صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

حوزه 78 حزب ایران نوین

تاریخ سند: 1 آذر 1350


حوزه 78 حزب ایران نوین


متن سند:

به : 321 از : 20 ه 21 شماره : 23558 /20 ه 21 حوزه شماره 78 حزب ایران نوین به مسئولیت آقای صادق ناصرزاده از ساعت 1800 روز یکشنبه 30 آبانماه 50 در محل کمیته استان مرکزی تشکیل شد.
در این جلسه 24 نفر حضور داشتند.
ابتدا خانم ملیحه تهرانی در پاسخ آقای عزت اللّه مصدقی که موضوع بخشنامه کمیته استان مرکزی را در خصوص ایجاد کمیسیون آموزش و پرورش در کمیته استان مرکزی قرائت کرده بود اظهار داشت.
این واقعا شرم آور است که گذشته از انتصابات در مقامات بالای وزارت آموزش و پرورش که بر اساس زدوبندهای کثیف صورت می گیرد.
در سطح پایین نیز از قبیل انتخاب رؤسای دبیرستانها نیز موضوع بر هیچ ضوابطی استوار نیست.
رئیس دبیرستانی را می شناسم که الکلی است دزد است قمارباز است.
پرونده دارد.
این دستگاه وزارت آموزش و پرورش می آید به چنین شخصی پست ریاست دبیرستانی را می دهد که بین 2 تا 3 هزار شاگرد دارد.
این چنین شخصی را در راس چنین دستگاه تربیتی قرار می دهد.
من از معاون این دبیرستان در این زمینه سؤال کردم او گفت این دبیرستان در سال 500 هزار تومان درآمد دارد تمام آن حیف و میل می شود.
40 هزار تومان در سال می ماند آن هم معلوم نیست به چه مصرفی می رسد.
(منظور دبیرستان دکتر هوشیار واقع در بخش 1 فرهنگی است و رئیس آن آقای شهیدی است) از چنین دستگاه وزارت آموزش و پرورش چه انتظاری می توان داشت.
آیا معلمان نباید بدبین شوند.
من شرم دارم و شرم آور است آقای عزت اللّه مصدقی.
بدبختی از وقتی شروع شد که انتخاب روسای دبیرستانها بر عهده وزارت آموزش و پرورش استان مرکزی قرار گرفت.
آنها بدون مشورت رئیس ناحیه رئیس دبیرستان انتخاب می کنند.
و حال آن که قبلاً این امر از اختیارات روسای نواحی بود.
در همان لیست دیدم که مدیرکل 17 هزار تومان.
یک معاون (منظور خانم منجمی) 14 هزار تومان و معاون دیگر مدیرکل 12 هزار تومان گرفته اند.
اینجا فرسنگها فاصله بین معلم و مسئولان اداری ایجاد می شود.
و معلم بدبین و ناراضی می شود چون می بیند که مسئولان همه چیز را برای خود می خواهند شما چه تصور می کنید.
آیا این دزدی از اموال دولتی نیست.
دبیری که در تابستان گرم آمده کور شده هزاران ورقه تصحیح کرده 280 تومان حداکثر بگیرد.
ولی مدیران کل و معاونان 17 و 14 هزار تومان.
آیا معلم حق ندارد بدبین شود.
در هیچ دوره چنین فجایعی وجود نداشت و این همه دزدی و برداشت اموال فقط و فقط در زمان خانم وزیر حزبی صورت گرفته و ادامه دارد.
آقای رضا اقوامی.
واقعا شرم آور است.
در عصر انقلاب و در چنین دوره ای که ندای شاهنشاه آریامهر در همه عالم پیچیده چنین فسادی وجود دارد.
مسخره است.
سال گذشته با خانم وزیر ملاقات کردم.
در مورد کارم سوال کردند گفتم در دبیرستان دکتر هوشیار هستم پرسیدند رئیس آن کیست گفتم آقای شهیدی.
خانم وزیر گفت چه کسی او را رئیس کرده.
این مرد فاسد و قمارباز است جای تأسف است چرا من خبر نداشتم چه کسی این ابلاغ را صادر کرده.
(حاضرم با خانم وزیر مقابله شوم) خوب در چنین شرایطی که خود خانم وزیر نمی داند در این دستگاه چه می گذرد.
چه انتظار دارید باید خانم وزیر حزبی توضیح بدهد آیا خبر داشته.
اگر خبر داشته پس چرا به چنین فجایعی دست زده.
اگر خبر نداشته چه جور وزیر است.
این است که معلم بدبین می شود.
زدوبند می شود.
پست ها در میز قمار دوستی.
مهمانی و ...
تقسیم می شود.
آقای تفویضی گفت در مورد کمیسیون وزیر آموزش و پرورش کمیته استان توضیحاتی داد.
و اضافه کرد.
این سیستم اداره امور بی وجدانی است.
نزول اخلاقی است.
موجب بدبینی است.
همه ناراحت می شوند.
خوب است که نه جامعه و نه معلمان از چنین فجایعی خبر ندارند سپس در خصوص بیانات سفیر مراکش در مراسم سلام رسمی عید فطر و اهمیت آن صحبت کرد.
آقای رضا قوامی ما هم افتخار می کنیم ولی احساس شرم می کنیم که در چنین وضعی چنین فجایعی در آموزش و پرورش هست.
در قرآن آمده که مملکت با کفر پایدار است ولی ظلم مملکت را نابود می کند.
آقای محمدعلی کشاورز اظهار داشت در گذشته ضوابطی بود.
برای ریاست یک دبیرستان هزاران مطالعه می شد حق امتحانات روی ضوابطی تقسیم می شد.
رئیس دبیرستان به اندازه دبیر می گرفت.
