تاریخ سند: 22 اسفند 1348
موضوع: سیداحمد خمینی1 - علی آقا تهرانی
متن سند:
از: 9/ ﻫ تاریخ:22 /12 /1348
به: 316 شماره: 195
موضوع: سیداحمد خمینی1 - علی آقا تهرانی
سید احمد فرزند آیتالله خمینی مقیم قم روز 21 /12 برای زیارت به مشهد وارد و در منزل سیدعلی آقاتهرانی2 واقع در کوچه حمام مستشاری اقامت مینماید.
شیخ عباس طبسی، سیدعلی موسوی و عدهای از وعاظ و طلاب حوزه علمیه از وی دیدن نموده.
روز 22 /12 سیداحمد خمینی به منزل قمی وارد و از چند نفر وعاظ و طلاب طرفدار قمی از قبیل طبسی واعظ، سیدعلی موسوی [و] جواد سلطانی دیدن کرده و اظهار مینماید «در قم دو سه روزی ما را آزاد گذاردند که مجلس روضهخوانی منعقد نمودیم ولی پس از آن جلوگیری کردند. چون وجودم در ایام سوگواری در قم لازم است، روز 25 جاری عازم قم هستم.»
ملاحظات:
توضیح منبع خبر: سیداحمد خمینی از روز ورود تاکنون جز دید و بازدید با عدهای از طلاب و روحانیون طرفدار قمی و مذاکره [و] گفتگو در زمینه رفتار مأمورین دولت در قم نسبت به وی و طرفداران پدرش، مطلب دیگری مطرح ننموده و روز 25 /12 /48 مشهد را به قصد قم ترک مینماید.
توضیح رهبر عملیات: اعمال و رفتار نامبرده تحت کنترل است. در صورت مشاهده عمل خلاف، مراتب در پیرو به عرض خواهد رسید.
9871 /9ﻫ ـ 24 /11 /48
بهرامی
توضیحات سند:
1. حجتالاسلام سیداحمد خمینى، فرزند روحالله (امام خمینی رحمتالله علیه) در 1324 ﻫ ش در قم دیده به جهان گشود. پس از گذراندن تحصیلات متوسطه، به توصیه پدر، به فراگیرى علوم اسلامى پرداخت و پس از گذراندن مقدمات، در محضر درس اساتید بزرگى چون حضرات آیات سیدمحمدباقر سلطانى، محمدفاضل و ابطحى شرکت کرد. پس از آن 5 سال از محضر درس خارج فقه و اصول حضرت امام خمینى، آیتالله حاج شیخ مرتضى حائرى، زنجانى و آیتالله حاج آقا مصطفى خمینى کسب فیض کرد. هنگامى که پدر و برادرش تبعید شدند او وظیفه داشت مشعل مبارزه را در کانون قیام، روشن نگه دارد. وى در اواخر سال 1344 به همراه یکى از دوستان، مخفیانه از طریق آبادان به نجف اشرف رفت. وى پس از پنج ماه اقامت در نجف اشرف به ایران بازگشت و به هنگام مراجعت در مرز خسروى توسط ساواک دستگیر و پس از مدتى آزاد شد و به قم رفت. در پایان سال 1345 دوباره براى اطلاع رسانى به پدر بزرگوارش از اوضاع ایران، از طریق خرمشهر به عراق رفت و در همین سفر مُلَبس به لباس روحانى شد و در سلک روحانیون درآمد و پس از مدتى به ایران بازگشت، اما هنگام مراجعت براى دومین بار دستگیر شد و بعد از بازجویى و مدتى حبس در زندان «قزل قلعه» در سال 1346 از زندان آزاد شد. منزل امام خمینى به هنگام حضور او در قم، محل برگزارى مجالس خاص بود و حرکتهاى مبارزان ضد رژیم شاه، از آن خانه رهبرى و هدایت مىشد. در سال 1356 مجدداً عازم نجفاشرف شد و رابط میان امام خمینی(ره) و سایر مراکز مبارزاتى بود. وى در طول مبارزات خستگىناپذیر پدر، یار و یاور امام خمینى(ره) بود. سرانجام حاج سید احمد خمینى در آخرین روزهاى سال 1373 پس از عمرى کوشش و مجاهدت به دیار باقى شتافت و در جوار مرقد پدر گرامیاش به خاک سپرده شد.
2. شیخ على مرادخانی ارنگه معروف به «تهرانی» فرزند عزتالله در سال 1302 ش در روستای ارنگه در استان تهران و در یک خانوادهی مذهبی به دنیا آمد. وی پس از فرا گرفتن تحصیلات ابتدایی با تشویق پدر به تحصیلات حوزوی روی آورد و پس از فراگرفتن مقدمات علوم دینی به تحصیل دروس خارج فقه و اصول از محضر آیات عظام بروجردی و امام پرداخت. پس از اتمام تحصیلات حوزوی به تبلیغ و وعظ مشغول شد و در سال 1340 از طرف امام خمینی جهت ارشاد و تبلیغ مردم لرستان عازم خرم آباد گردید.
