تاریخ سند: 28 مهر 1348
موضوع : بازدید دکتر قریب1 از گلپایگانی و بیمارستان گلپایگانی
متن سند:
از : 21
به : 316 شماره : 3255 /21
ساعت 2 بعد از ظهر روز 24 /7 /48 دکتر قریب
به اتفاق شخصی به نام محسنی به دیدن
گلپایگانی آمدند ضمن تعارفات معموله
گلپایگانی از دکتر قریب پرسید شما
بیمارستان ما را دیده اید دکتر قریب جواب داد
بنده فعلاً فقط به بیمارستان فاطمی رفتم
گلپایگانی افزود آقای دکتر این بیمارستان ما
مخصوص طلاب است و خیلی خوب است زیرا
در بیمارستانهای دیگر بعضی مریضها
می خواهند رادیو بگیرند و برای طلاب خوب
نیست ولی اینجا این طور نیست چنانچه چندی قبل انصاری شیرازی2 از بیمارستان دیگر به
اینجا آمد و خوب شد دکتر قریب در جواب گفت البته این کار خوبی است که بیمارستان برای
طلاب باشد زیرا خیلی از ادارات مثل راه آهن و غیره بیمارستان مخصوص کارمندان خود دارد و
چقدر خوب است که اطبا هم روحانی باشند گلپایگانی گفت بله اگر یک مرد روحانی در
بیمارستانهایی که عامه مردم می روند برود ترویج دین هم می کند سیدمهدی گفت آقای دکتر
فعلاً دستگاهها نمی گذارند ما کاری بکنیم دکتر قریب فورا در جواب مهدی گفت نه گمان
نمی کنم دستگاه جلوگیری کند بعد مهدی گفت ما حاضریم پول بدهیم به طلاب و اینها اجازه
بدهند که طلاب بروند در تمام بیمارستانها راهنمایی کنند دکتر قریب گفت در زمان مرحوم
بروجردی مهندس بازرگان به قم آمده و به آقای بروجردی گفته بود شما به جای این مسجد
شهر قم را لوله کشی کنید و بیمارستان بسازید ولی بروجردی به حرف مهندس بازرگان گوش
نکرد گلپایگانی گفت ساختن این مسجد خیلی به جا بود زیرا الآن مثل جامعۀ الازهر3 مصرشده
است و محل درس و بحث است مهدی گفت
یک روز یکی از دوستان مهندس بازرگان اینجا
بود و گفت ما الآن یک جواب برای متجددین
داریم زیرا می گوئیم روحانیت بیمارستان هم
ساخت گلپایگانی اظهار نمود که ما فعلاً دکتر
کم داریم شما اگر دکتر بازنشسته دارید و مایل
است که در قم بیاید برای ما بفرستید و هر چه
بگوئید به او پول می دهم و اگر دو الی سه نفر
باشد لازم داریم.
ساعت 1435 دکتر قریب و
همراهان از منزل گلپایگانی خارج و عازم
بازدید از بیمارستان گلپایگانی شدند.
نظریه منبع : نظری ندارد.
نظریه رهبر عملیات : مفاد گزارش صحیح
است.
ارم
نظریه امنیت داخلی ـ
رئیس ساواک : اسما بیمارستان است ولی از لحاظ دکتر و تجهیزات هیچ و تأسیس آن به منظور تبلیغ است و بس.
مهران
آقای اوانی ـ خلاصه ای تهیه تا به عرض برسد.
ضمنا بهره برداری شود.
7 /8
توضیحات سند:
1ـ دکتر قریب فرزند عباسقلی در سال 1294 ش در تهران متولد شد.
تحصیلات ابتدایی را تا لیسانس علوم سیاسی
دانشگاه تهران ادامه داد.
وی سمتهایی منجمله : سرکنسول سفارت شاهنشاهی در استانبول، آجودان کشوری شاه، رئیس
اداره اول سیاسی وزارت امور خارجه، مدیرکل تشریفات دربار و ...
را عهده دار بود.
نامبرده با اسداللّه علم رفاقت داشته و از
سوی وی حمایت می شده است.
