تاریخ سند: 12 دی 1330
متن سند:
12 دیماه 1330 مامور ویژه گزارش می دهد ساعت 10 صبح امروز
کنفرانسی برای شناسایی حلمی دبیر جمعیت هواداران صلح مصر در خانه صلح
تشکیل و جمعی در حدود پنجهزار نفر از دانشجویان و زنان و کارمندان دولت و
اعضاء جمعیت هواداران صلح و سایر دستجات منتسب به حزب توده در محل
مزبور اجتماع نموده اند ابتدا احمد لنکرانی دبیر جمعیت ایرانی هواداران صلح
شروع کنفرانس را اعلام و پس از تشکر از حاضرین گفته است استقبال شما مردم
شرافتمند و صلحدوست از دعوت جمعیت طرفداران صلح مشت محکمی است
که بردهان دولت دکتر
مصدق و طرفداران اوباش او
کوبیده شد زیرا تصور
می کرده اند با آتش زدن خانه
صلح این جمعیت از بین
می رود سپس علت تشکیل
کنفرانس را بشرح داده و
مدت یک ربع درباره
شخصیت حلمی صحبت
نموده است.
در این موقع
حلمی پشت تریبون قرار
گرفته و نیم ساعت به زبان
عربی صحبت کرده است
سپس طباطبایی نطق مزبور
را به زبان فارسی ترجمه
نموده که خلاصه آن به شرح
زیر می باشد.
1ـ در مسافرتی که محمود هرمز1 عضو جمعیت هواداران صلح ایران به شورای
جهانی می نمود از من دعوت کرد به ایران بیایم من این دعوت را با کمال افتخار
پذیرفتم متأسفانه موقع ورود تهران مشاهده کردم خانه صلح به دست یک عده
اراذل و اوباش سوخته و خراب شده من تعجب کردم که چرا دکتر مصدق حاضر
شده دستور بدهد که یک عده از اطرافیان خود به این خانه حمله و آن را آتش
بزنند و این نمونه کینه و عدواتی می باشد که دولت ایران نسبت به ملت
صلحدوست ابراز داشته است و این عمل می رساند که دکتر مصدق و دوستان او
از آتش افروزان جنگ پیروی می کنند ولی اطرافیان دکتر مصدق نمی فهمند زیرا
این عمل به نفع این خانه تمام شده است کمااینکه دیده می شود از آن روز به بعد
احساسات مردم نسبت به صلح بیشتر شده و در این یک هفته من ناظر این نوع
احساسات بوده ام سپس اشاره به موقعیت مصر نمود که دولت های سابق دور از
چشم ملت مصر قراردادهای خائنانه با انگلیس منعقد می کردند و تا امروز دولت
انگلیس ملت مصر را برده و مستعمره خود می داند در این موقع چند نمونه از
قراردادهای مصر و انگلیس را بیان کرد و در خاتمه درباره مناسبات مصر و ایران
و مبارزه این دو ملت علیه امپریالیسم انگلیس و آمریکا شرحی بیان کرد چنین
گفت که دولت انگلیس و آمریکا روزبروز به وسیله دولتها و عمال دست نشانده
خود می خواهد از نیروی صلح در ایران و مصر جلوگیری کند.
بعدا اشاره به ملی
شدن صنعت نفت در ایران کرد و چنین گفت که شما فکر نکنید انگلیس از تانک و
توپ و سرباز و ارتش ایران می ترسد و پس از خلع ید و بیرون کردن متخصصین
دیگر دست از تهدیدات خود برداشت نه، بلکه دولت انگلیس از نیروی ملت و
پشتیبانی مردم از امر صلح و همچنین از موقعیت ایران با همسایه شمالی بود که
دیگر دست از تهدیدات خود برداشت پس از آن یک قطعه شعر به وسیله
آقای محمد قاضی قرائت گردید.
(درباره ورود یعقوب حلمی) سپس دکتر عقیلی
استاد دانشگاه و عضو جمعیت ایرانی هواداران صلح پشت میکروفن آمد و از
جواب تحاس پاشا که به مذاکره ژنرال رابرتسون فرمانده نیروی انگلیس در مصر
با اتلی و چرچیل1 کرده بود گفته که نیروی انگلیس با مصریها می جنگند اشاره
کرد و او را ستایش کرده که تحاس پاشا در این جوابیه متکی به نیروی ملت مصر
بوده و از تهدید ژنرال انگلیسی نهراسیده است سپس شرحی مبنی بر قدردانی و
پشتیبانی از ملت و دولت مصر به عنوان تحاس پاشا نوشته و قرائت شد که به
اتفاق آراء بنا شده به تحاس پاشا تلگراف کند.
کنفرانس در ساعت 12 پایان
یافته است.
توضیحات سند:
1ـ محمود هرمز، وکیل
دادگستری و یکی از اعضای
قدیمی حزب توده.
وی از
نویسندگان نشریه فکاهی چلنگر
و دبیر جمعیت هواداران صلح
بود و به نمایندگی از این
جمعیت در کنفرانس های صلح
وین و برلن (1331) شرکت کرد
و پس از کنگره سوم حزب توده
(1330) به عضویت شورای
عالی مرکزی حزب درآمد.
او در
سال 1369 درگذشت.
1ـ سر وینستون چرچیل، نخست
وزیر و رهبر زمان جنگ
انگلیس که از سال 1874 تا
1965 میلادی می زیسته
است.
او اشراف زاده ای مکتب
گریز بود که چون در مدرسه
چیزی نشد، به ارتش پیوست و
با سرداران استعماری انگلیس
چون « کیچنر» در مصر و بعدا
هند و کوبا و آفریقای جنوبی
جنگید.
همچنین او تمام قوای
فکری و بدنی انگلیس ها را در
راه مبارزه با «هیتلر» و تهاجم او
بکار گرفت.
در 1906 به
وزارت دریاداری رسید و
نیروی دریائی انگلیس را چنان
نوسازی کرد که در جنگ اوّل
جهانی آمادگی لازم را از خود
نشان داد.
سپس با درجه
سرهنگی در جبهه فرانسه
جنگید.
در سال 1940 با
استعفای نخست وزیر بی کفایت
«چمبرلین»، مأمور تشکیل
کابینه شد و بر اثر نطق های
آتشین و برانگیختن مردم و
رسیدگی به امور جنگی و غیر
جنگی توانست طی پنج سال از
یک کشور شکست خورده و
ناامید، ملّتی پیروز پدید آورد.
چرچیل تا سال 1955 نخست
وزیری انگلیس را بر عهده
داشت.
«خاطرات جنگ» او در
6 مجلّد، موجب دریافت جایزه
ادبی نوبل گردید.
وی علاوه بر
نویسندگی سالها به نقاشی
دلبستگی داشت و سرانجام در
سن 91 سالگی درگذشت.
ر.ک
: سیمای نامداران، حسام الدین
امامی ، ص 317 who is
whoص 273
منبع:
کتاب
چپ در ایران - کادرهای حزب توده به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 5