند و در آن متذکر شده اند که باید تبلیغات مذهبی را بچه کیفیت انجام دهند نوشته و آن افسر از من توضیح خواسته است که شما روی چه نظری چنین عنصر بیسواد و بد سابقه را برای پاریس انتخاب نموده اید ـ آیت اله در حالی که گریه نمود گفت من نمیدانم چه شخصی این سید را بپاریس فرستاده که آبروی عالم اسلام و شیعه را در مقابل مجوس ها ببرد ـ بنده چون قبلاً در دفترم یادداشت کرده ـ بودم که از ایشان در مورد انتخاب سید مهدی روحانی بپرسم که با نظر ایشان بوده است یا خیر عین یادداشت را نشان دادم و گفتم اینموضوع مورد توجه سازمان بوده و مقرر گردیده که از حضرت آیت اله استفسار شود البته نشان دادن یادداشت سبب خرسندی ایشان گردیده گفتند من مطلقا چنین انتخابی را ننموده و بلکه جدا با رفتن این شخص بپاریس مخالف میباشم ـ گفتند منتخب و نماینده ـ من آقای حجت الاسلام محققی میباشد که امام جماعت مسجد شیعیان در هامبورگ است و تا کنون چهل نفر مجوس را با تبلیغات منطقی خود بدین اسلام وارد نموده است.
بنده بایشان قول دادم که اولاً اقدام خواهد شد تا سید مهدی روحانی1 از این سمت در پاریس تغیر یابد و در ثانی باقای محققی که اعمالش مورد پسند و تأیید حضرت آیت الهی است همه گونه کمک و حمایت ـ خواهد شد چون شاهنشاه بنا بدستور صریح آیه ذکوۀ از سوره برائت (که دستور است81 ذکوۀ باید برای هزینه سری و کسب خبر از وضع کفار و خرج تالیف قلوب کفار گردد) ذیعلاقه هستند تا باین قبیل امور توجه شود بنابراین باقای محققی هم کمک خواهد شد ـ آیت اله بروجردی نهایت اظهار تشکر از توجهات خاصه شاهنشاه بامور دینی نموده و دعای زیادی باعلیحضرت نمود.
راجع بانتشاراتیکه در مورد رفتن ایشان بنجف میدهند سئوال نمودم گفتند تمام این انتشارات دروغ محض است و اینطور صحبت کردند.
البته ضمن تاسف2 از اینکه بعضی از مصادر امور دانسته یا ندانسته اعمالی بضرر محبوبیت اعلیحضرت انجام میدهند گفتند به بینید چندی قبل در یزد روی تصادمی که بین بهائیان و مسلمانها بروز نمود عده ای را دستگیر کرده و دادگستری شخصی را باتهام کشتن بهائی محکوم باعدام نمود مصادر امور اجرای حکم را طوری ترتیب دادند که در شب عید ولادت ـ حضرت امام دوازدهم در یزد انجام گیرد البته عوام الناس نمیفهمند که اینکار از منویات شاهانه نیست و منافقین هم اذهان مردم را مشوب مینمایند که چنین دستوری از طرف پادشاه داده شده علیهذا من از اعلیحضرت شاهنشاه استدعای تعدیل و تخفیف در مجازات محکوم نمودم که مورد قبول واقع گردید با این ترتیب و این توجهی که شخص شاهنشاه بمراجع روحانیت دارند چگونه من از ایران که امن ترین ممالکت اسلامی و قطب شیعیان است مهاجرت مینمایم اینها مطالبی است که کمونیستها اظهار مینمایند ـ بنده گفتم خیر حضرت آیت اله این مطالب را عده روحانی نما از قبیل حاج سید ابوالقاسم کاشانی و اخوندهای طرفدار مصدق و حاج سید رضا زنجانی از قول حضرتعالی جعل میکنند ضمنا گفتم چون این مطالب ممکن است سبب اعجاب عده از محترمین بازار شده باشد ممکن است از محضر عالی سئوال شود گفتند من البته جواب میدهم که از هر لحاظ امنیت برای انجام امور و تکالیف شرعی موجود است ضمنا گفتند من علاقمند بوجود شاهنشاه میباشم چون وجود شاهنشاه مانع بزرگی برای نفوذ کمونیسم و بیدینی است.
وظیفه شرعی من هم تأیید شاهنشاه است ضمنا چندین مرتبه گفتند من بامور مملکتی هیچگونه دخالتی نمیکنم من فقط روی امور شرعی دخالت مینمایم انهم بحمداله رعایت اصول دین مورد توجه کامله شاهنشاه است.
سه مرتبه تکرار نمودند باین لفظ که با آقای دکتر اقبال از قول من بگوئید چرا با رفتن سید مهدی روحانی بسمت امام جماعت بپاریس موافقت شده است.
در خاتمه گفتگو اینطور گفتند که شما همیشه باینجا بیائید و هر گونه مطالبی دارید بگوئید من هم عرایض خود را برای شاهنشاه بگویم چون فکر میکنم شاید بعضی ها عرایض مرا انطوریکه باید بعرض نمیرسانند و سبب میشوند که اعلیحضرت همایونی تصوراتی نمایند و بطور لبخند گفتند که با شما صاحب منصبان خوب میشود صحبت نمود پس از صرف چای و پذیرائی با محبت بفرزندشان آقای آقا سید حسن و پیشکارشان حاج اقا احمد سفارش نمودند هر موقع اینجانب بقم میروم نزد خودشان هدایت شوم پس از دست بوسی ایشان هم صورت مرا بوسیدند و منزل ایشان را ترک نمودم.
راجع به سید مهدی روحانی تحقیق لازم معمول گردید که خلاصه بیوگرافی نامبرده به پیوست تقدیم و از قرار اطلاع مشارالیه روی تلاش تیمسار سرلشگر علوی مقدم رئیس شهربانی و کمک ایت اله زاده اصفهانی بامام جماعت پاریس انتخاب و رفته است.
باعرض مطالب بالا اینجانب معتقد است که اولاً سید مهدی روحانی هر چه زودتر از این سمت تغییر یابد و بجای او یکی از روحانیون فاضل و خوش سابقه با نظر آیت اله بروجردی تعیین شود ثانیا مبلغی فعلاً بصورت مارک آلمانی برای حجت الاسلام محققی وسیله نماینده ساواک در آلمان غربی بنام نامی اعلیحضرت همایونی اعطاء گردیده و برای آینده هم ماهیانه مقرر گردد که آن هم بنام نامی اعلیحضرت شاهنشاه بنام تألیف قلوب کفار بایشان پرداخت گردد تا بدین وسیله آیت اله بروجردی هم از الطاف و توجهات ملوکانه بروحانیون ذیصلاحیت مستحضر و ممنون باشد ـ مراتب جهت استحضار معروض گردید موکول برای عالی است.
م.
قلقسه