در این خصوص در گزارش ساواک چنین آمده است : «جناب آقای قریب ـ از یک عدد
ساعت طلای سفید که تشریفات به منظور هدیه خریداری کرده است برای خودتان استفاده فرمائید ـ وزیر دربار اسداله
علم» نمونه مشابه بهره برداری شخصی قریب از وزارت دربار در اسناد ساواک متعدد است.
قریب از اعضای جمعیت
فراماسونری و در سیاست طرفدار غرب و به ویژه امریکا بود.
نامبرده طی ارسال پیامهای متعدد برای شاه و فرح از
سرسپردگان و وفاداران درجه یک دربار پهلوی محسوب می شد.
ـ اسناد ساواک، پرونده های انفرادی
2ـ حجه الاسلام یحیی انصاری شیرازی فرزند محمد در سال 1306 شمسی در نوادیجان سر کوه از توابع داراب فارس
متولد شد.
وی پس از تحصیلات مقدماتی وارد حوزه علمیه قم شد و از محضر اساتید بزرگ زمان خود بهره مند گردید.
در
مرداد ماه سال 1343 به دلیل منبر رفتن در مسجد امام و سخنرانی های روشنگرانه، مورد بازخواست و بازجویی ساواک
قرار گرفت.
در مورخه 12 /12 /43 به جرم اقدام بر ضد امنیت داخلی دستگیر و بازداشت شد و در مورخه 7 /1 /44 از زندان
آزاد و قرار بازداشت وی به قرار التزام عدم خروج از حوزه قضایی تهران تبدیل گردید.
او در پی ایراد سخنرانی های افشاگرانه
در مورخه 2 /10 /44 از سوی ساواک ممنوع المنبر شد.
در یکی از گزارشهای ساواک درباره وی چنین آمده است : «نامبرده
بالا از روحانیون ناراحت و اخلالگر و طرفدار خمینی در شهرستان قم بوده که در فعالیتهای ضد امنیتی و تحریک طلاب
علوم دینی و متعصبین مذهبی به شورش و بلوا دخالت داشته که به همین جهت وضعیت یاد شده در کمیسیون امنیت
اجتماعی مورخه 22 /5 /52 شهرستان قم مطرح و نتیجتا به سه سال اقامت اجباری در کوهدشت لرستان محکوم گردیده
که در حال حاضر متواری می باشد.
»
ر.ک : یاران امام به روایت اسناد ساواک، آیه اللّه ربانی شیرازی، ص 302 و اسناد ساواک، پرونده های انفرادی.
3ـ الازهر یا جامع الازهر، مسجد و دانشگاه دینی معروف قاهره در مصر.
ساختمان مسجد در 359 ه.
ق بدست ابوالحسن
جوهر آغاز شد، و شاید نام آن مأخوذ از زهراء لقب فاطمه (ع) (دختر پیامبر اسلام (س)) باشد بعدا بسیاری از خلفای
فاطمی آن را وسعت دادند و موقوفاتی بر آن مقرر کردند و در این دوره از هر نقش عمده ای در نشر عقاید فاطمیان داشت و
به همین جهت پس از روی کار آمدن ایوبیان رونق خود را از دست داد و ابنیه آن رو به انحطاط گذاشت ولی از دوره ممالیک
به بعد دگر بار مورد توجه واقع گردید...
آغاز اعتبار الازهر به عنوان یک مرکز علمی از دوره استیلای عثمانیها بر مصر است
که تقریبا عموم مدارس مصر تعطیل شد و الازهر یگانه مدرسه زبان و ادب عرب و دین اسلام گردید، اداره الازهر و تعلیم و
تعلم در آنجا قرنها به سبک قدیم بود و اولیای آن در مقابل هر تغییری سخت مقاومت می کردند ولی از اواخر قرن 13 ه.
ق
اصلاحات اداری و تعلیماتی در آن راه یافت و اکنون الازهر بزرگترین مرکز تعلیم فقه و علوم اسلامی مطابق مذاهب اربعه
اهل تسنّن است و دانشکده هائی به سبک جدید ساخته و ضمیمه آن شده است و شعبه های ابتدایی و متوسطه نیز دارد.
ر.ک : دایره المعارف فارسی، غلامحسین مصاحب، جلد اول، صفحه 194
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی حاج سید محمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 561