با آغاز نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) فعالیتهای ضدحکومتی خود را آغاز کرد و با تبعید امام به عراق چند مرتبه مخفیانه و به صورت قاچاقی به عراق رفت و با امام دیدار کرد و پس از بازگشت به مبارزات خود تداوم داد. به همین علت چند مرتبه دستگیر و روانهی زندان شد و یک مرتبه نیز به سیرجان تبعید گردید. با ادامهی فعالیت در سیرجان طبق حکم کمیسیون اجتماعی در تاریخ 4 /2 /1357 به تبعید در سقز کردستان محکوم شد و در آنجا تحت کنترل ماموران ساواک قرار گرفت. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از طرف مردم خراسان به نمایندگی در مجلس خبرگان قانون اساسی برگزیده شد و عضو گروه هفتم (اقتصادی و امور مالی) بود. شیخ علی تهرانی در سال 1358 خواستار محاکمهی علنی عباس امیر انتظام شد و رهبران انقلاب را متهم به ارتباط با امیر انتظام نمود. در ادامهی انتقادات خود، عملکرد و سیاستهای شورای انقلاب را سر در گم دانست و خواستار تشکیل دولت مستقل در کشور گردید. به همین منظور با انتقاد از رهبر انقلاب اسلامی، دانشجویان پیرو خط امام را به خاطر تصرف لانهی جاسوسی آمریکا مورد حمله قرار داد. دشمنی با حزب جمهوری اسلامی یکی از رویکردهای وی بود. دشمنی وی با مسئولین نظام وقتی به اوج رسید که آیتالله خامنهای از سوی امام خمینی(ره) به عنوان امام جمعهی تهران منصوب شد. وی این اقدام امام را برنتافت و حملات شدیداللحنی را علیه شهید آیتالله سیدمحمدبهشتی و آیتالله خامنهای آغاز کرد. شیخ علی آقای تهرانی به دلیل بیماری خود بزرگبینی، خود را برای همهی امور شایسته میدید و دیگران را فاقد شایستگی میشمرد. پس از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران مواضع مخالف جمهوری اسلامی را اتخاذ کرد و در اوج حملات عراق، با سخنرانیهای غیر مسئولانهی خود به تضعیف شخصیتهای انقلابی پرداخت. او ابتدا سازمان مجاهدین خلق (منافقین) را ناآگاه به مسائل اسلامی میدانست و سپس به صورت غیرمنتظره به حمایت از آنان میپرداخت. در اقدامی دیگر طی نامهای سرگشاده به آیتالله شیخ ابوالقاسم خزعلی ضمن حمله به او از مواضع مجاهدین خلق حمایت کرد. بدین ترتیب در سال 1360 ناچار دستگاه قضایی کشور وی را فاقد صلاحیتهای لازم برای تصدی مسئولیتهای کشوری و دینی اعلام کرد. در نتیجه در همین سال او با انتشار اعلامیهای به حزب جمهوری اسلامی حمله کرد. در ادامهی این فعالیتها به اتهام حرکتهای ضد انقلابی و حمایت از منافقین به حکم دادگاه انقلاب اسلامی مشهد دستگیر و چند ماه بعد آزاد شد. در سال 1363 از مشهد خارج شد و خود را به عراق رساند و به محض ورود تقاضای پناهندگی سیاسی نمود که مورد پذیرش رژیم بعثی عراق واقع شد. پس از استقرار به عنوان سخنگوی رژیم عراق، تبلیغات علیه جمهوری اسلامی و مسئولین این نظام را شروع کرد. شیخ علی تهرانی مهمان ویژه صدام حسین بود و در باغی بزرگ در بغداد در رفاه کامل به سر میبرد.
شیخ علی تهرانی به مدت پنج سال در عراق سکونت داشت و پس از پذیرش قطعنامهی 598 سازمان ملل متحد از سوی ایران و برقراری آتشبس، از عراق اخراج شد و دادگاه ویژه وی را به اتهام همکاری با دشمن در زمان جنگ، صدور فتوا علیه نیروهای انقلابی، تحریک ارتش عراق به کشتار مردم ایران محاکمه کرد و وی را محارب تشخیص داد، اما با توجه به اینکه شخصاً خود را تسلیم نیروهای نظامی ایران کرده بود با تخفیف به بیست سال حبس خارج از محل سکونتش محکوم کرد.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 06 صفحه 254