چرا دادگاه اداری به این مسائل رسیدگی نمی کند.
آیا دادگاه اداری وجود نداد؟ و به سیستم کنونی حمله کرد.
آقای میرمهرکار گفت.
در مور صحبتهای آقای تفویضی باید بگویم هم جامعه خبر دارد و هم معلمان اگر خبر نداشتند که این همه ناراحتی نبود.
مگر خود شما جزء معلمان نیستید چطور می شود که می آیید این مسائل را مطرح می کنید.
اینها واقعیاتی است که وجود دارد.
باید گفته شود تا راه حل پیدا شود.
خوشبختانه تمام مسائل به عرض شاهنشاه می رسد.
معظم له هوشیار هستند و به تمام امور احاطه کامل دارند.
موضوع آن است که ما تا چه حد می توانیم به ندای شاهنشاه پاسخ دهیم.
معلم قلبش از عشق به شاه و مملکت لبریز است.
معلم عاشق شاه خودش است اگر او ناراضی است از سیستم اداری دستگاه خودش ناراضی است.
می بینید کسانی برای مسئولیت های اداری انتخاب می شوند که استحقاق ندارند.
می بینید که دستگاه روزبروز دارد با او فاصله می گیرد.
مهرکار ادامه داد مقامات مسئول حتی افتخار گل بردن به خانه شاهنشاه آریامهر را از معلم دریغ می دارند.
این افتخار را مانند بسیاری از افتخارات به مدیران کل و نزدیکان خودشان اختصاص می دهند.
اینجاست که فاصله و شکاف ایجاد می شود بین معلمان و دستگاههای اداری.
اینجاست که معلم ناراحت می شود چه می بیند سمت ها و افتخارات همیشه به یک عده مقامات بالای اداری اختصاص می یابند.
اعتقاد دارم که اینگونه تصمیمات باید در سطح دبیرستانها یا نواحی آموزش و پروش مطرح شود و معلمان خودشان از بین خود نماینده برای کسب چنین افتخاراتی انتخاب کنند.
نه از بین مدیران کل.
چه شاهدوستی و وطن پرستی منوپول مقامات اداری نیست.
اینجاست که می بینیم معلم با دلسردی سر کلاس می رود یا مثلاً در سال گذشته در همین دبیرستان دکتر هوشیار سرکلاس نرفت.
خودتان بارها گفتید که معلم از کمی حقوق ناراضی نیست.
از تبعیض ناراضی است.
از بی توجهی مقامات مسئول آموزش و پرورش بخصوص در انتصابات ناراحت است.
مسئولان اداری باید بیشتر با معلم ارتباط داشته باشد ولی این کار را نمی کند.
و اکنون می بینم همین عوامل نارضایی روزبروز بیشتر پیشرفت می کنند.
و اینجاست که شکاف بین امور آموزشی و اداری بیشتر می شود.
آقای ناصرزاده که وسط صحبت آمده بود گفت شاهدوستی و وطن پرستی منوپول معلمان نیست می توانیم بگوئیم که معلم شاهدوست ترین همه است.
ولی ضمنا باید بگویم که مقامات بالای اداری حق ندارند شاهدوستی را منوپول خودشان بکنند.
نمی توانیم بگوئیم که دستگاه آموزش و پرورش خوب کار می کند ولی می توانیم بگوییم که کمی کار شده البته تقصیر زیاد دارد.
این مسائل را ما از سال پیش مطرح کردیم.
امروز می بینیم که دانشکده حزبی تأسیس شده.
این براساس پیشنهاد ما در 6 سال قبل در خصوص لزوم تربیت کادر بود.
اگر دستگاه آموزش و پرورش خوب کار می کرد اسامی و عکس این عده کارنامه فروش در روزنامه های پریشب چاپ نمی شد.
آقای بختیاری نژاد گفت.
شاهنشاه آریامهر در کتاب انقلاب سفید فرمودند مملکت با کفر می ماند ولی با ظلم نمی ماند.
اگر این سیستم اداری ظلم نیست.
پس چیست چرا خانم وزیر حزبی اقدامی نمی کند.
چرا پست ها در پشت میزهای قمار و در اثر زدوبند و فامیل بازی و رفیق بازی داده می شود.
آیا این خیانت نیست.
آئین نامه همین دستگاه می گوید که مدیر باید با خدا و باتقوا باشد.
آیا این است تقوا.
آیا این است فرموده های قرآن.
خانم وزیر چه کرده است حزب در مورد مبارزه با دزدی و فساد چه کرده؟ مگر در مرامنامه نیست حزب توضیح دهد که در مبارزه با این عوامل فساد چه اقدامی بعمل آورده.
همش زدوبند.
همش تقسیم پست در میزهای قمار.
آقای ناصرزاده پیشنهاد کرد.
این مسائل را جداگانه بنویسید و بدهید.
البته دستگاه آموزش و پرورش قصور کرده.
تصدیق می کنم.
ولی حزب به این مسائل و نامه ها و پیشنهادهای شما رسیدگی می کند.
نظریه سه شنبه : شنبه در جلسه حضور داشته و مفاد گزارش خبری تائید می گردد موضوع نارضایتی معلمان از دستگاه وزارت آموزش و پرورش چیز تازه ای نیست و می توان گفت این یک امر ریشه دار است که بایستی به آن توجه شود.
انجمن نظریه چهارشنبه : نظریه سه شنبه تایید می گردد.
ارشاد

منبع:

کتاب زنان دربار به روایت اسناد ساواک - فرخ روی پارسای صفحه 253




صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.