توضیحات سند:

1ـ حاج سید رضا موسوی زنجانی از مبارزان سیاسی اواخر قرن سیزدهم هجری و اوایل قرن چهاردهم در سال 1282 شمسی در زنجان متولد شد.
مقدمات علوم متداوله آن روز را نزد پدر خود، مرحوم حاج سید محمد موسوی مجتهد زنجانی و استادان دیگر در زنجان آموخت و برای تکمیل تحصیلات عازم حوزه علمیه قم که به تازگی توسط مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی تأسیس شده بود گردید و نزد استادانی چون آیت الله حجت کوه کمره ای، حاج حسین آقا قمی، صدر و به ویژه حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی شرکت کرده و به درجه اجتهاد رسید.
هنگامی که دموکراتهای آذربایجان تا زنجان آمده و شهر و حومه آن را تسخیر کردند، (1322 ش) زنجانی به مبارزه با آنها پرداخت، به طوری که او را به تهران تبعید کردند.
وی در تهران نیز مبارزات خود را علیه آنها ادامه داد.
بعد از این ماجرا او در تهران ساکن شد و بعد از سقوط حکومت مصدق، از مؤسسین نهضت مقاومت ملی بود.
اولین جلسه این در منزلش واقع در خیابان وحدت (شاپور سابق) و با حضور آقایان صالح،معظمی، مهندس حق شناس، مهندس بازرگان، دکتر سحابی و عده دیگری تشکیل شد.
وی تا پایان عمر از فعالان نهضت آزادی ایران بود و سرانجام در دیماه سال 1362 شمسی بعد از یک بیماری از دنیا رفت و در قسمت جنوبی داخل حرم مطهر حضرت معصومه (ع) قم به خاک سپرده شد.
2ـ منظور حاج احمد خادمی است.
1ـ سید مهدی روحانی در زمان رژیم پهلوی نماینده مذهبی دولت ایران در اروپا بود.
وی با کمک رژیم پهلوی در پاریس دست به انتشار نشریاتی زد که هدف از آن توجیه اعمال و سیاست های رژیم شاهنشاهی بود.
یکی از نشریاتی که وی منتشر می کرد «افکار شیعه» نام داشت.
او با استفاده از دوستی پسران سید ابوالحسن اصفهانی و ارتباط نزدیک با آنان، موفق به اخذ درجه اجتهاد به امضاء چند تن از علمای ایران و نجف گردید که در شورای عالی دانشگاه تهران معادل درجه دکتری شناخته شد.
وی همچنین نشریه ای به اسم «بینش اسلام» در پاریس منتشر می کرد و ارتباط گسترده ای با ساواک و سیا داشت.
در اسناد سیا از او با اسم رمز «اس.
دی.
التیمت» نامبرده شده است.
جهت اطلاع بیشتر رجوع کنید به اسناد لانه جاسوسی جلد 38.
2 ـ در تعدادی از اسناد ساواک گزارشاتی وجود دارد که با روحیات شخصی که این گزارشات بدانها نسبت داده می شود مغایر است.
از جمله همین اظهار تأسف حضرت آیت الله العظمی بروجردی از انجام اعمالی که به ضرر محبوبیت محمدرضا پهلوی انجام می شود.
در هیچکدام از عملکردهای ایشان رضایت از حکومت پهلوی مشاهده نشده است.
حتی مخالفت صریح ایشان با اصلاحات ارضی به اندازه ای مشخص بود که حکومت جرأت اعلام آن را در حیات حضرت آیت الله بروجردی نداشت.
3ـ انتصاب هر خبری که موافق با نظام پهلوی نبود به کمونیستها و مارکسیست اسلامی خواندن مبارزان مذهبی از شگردهای ویژه ساواک است.

منبع:

کتاب قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک - جلد 1 صفحه 66





صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.